loading...
ARTICLES
مترجم سيدخليل مرتضوي /سولاكانبوكان بازدید : 115 یکشنبه 14 اسفند 1390 نظرات (0)

تجارت الکترونيک و به تبع ، مدلهاي تجارت الکترونيک اولين بار در اوايل دهه 70 ( ميلادي) ارايه شدند. در اين دوره استفاده از مدلهاي تجارت الکترونيک بسيار گران بود و عموم کاربران آن را ، شرکتهاي بزرگ مالي و بانکها و گاهي شرکتهاي بزرگ صنعتي تشکيل مي دادند.
Electronic Fund Transfer (EFT)از اولين نمونه هاي مدلهاي تجارت الکترونيک مورد استفاده بود که به منظور ارتباط مالي بين موسسات مالي مورد استفاده قرار مي گرفت. کاربرد تجارت الکترونيک در اين دوره دشوار بود.
به علاوه نياز به سرمايه گذاريهاي سنگين براي تهيه بستر موردنياز آن لازم بود. لذا محدوده کاربرد آن به موسسات مالي و شرکتهاي بزرگ محدود مي شد.
در مرحله بعد استاندارد Electronic Data Interchange(EDI ) ايجاد شد که تعميمي ازمدل نقل و انتقالات مالي و بانکي با استفاده از ابزارهاي نوپاي اطلاعاتي ، بود. با اين تفاوت که EDI ، امکان استفاده و بهره برداري در ساير انواع مبادلات تجاري را نيز دارا بود.
EDI باعث شد تا دامنه کاربرد مدلهاي تجارت الکترونيک ، از محدوده موسسات بزرگ مالي به ابعاد وسيعتري گسترش بيابد.
در اين دوره EC با IOS ها (Inter Organization System) پيوند خورد و مدلهايي کاربردي و گسترده ايجاد نمود. مدلهاي تجارت الکترونيک در اين دوره براي فعاليتهايي نظير رزرو بليط هواپيما و معاملات سهام مورد استفاده قرار گرفتند.
با اين وجود پياده سازي مدلهاي تجارت الکترونيک بر اساس EDI نيز سنگين و هزينه بر بود. نياز به سرمايه گذاري بسيار، براي آموزش پرسنل و تهيه بسترهاي لازم وجود داشت. لذا تنها شرکتهاي بزرگ بودند که مي توانستند به ايجاد مدلهايي بر اساس آن بپردازند.
در نيمه اول دهه 90 ، اينترنت گسترش بسياري پيدا کرد و به تدريج از حيطه دانشگاهي و نظامي خارج شد و کاربران بسيار زيادي در بين همه افراد جامعه ها پيدا کرد. گسترش World Wide Web و استانداردها و پروتکل هاي مربوطه از يک طرف باعث جذب هر چه بيشتر کاربران به اينترنت شد و استفاده از ابزارهاي IT در اين زمينه را عمومي نمود و از طرف ديگر اين امکان را براي شرکتها و موسسات ايجاد کرد که به گونه اي آسان و کم هزينه ، به انجام فرآيند اطلاع رساني بپردازند.
مدلهاي تجارت الکترونيکي متنوعي در اين دوره ايجاد شده و مورد استفاده قرار گرفتند. تجارت الکترونيک به تدريج رونق گرفت و مدلهاي تجارت الکترونيک به عنوان دسته اي از مدلهاي دنياي تجارت ، مطرح شدند.
ايجاد بسترهاي مناسب و ارزان براي تجارت الکترونيک و رشد کاربران اين بسترها از دلايل رشد سريع تجارت الکترونيک در اين دوره بود. رشد فشارهاي رقابتي بين شرکتها نيز از ديگر دلايل توجه شرکتها به مدلهاي تجارت الکترونيک بود.
مدلهاي مطرح شده در اين زمان ، مدلهاي تجارت الکترونيکي ساده و اوليه بودند. به عبارت ديگر استفاده از تجارت الکترونيک در ساده ترين سطح آن انجام مي شد. مشکلات فني و نقايص موجود به علاوه ناآشنايي کاربران و شرکتها که مانع سرمايه گذاري آنها مي شد، باعث گرديد تا در اين دوره تنها مدلهاي اوليه تجارت الکترونيک مورد استفاده قرار گيرند. اين مدلها معمولا فقط به اطلاع رساني به مشتريان خود در مورد شرکت و محصولات آن محدود مي شدند.
به تدريج و با گذر زمان ، شناخت کاربران و شرکتها از مزاياي مدلهاي تجارت الکترونيک افزايش يافت. از طرف ديگر مسايل فني و تکنولوژي مورد استفاده نيز به مرور ارتقاء پيدا کردند. در نتيجه اين مسايل، به تدريج مدلهاي تجارت الکترونيکي تکامل يافته و مدلهاي جديد و پيچيده تري، ايجاد شده و مورد استفاده قرار گرفتند.
در نيمه دوم دهه 90 ( ميلادي) کاربران و شرکتها به صورت روزافزوني با نوآوري ها و ارتقاء تکنولوژي اطلاعاتي به عنوان بستر مدلهاي تجارت الکترونيک روبرو شدند. در اين دوره يکي از مهمترين تحولات در اينترنت، به عنوان يکي از بسترهاي تجارت الکترونيک،رخ داد. اين تحول افزوده شدن قابليت پردازش به مسايل اطلاعاتي بود. وجود قابليت پردازش امکانات زيادي را براي تجارت الکترونيک ايجاد نمود و باعث گسترش مدلهاي تجارت الکترونيک و افزايش کارآيي اين مدلها گرديد. در اين دوره مدلهاي تجارت الکترونيک و حجم مبادلات انجام شده توسط اين مدلها به صورت نمايي رشد پيدا کرد.
عموم شرکتهاي بزرگ و موفق که موفقيت خود را مديون مدلهاي تجارت الکترونيکي بوده اند، در نيمه دوم دهه 90 پا به عرصه وجود نهاده اند.
تا اواخر دهه نود ميلادي عموم مدلهاي تجارت الکترونيکي با تاکيد بر مصرف کننده نهايي شکل گرفته بودند و در دسته Business to Consumer (B2C) قرار مي گرفتند. ولي به تدريج و با محيا شدن فرصتها و امکان استفاده جدي، شرکتهاي بزرگ نيز استفاده از مدلهاي تجارت الکترونيک را مناسب و سودآور يافتند. لذا به سرمايه گذاري در مدلهايي پرداختند که به استفاده از اين بستر در ارتباط بين شرکتها ياري مي رسانند و در دسته
B2B(Business to Business)قرار مي گيرند. از اين دوره به بعد مدلهاي B2B به لحاظ حجم مبادلات بر مدلهاي B2C پيشي گرفتند.

افزایش بازدید کنندگان سایت

اگر مي خواهيد که سايت شما چسبناک باشد، يعني بازديدکنندگان آن، مجددا به آن مراجعه کنند، بايد استراتژي مشخصي داشته باشيد. شما بايد بدانيد که ماهيت سايت شما، به چه چيزي براي جذب دوباره و دوباره بازديد کننده ، نياز دارد.
بدون در نظر گرفتن اينکه شما با سايت خود چه مي کنيد، شما به محتوي مناسب و متغير که براي بازديد کننده سايت شما مهم است، نياز داريد. محتواي سايت بايد زمان بندي شده، متناسب و  هماهنگ با تم سايت شما باشد. و چيزي با ارزش به بازديد کننده ارائه کند. برخي از استراتژي ها در زير آورده شده اند.

تشخيص اينکه چه چيز جديد يا مبتکرانه در ارتباط با سايت شما وجود دارد. چه چيزي را مي توانيد ارسال کنيد که بازديد کننده کنجکاو را بازگرداند. آيا محصول جديد، خبر جديد،  يا مقاله جديد، مخصوصا که دنباله دار باشد،  جايزه  جديد يا مسابقه اي براي برنده شدن وجود دارد؟ به موارد مختلف فکر کنيد و ببينيد چه چيزي در ارتباط با سايت شما وجود دارد.

به بازديد کنندگان راهي براي برنده شدن نشان دهيد. يک چيز مجاني يا کوپن تخفيف که بتوانند برنده شوند. شما حتي ممکن است هداياي يک شرکت ديگر را که آرم آن هم روي هدايا حک شده را قرار دهيد و نام برندگان را در سايت خود اعلام کنيد تا بازديد کنندگان به سايت شما بازگردند. برندگان را به روز رساني کنيد و نامه تشکر برايشان بفرستيد.

راهي براي جمع آوري آدرس پست الکترونيک بازديد کنندگان، مثل نظر سنجي در مورد سايت يا محصول خاص و يا دفتر يادبود سايت،  و يا سوالات ساده که جواب دهند و به نحوي آدرس آنها را جمع آوري کنيد. شما بعدا مي توانيد به مناسبتهاي مختلف با آنها مکاتبه کنيد.  حتما به آنها شانس حذف از ليست خود را بدهيد و مطمئن باشيد اگر اطلاعات سايت شما مفيد باشد، آنها هيچگاه از ليست شما خارج نخواهند شد.

از بازديد کنندگان سايت خود بخواهيد که سايت را به دوستانشان معرفي کنند و بابت اين موضوع به آنها جايزه بدهيد. به آنها ثابت کنيد که براي شما با ارزش هستند  و شما به آنها توجه داريد. دليلي براي معرفي سايت شما به ديگران را به بازديد کننده سايت خود بدهيد. به بازديد کننده، دليل و امکان Bookmark کردن سايت خود را بدهيد.

بازي جديد، قيمت بازار بورس، اخبار و اطلاعات متغير را به بازديد کننده ارائه دهيد تا آنها بازگردند و سايت شما را بازديد کنند. سايت خود را همواره به روز رساني کنيد تا آنها به شما اعتماد کنند و مجددا به سايت شما مراجعه کنند.
 

اميرالمؤمنين عمر بن الخطاب (رضي الله عنه)

 

امير المؤمنين عمر بن الخطاب (رضي الله عنه)
او عمر بن الخطاب بن نفيل بن عبدالعزي بن رياح بن عبدالله بن قرط بن رزاح بن عدي بن كعب بن لؤي بن غالب قرشي عدوي است كه نسب او در كعب بن لؤي به رسول الله (صلي الله عليه و سلم) مي رسد. 13 سال پس از عام الفيل متولد گرديد؛ كنيه اش ابوحفص مي باشد و از آنجا كه بوسيله او اسلام در مكه آشكار و علني شد و ميان كفر و ايمان جدايي افتاد به فاروق ملقب گرديد.

عمربن الخطاب قبل از اسلام
در كودكي به سختي و خشونت زندگي عادت كرد. او در كودكي براي پدر و دائي هايش چوپاني مي كرد. در جواني به تجارت روي آورد و توانست در اين راه موفق شود و داراي ثروت شود. در سفرهاي تجاري اش به يمن و شام توانست معارف متعددي كسب كند. از آنجايي كه از نظر خانوادگي داراي مكانت بالايي بود و همچنين داراي شخصيتي قوي و شجاعت بسياري بود توانست در ميان قريش جايگاه و مكانت بالايي كسب كند تا جايي كه ابن سعد مي گويد:
«عمر بن الخطاب قبل از اسلام ميان عرب در اختلافاتشان داوري مي كرد»
او داراي شخصيتي حكيم، شكيبا، شريف و داراي بلاغت و رسائي حجت بود و به همين سبب قريش او را به عنوان سفير خود منصوب كرده بودند.

ظهور اسلام
طبيعت مخلص و باوفاي عمر بن الخطاب باعث شده بود او در حد توان خود از قريش و مكه دفاع كند و در مقابل هر آنچه آن را باعث ضربه خوردن به قريش مي دانست بايستد. براي همين در آغاز دعوت رسول الله (صلي الله عليه و سلم) از آنجايي كه هنوز با اين دعوت آشنايي نداشت و آن را باعث بي رونقي مكه و از بين رفتن مكانت و ارزش قريش مي دانست به شدت در برابر آن مقاومت كرد تا جايي كه او از شديدترين افراد قريش در برابر كساني بود كه ايمان آورده بودند.
عمربن الخطاب در جاهليت زندگي كرده و كاملا با حقيقت آن آشنا بوده و به تمام آداب و سنن و ارزشهاي آن آشنايي داشت و براي همين وقتي به اسلام وارد شد زيبايي آن را كاملا درك كرد و به تفاوت عظيم بين آن و عقيده گذشته خود پي برد ...

اسلام آوردن عمربن الخطاب (رضي الله عنه)
اولين شعاع نور ايمان هنگامي بر قلب عمر بن الخطاب تابيد كه مشاهده كرد زنان مسلمان به علت اذيت و مشقت هايي كه از دست او متحمل شده اند سرزمين خود را ترك كرده و به حبشه مهاجرت مي كنند. ديدن اين صحنه قلب عمر بن الخطاب را به رحم آورد.
ام عبدالله بنت حنـتمه ـ رضي الله عنها ـ ‌مي گويد: هنگامي كه براي مهاجرت به حبشه آماده مي شديم، عمربن الخطاب ما را ديد و به نزد من آمده گفت: داريد مي رويد اي ام عبدالله؟ گفتم: آري به الله سوگند در زمين خدا خارج خواهيم شد، شما ما را اذيت كرديد و قهر و خشم خود را بر ما فرو آورديد، مي رويم تا اينكه خداوند فرجي حاصل كند. عمر گفت: خدا به همراهتان. اينجا رقت قلبي از او ديدم كه قبلا نديده بودم. وقتي عامر بن ربيعه آمد داستان را براي او بازگو كردم. او گفت آيا به اسلام آوردن او اميدوار شده اي؟ گفتم: آري، گفت: او اسلام نخواهد آورد تا اينكه خر خطاب اسلام بياورد! شايد ايمان آوردن عمر تا اين اندازه براي ربيعه عجيب و غير ممكن بود
اين قضيه در قلب عمر تاثير گذاشت تا اينكه بالاخره پس از حادثه اي اسلام آورد:
قريش تصميم به قتل رسول الله گرفت و از ميان آنها عمر بن الخطاب حاضر به اين كار شد اما خداوند چيز ديگري براي او اراده كرده بود.
به قول مولوي:

شمشير به كف عمــّـر، در قصد رسول آيد                در دام خدا افتـد، وز بخـت، نظـر يابدژ

عمر با شمشير لخت در گرماي شديد به سوي منزل ارقم به راه افتاد. در راه به نعيم بن عبدالله النحام برخورد. نعيم به او گفت: به كجا مي روي اي عمر؟ او قصدش را به نعيم گفت. نعيم او را از اين قصد بازمي دارد. اما عمر دست بردار نبود اينجا بود كه نعيم براي آنكه او را از اين كار بازدارد به او گفت: خواهر و داماد خودت مسلمان شده اند و تو را در گمراهي ات ترك كرده اند.
با شنيدن اين خبر، عمربن الخطاب به خانه خواهرش مي رود تا او و دامادش را تنبيه كند. در اين هنگام آنها در حال قرائت سوره «طه» بودند. وقتي عمر وارد شد خواهرش شر را در چهره او ديد. عمر گفت: اين صداي چه بود؟ آنها گفتند داشتيم صحبت مي كرديم. عمر گفت: يا اينگه گمراه شده ايد؟ دامادش به او گفت: اگر حق در غير دين تو باشد چه اي عمر؟ عمر با او درگير شد و او را بر زمين انداخت و بر سينه اش نشست. خواهرش به كمك شوهرش شتافت و خواست عمر را از او دور كند كه عمر ضربه اي بر صورتش زد كه خون از صورت خواهرش جاري شد.
خواهرش كه خشمگين شده بود به عمر گفت: اي دشمن خدا آيا براي اينكه خداوند را به يگانگي مي پرستم مرا مي زني؟ هر كاري مي خواهي بكن، اشهد أن لا إله إلا الله و اشهد أن محمدا رسول الله ما علي رغم مخالفت تو مسلمان شده ايم.
عمر با شنيدن اين سخنان پشيمان شد و از روي سينه دامادش برخواست و گفت: اين صحيفه را كه داشتيد مي خوانديد بدهيد به من تا بخوانم. اما خواهرش امتناع كرد و گفت تو نجس هستي و بايد غسل كني. عمر اين كار را كرد و خواهرش آيات سوره طه را به او داد. قرائت سوره طه تاثير عظيمي بر روي او بر جاي گذاشت تا اينكه به خواهرش گفت: شايسته است هركه اين سخنان را گفته به تنهايي پرستيده شود، مرا به سوي محمد راهنمايي كنيد.
پس از آن عمربن الخطاب به نزد رسول الله (صلي الله عليه و سلم) در خانه ارقم بن ابي الارقم رفته و در آنجا اسلام آورد. اسلام او در ماه ذي الحجه سال ششم نبوت (6 سال پس از نبوت رسول الله) بود. وي در آن هنگام 27 سال داشت. او سه روز بعد از حمزه بن عبدالمطلب اسلام آورد.
با اسلام عمر وضعيت مسلمانان تغيير يافت...


 

تاثير اسلام عمربن الخطاب (رضي الله عنه)
با اسلام حمزه بن عبدالمطلب (رضي الله عنه) و عمربن الخطاب (رضي الله عنه) موقعيت مسلمانان بهبود يافت و مشركين نـتوانستند مانند گذشته به رسول الله (صلي الله عليه و سلم) آزار برسانند.
عبدالله بن مسعود (رضي الله عنه) مي گويد: از هنگامي كه عمر (رضي الله عنه) اسلام آورد ما عزت يافتيم. تا قبل از آن نمي توانستيم در كنار كعبه طواف كنيم و نماز بگزاريم اما پس از اسلام او اين امكان را يافتيم.
صهيب بن سنان (رضي الله عنه) مي گويد: هنگامي كه عمر اسلام آورد، اسلام آشكار شد و بطور علني دعوت به آن آغاز گرديد و ما توانستيم به دور كعبه حلقه زده و جلسه بگيريم...

فردوسي در شاهنامه مي سرايد:

 عـمـر كـرد اسـلام را آشــكـــار                                       بيـاراسـت گيـتي چــو بـاغ بهــار

تعداد مسلمانان در آن هنگام در حدود 40 مرد و 11 زن بود.

هجرت عمربن الخطاب (رضي الله عنه)
هجرت عمربن الخطاب برخلاف ديگران كاملا علني بود. عبدالله بن عباس مي گويد: علي بن ابي طالب (رضي الله عنه) به من گفت: هيچ يك از مهاجرين نبود مگر اينكه مخفيانه هجرت كرد، مگر عمر بن خطاب كه وقتي قصد هجرت نمود شمشيرش را بر گردن آويخت و كمان برگرفت ... و بسوي كعبه به راه افتاد، در آن هنگام قريشيان آنجا بودند،‌پس هفت بار كعبه را طواف نمود و آنگاه روبه قريش كرده و گفت: هرآنكه مي خواهد مادرش در عزايش بنشيند يا اينكه زنش بيوه و فرزندانش يتيم شوند مرا در پشت اين دره ملاقات كند. علي (رضي الله عنه) مي گويد: هيچ كس او را دنبال نكرد مگر گروهي از مستضعفين كه وي آنها را ارشاد كرد و به راهش ادامه داد.
هجرت او قبل از هجرت رسول الله (صلي الله عليه و سلم) بود

عمربن الخطاب (رضي الله عنه) در ميادين جهاد
علما بر اين اتفاق نظر دارند كه عمربن الخطاب (رضي الله عنه) در غزوه بدر و احد و تمام غزوات و نبردها به همراه رسول الله (صلي الله عليه و سلم) بوده و در هيچ غزوه اي غائب نبوده است.
او در جنگ بدر دائي اش عاص بن هشام را به قتل رساند و اينچنين ثابت كرد كه رابطه خوني نبايد مانعي در برابر عقيده و جهاد باشد.
در غزوه احد (پس از آنكه تعداد زيادي از مسلمانان شهيد شدند)در پايان جنگ ابوسفيان رو بسوي مسلمانان گفت: امروز مساوي شديم،‌ بدر در برابر احد، عمر بن الخطاب در جوابش گفت: «هرگز مساوي نيستيم،‌ كشته شدگان ما در بهشتند و كشته شدگان شما در آتش» آنگاه ابوسفيان از او پرسيد: آيا محمد را كشته ايم؟ عمر (رضي الله عنه) در پاسخش گفت: هرگز! او زنده است و اكنون سخن تو را مي شنود. ابوسفيان گفت: تو نزد من از ابن قمئه راستگوتر هستي (ابن قمئه به دروغ ادعا كرده بود رسول الله (صلي الله عليه و سلم) را كشته است)
در غزوه حنين در شروع نبرد مسلمانان كه جمع زيادي از آنان تازه اسلام آورده بودند (اين غزوه پس از فتح مكه روي داد) عده اي از آنان به جمع زياد خود مغرور شده و گفتند :«امروز ديگر به خاطر كمي تعدادمان مغلوب نخواهيم شد» اما از سوي دشمن غافلگير شدند و شكست خورده عقب نشيني كردند تنها عده كمي از اصحاب پيامبر از جمله ابوبكر و عمر و علي بن ابي طالب و عباس بن عبدالمطلب و فضل بن عباس و ابوسفيان بن حارث و پسرش و ربيعه بن حارث و عده كم ديگري دور رسول الله (صلي الله عليه و سلم) باقي ماندند كه خداوند مسلمانان را در آن جنگ پس از آنكه شكست خورده بودند پيروزي بخشيد و مهاجرين و انصار و ياران نخستين پيامبر توانستند با نيروي ايمان خود بر دشمن پيروز شوند.
در سال 9 هجري وقتي پيامبر (صلي الله عليه و سلم) از آمادگي ارتش روم براي حمله به شمال عربستان اطلاع مي بابد فرمان بسيج عمومي اعلام مي كند. پيامبر (صلي الله عليه و سلم) لشكر ارسالي به تبوك را به علت گرمي هوا و دوري راه «جيش العسره» (لشكر سختي)نام گذاشت. ضمنا رسول الله (صلي الله عليه و سلم) براي تجهيز اين لشكر فرمان جهاد مالي صادر كرد و همه مسلمانان براي تجهيز اين لشكر مبالغ زيادي در حد وسعت مالي خود انفاق كردند كه عمربن الخطاب (رضي الله عنه) نصف تمام ثروتش را بخشيد!
اين تنها نمونه هايي از حضور اميرالمومنين عمربن الخطاب (رضي الله عنه) در ميادين جهاد است كه نمي توان در اين مجال اندك به همه رشادت هاي اين صحابي دلير اشاره كرد.

اهميت احاديث عمربن الخطاب (رضي الله عنه)
عمربن الخطاب (رضي الله عنه) بر ملازمت و همراهي رسول الله بسيار حريص و پايبند بود بطوري كه هميشه در مجالس و مواعظ پيامبر حاضر بوده و تا پايان مجلس جاي خود را ترك نمي كرد. هنگامي كه در سالهاي اول پس از هجرت كارواني در هنگام خطبه پيامبر به مدينه رسيد و جمعي از حاضران براي خريد از كاروان خطبه را رها كرده و پيامبر را با عده كمي از يارانش تنها گذاشتند عمربن الخطاب جزو عده كمي بود كه خطبه پيامبر را ترك نكرد. در مورد اين قضيه آيات پاياني سوره جمعه نازل شد.
به علت اين شوق و علاقه، احاديث زيادي از طريق ايشان به ما رسيده است كه تعداد كل اين احاديث 539 حديث مي باشد و گفته شده 537 حديث كه امام بخاري (بخارايي) 34 حديث و امام مسلم نيشابوري 21 حديث از ايشان روايت نموده اند كه از اين تعداد 26 حديث متفق عليه مي باشند(يعني بخاري و مسلم هر دو روايت نموده اند) و بقيه اين احاديث در ديگر كتب حديث مي باشند.
احاديث روايت شده بوسيله عمر فاروق (رضي الله عنه) داراي ارزش علمي و عقيدتي بسياري هستند از جمله حديث معروف «إنما الأعمال بالنيات» (همانا اعمال به نيت ها بستگي دارند) كه امام بخاري آن را به عنوان اولين حديث صحيح بخاري قرار داده است و همچنين حديث جبرئيل كه در آن، اسلام ، ايمان و احسان و مسائل اساسي ديگري شرح داده شده است. امام نووي اين حديث را پس از حديث «إنما الأعمال بالنيات» در كتاب «اربعين» خود قرار داده است. احاديث مهم ديگري نيز توسط ايشان روايت شده كه مي توان به كتب حديث مراجعه كرد.

عمربن الخطاب (رضي الله عنه) اولين اميرالمؤمنين
پس از وفات خليفه اول مسلمين ابي بكر صديق (رضي الله عنه)، عمربن الخطاب (رضي الله عنه) به مقام خلافت رسيد. از ديدگاه اهل سنت عمربن الخطاب (رضي الله عنه) دومين خليفه از پنج خليفه راشد مي باشد (ابوبكر، عمر، عثمان، علي، حسن) او اولين كسي بود كه لقب اميرالمومنين يافت. (ابوبكر صديق از سوي مسلمانان خليفه رسول الله ناميده مي شد).
دوران خلافت اميرالمومنين به اعتراف مورخين پرشكوهترين دوران حكومت اسلامي در تمام تاريخ مي باشد. توسعه خلافت اسلامي از جزيره العرب بسوي سرزمين پارس (ايران) تا سرزمين هند و شام (به همراه فلسطين)و مصر و ليبي (بخش بزرگي از شمال آفريقا) باعث شد در عرض مدت كمي سرزمين بزرگي به دست مسلمانان بيافتد.
به روايت تاريخ مسلمين با اخلاق و ايمان خود به همراه فتح سرزمينها، قلبها را نيز فتح مي كردند بطوري كه مردم اين سرزمينهاي تازه فتح شده بدون هيچگونه اجبار و خونريزي به اسلام گرويدند.
داستان فتوحات اسلامي از باشكوهترين و زيباترين داستانهاي حماسي و قهرماني است كه برعكس ديگر حماسه ها علاوه بر واقعي بودن به افسانه مي ماند. در اين فرصت اندك مجال ذكر تمام فتوحات و قهرمانيهاي صحابه در فتوحات دوران فاروق نيست. شايسته است برادران و خواهران خود به كتب سيرت و تاريخ مراجعه كنند...


فاروق، اولين شهيد محراب
اميرالمومنين عمربن الخطاب (رضي الله عنه) پس از 10 سال و نيم خلافت در سن 63 سالگي پس از آنكه روز چهارشنبه كه چهار روز از آخرين ماه سال 23 هجري باقي مانده بود در هنگام امامت نماز صبح توسط ابولولو فيروز مورد ضربه خنجر قرار گرفت، چهار روز بعد وفات يافت.
ابولولو مجوسي پس از آنكه در هنگام نماز صبح 6 ضربه خنجر بر پيكر او وارد كرد ديوانه وار به نمازگزاران حمله كرده و 13 نفر را زخمي كرد كه 7 نفر آنها كشته شدند و هنگامي كه ديد گرفتار شده است خودش را كشت.
بعدها عمر (رضي الله عنه) درباره كسي كه او را مورد ضربت قرار داده پرسيد و هنگامي كه دانست توسط يك آتش پرست مورد حمله واقع شده خداوند را شاكر شد و گفت: سپاسگذارم كه قاتل من فردي است كه در حضور خدا، حتي با يك سجده اي كه براي خدا انجام داده باشد، نمي تواند با من طرح دعوا نمايد...
او بارها قبل از اين از خداوند طلب شهادت نموده بود. زيد بن اسلم از پدرش روايت مي كند كه عمربن الخطاب (رضي الله عنه) دعا مي كرد: «خدايا شهادت در راه خودت و در سرزمين پيامبرت به من عطا كن» برخي از يارانش از او پرسيدند چگونه ممكن است شما در مركز خلافت و در اوج قدرت حكومت اسلامي به شهادت برسيد و او در جواب آنها فرمود: «اگر خداوند بخواهد مي شود» براي همين وقتي كه پزشكان از بهبودي او قطع اميد كردند با حالتي آرام گو اينكه انتظار چنين چيزي را داشت گفته آنان را تاييد كرد.

او عمربن الخطاب است
كسي كه حتي در دوران خلافت خود وقتي كه بخش پهناوري از دنياي آن روز تحت فرمان او بود زندگي ساده و زاهدانه خود را ترك نكرد. كسي كه در دوران خشكسالي براي همدردي با ديگر مسلمانان غذاي كافي نخورد تا جايي كه رنگ رخساره اش به تيرگي گراييد. كسي كه براي سركشي به امور مسلمانان خود شبانه در كوچه هاي مدينه گشت مي زد.
كسي كه نمايندگان دول با ديدن سادگي اش او را نمي شناختند.
كسي كه رسول الله (صلي الله عليه و سلم) در باره اش مي گويد: «اي عمر تو از راهي عبور نمي كني مگر آنكه شيطان از راه ديگري عبور مي كند» (يعني از تر س تو از راهي كه تو عبور كني نمي گذرد) (به روايت بخاري 3683 و مسلم2386)

و چه زيبا مي گويد مولانا:

عمر آمد، عمر آمد، ببين سر زير شيطان را      بهار آمد، بهار آمد بِهِل خواب سباتي را


و در جاي ديگر باز مولوي مي سرايد:

خيز كه روز مي رود، فصل تموز مي رود     رفت و هنوز مي رود، ديو ز سايه عمر

ژوزف لویس، تاجر تيزهوش بازار ارز


ژوزف لویس سرمایه‌گذاری بریتانیایی است که در سال 2010 با ثروت 3 میلیارد دلار در رتبه سیصد و شانزدهم فهرست میلیاردرهای مجله فوربز قرار گرفت.


ژوزف لویس سرمایه‌گذاری بریتانیایی است که در سال 2010 با ثروت 3 میلیارد دلار در رتبه سیصد و شانزدهم فهرست میلیاردرهای مجله فوربز قرار گرفت.
ژوزف (جو) لویس در 5 فوریه سال 1937 در شرق لندن متولد شد. او در 15 سالگی مدرسه را رها کرد تا به کسب‌وکار خدمات غذایی و تهیه غذای پدرش در ناحیه وست اند لندن به نام تاویستاک بانکتینگ کمک کند. ژوزف لویس در ابتدا کار خود در این کسب و کار را به عنوان یک پیشخدمت شروع کرد.
ژوزف لویس پس از آنکه اداره کسب و کار پدر را به دست گرفت به سرعت آن را با فروش کالاهای لوکس به توریست‌های آمریکایی گسترش داد. لویس در سال 1979 کسب و کار تهیه غذای خانوادگی را فروخت که این کار باعث رسیدن او به ثروت اولیه‌اش شد. ژوزف لویس کمی‌بعد با این ثروت به بازار تجارت ارز وارد شد و طی دو دهه 1980 و 1990 به این کار مشغول بود. این کار منجر به این شد که به باهاماس نقل مکان کند تا بتواند از مالیات فرار کند.
ژوزف لویس در سال 1992 با پیش‌بینی خارج افتادن پوند از مکانیزم نرخ ارز اروپا سرمایه‌گذاری‌ بر این اساس توانست به ثروت زیادی دست یابد. در سیاست و اقتصاد این اتفاق به چهارشنبه سیاه معروف است. چهارشنبه سیاه به 16 سپتامبر سال 1992 و زمانی گفته می‌شود که دولت محافظه کار بریتانیا بعد از آنکه نتوانست پوند استرلینگ را بالای حداقل نرخ توافق شده نگه دارد، مجبور به عقب کشیدن پوند استرلینگ از مکانیزم نرخ ارز اروپا (ERM) شد. ژوزف لویس و یک سرمایه‌گذار بزرگ دیگر با پیش فروشی (short selling: این اصطلاح بیشتر در داد و ستد بورس به کار می‌‌رود و فروش اسنادی را گویند که مال فروشنده نباشند و ممکن است به قصد تحویل موقتا استقراض شده باشند. پیش ‌فروشی براساس این انتظار که قیمت در بازار کاهش خواهد یافت، صورت می‌گیرد. توافق به تحویل یک سهم یا کالا در زمان آینده با فروشنده‌‌ای که در حال حاضر مالک نیست ولی امیدوار است بعدا و به موقع به قیمت نازل‌‌تر خریداری کند) پوند استرلینگ در بازار توانستند به ثروت چشمگیری برسند.
ژوزف لویس در حال حاضر سرمایه گذار اصلی در گروه تاوی استاک است. این گروه یک شرکت سرمایه‌گذاری خصوصی است که لویس در اورنج کانتری در فلوریدا تاسیس کرده است. این گروه بیش از 175 شرکت در 15 کشور دنیا را اداره می‌کند. پرتفولیوی گروه تاوی استاک شامل تیم‌های ورزشی و حوادث ورزشی، تولید و توزیع، نفت، گاز و انرژی، خدمات مالی، رستوران‌ها،‌ املاک و دارایی‌های تجاری، املاک مسکونی لوکس، اقامتگاه‌ها و توسعه املاک و مستغلات عظیم می‌شود. گروه تاوی استاک دفاتری در آرژانتین، باهاماس، چین، اتحادیه اروپا، مکزیک و ایالات متحده دارد.
ژوزف لویس از طریق گروه تاوی استاک در چندین شرکت سهام دارد. او همچنین با داشتن 23 درصد از سهام کنترلی گروه رستوران داری میشلز اند باتلرز بزرگ‌ترین سهامدار این گروه است. لویس مالک باشگاه فوتبال بریتانیایی تاتنهام‌هاتزپر است.
ژوزف لویس دو بار ازدواج کرده و دو فرزند از ازدواج اولش دارد. وی در حال حاضر ساکن لیفورد کی در باهاماس است. او همچنین املاکی در فلوریدا و آرژانتین دارد.
الهام جوادی
منبع: دنیای اقتصاد
تاریخ ورود مقاله : ۱۳۹۰ سه شنبه ۲۸ تير

ویلیام کوک، ميلياردري دیگر از صنعت نفت


ویلیام کوک یکی از چهار پسر فرد کوک، مبدع روش پالایش بنزین از نفت سنگین، است. مجله فوربز ویلیام کوک را با ثروت 3 میلیارد دلار در رده سیصد و شانزدهم ثروتمندان جهان در سال 2010 قرار داد.


ویلیام کوک یکی از چهار پسر فرد کوک، مبدع روش پالایش بنزین از نفت سنگین، است. مجله فوربز ویلیام کوک را با ثروت 3 میلیارد دلار در رده سیصد و شانزدهم ثروتمندان جهان در سال 2010 قرار داد. او شرکت صنایع کوک، یک امپراتوری پالایش نفت که یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های خصوصی در آمریکا است را از پدرش به ارث برده است.
ویلیام (بیل) اینگراهام کوک در 3 مه ‌سال 1940 در آمریکا متولد شد. او فرزند فرد سی. کوک، موسس شرکت صنایع کوک است. ویلیام کوک به دانشگاه MIT رفت و تحصیلات خود را در این دانشگاه تا پایان مقطع دکترا در رشته مهندسی شیمی‌ادامه داد. ویلیام کوک تحصیلات خود در این دانشگاه را در سال 1962 آغاز کرد و در سال 1971 از این دانشگاه فارغ‌التحصیل شد. او همچنین به آکادمی‌نظامی‌کالور در ایندیانا رفت و مدتی را در آنجا به خدمت گذراند. گفته می‌شود ویلیام کوک همزمان با تحصیل در MIT همزمان در مدرسه کسب‌وکار‌ هاروارد در رشته مدیریت تحصیل کرده است.
پدر ویلیام، فرد کوک (متولد سال 1900- فوت در سال 1967)، نیز یک مهندس شیمی‌و کارآفرین آمریکایی بود. خانواده او مهاجرانی آلمانی بودند که در سال 1888 به آمریکا مهاجرت کردند. فرد در موسسه رایس در هیوستون و سپس درMIT تحصیل کرد. فرد کوک در چند شرکت مهندسی کار کرد و در نهایت یک شرکت کوچک را به همراه هم دانشگاهی‌هایش تاسیس کرد. او در سال 1927 یک روش کارآ برای تبدیل نفت خام به بنزین را ابداع کرد. این کار باعث شد شرکت کوک بتواند با شرکت‌ها بزرگ رقابت کند و به همین دلیل شرکت‌های بزرگ در آمریکا شرکت او را مورد پیگرد قرار دادند و کوک مجبور شد روی بازارهای خارجی مثل شوروی تمرکز کند. این شرکت به بازارهای اروپا و خاورمیانه نیز وارد شد. کوک با این موفقیت توانست ثروت خوب و شرکای جدیدی را به دست آورده، کسب و کارش را به کشور خود بازگرداند و در سال 1940 شرکت نفت و پالایش وود ریور را تاسیس کند که بعدها به صنایع کوک تغییر نام داد.
ویلیام کوک ابتدا برای شرکت خانوادگی مشغول به کار شد، ولی در نهایت بعد از یک دعوای حقوقی بلند‌مدت سهام خود را به برادرانش چارلز و دیوید فروخت. این دعوای حقوقی بین برادرها در حدود دو دهه به طول انجامید. بیل و برادر دیگرش فردریک به همراه دو شریک دیگر در یک سو و چارلز و دیوید در سوی دیگر این دعوا بر سر مالکیت شرکت بودند. این دعوا در نهایت در سال 2001 به پایان رسید.
ویلیام کوک بعد از ترک شرکت صنایع کوک گروه آکسبو، یک مجموعه شرکت در زمینه توسعه انرژی در غرب پالم بیچ در فلوریدا را تاسیس کرد و خود ريیس این گروه شد. محصولات این شرکت شامل مواد پتروشیمی، ذغال، فولاد، نفت خام و تولید الکتریسیته از منابع انرژی مختلف مثل باد، ذغال و منابع نفتی می‌شود و فروش آن در حال حاضر در حدود 5/4 میلیارد دلار است. تعداد زیرمجموعه‌های گروه آکسبو به بیش از 30 شرکت می‌رسد.
ویلیام کوک ازدواج کرده و شش فرزند دارد. وی در حال حاضر ساکن پالم بیچ در فلوریدا است. ویلیام کوک به جمع‌آوری آثار هنری و همچنین به قایقرانی و کشتیرانی علاقه دارد. قایق او در مسابقات سال 1992 برنده کاپ آمریکا شد.
الهام جوادی
منبع: دنیای اقتصاد

آنتونیو ارمیریو دو مورائس میلیاردر سرشناس در برزیل


موسس يكي از بزرگ‌ترين گروه‌هاي صنعتي آمريكاي لاتين


آنتونیو ارمیریو دو مورائس میلیاردری سرشناس در برزیل و رييس و مدیرعامل شرکت خانوادگی گروه ووتورانتیم، یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های برزیل با تخصص در زمینه فلزات، کاغذ، سیمان، کشاورزی، مواد شیمیایی، مدیریت مالی، لوله و الکتریسیته است.
مجله فوربز در سال 2010 وی را با ثروت 3 میلیارد دلار در جایگاه سیصد و شانزدهم فهرست ثروتمندان جهان قرار داد.
آنتونیو ارمیریو دو مورائس در 4 ژوئن سال 1928 در سائوپائولو در برزیل به دنیا آمد. وی در مدرسه معدن کلورادو و در رشته مهندسی متالورژی تحصیل کرد و در سال 1949 از این دانشگاه فارغ‌التحصیل شد. آنتونیو ارمیریو دو مورائس سومین نسل از خانواده است که اداره گروه ووتورانتیم را برعهده دارد. پدربزرگ او، آنتونیو پرییرا ایگناسیو (تولد 1875- فوت 1951)،‌ که یک مهاجر پرتغالی بود گروهی از شرکت‌ها را تاسیس کرد که بعدا تبدیل به گروه ووتورانتیم شد. پدر آنتونیو ارمیریو دو مورائس، ارمیریو خوزه دو مورائس (تولد 1900- فوت 1973)، نیز در رشته مهندسی در ایالات متحده تحصیل کرد و سپس به برزیل بازگشت. او با دختر آنتونیو پرییرا ایگناسیو ازدواج کرد. ارمیریو خوزه دو مورائس پس از ازدواج مالک این کارخانه شد. وی بین سال‌های 1963 تا 1971 سناتور جمهوری بود. این شرکت خانوادگی تحت مدیریت او رشد کرده و به حوزه‌های متنوعی وارد شد. ارمیریو خوزه دو مورائس این گروه را تبدیل به گروه ووتورانتیم کرد.
گروه ووتورانتیم یکی از بزرگ‌ترین گروه‌های صنعتی در آمریکای لاتین است. گروه ووتورانتیم سه بخش از بازار را برای کار خود انتخاب کرده است: بخش صنعتی، بخش مالی و کسب و کارهای جدید. این گروه شرکت‌ها و برندهای مختلفی را در حوزه‌های متنوع صنعتی اداره می‌کند. این شرکت‌ها و برند‌ها شامل آتاکوچا (در حوزه معدن)، بانکو ووتورانتیم (مدیریت مالی)،‌ شرکت آلومینیوم برزیل (آلومینیوم)، سیتروویتا (کشاورزی)، فیبریا (کاغذ و لوله)،‌ میلپو (معدن)، ‌نیترو کیمیکا (مواد شیمیایی)، ووتورانتیم سیمنتوز (سیمان)،‌ ووتورانتیم انرژیا ( انرژی)، ووتورانتیم متز (معدن)، VNN (شرکت خصوصی مدیریت سرمایه‌های پرریسک) و غیره می‌شود. گروه ووتورانتیم روی پروژه‌های مربوط به بیوتکنولوژی هم سرمایه گذاری می‌کند. درآمد گروه ووتورانتیم در سال 2010 در حدود 6/17 میلیارد دلار و درآمد خالص آن در حدود 9/2 میلیارد دلار برآورد شده بود. در سال 2008 بیش از 60 هزار نفر برای این شرکت کار می‌کردند. گروه ووتورانتیم در بیش از 20 کشور در سرتاسر دنیا حضور دارد.
آنتونیو ارمیریو دو مورائس همچنین رييس بیمارستان دا بنفیشنسیا پورتوگزا در سائوپائولو است. در حدود 60 درصد خدمات این بیمارستان مخصوص شهروندان زیر خط فقر است. البته مورائس اخیرا اعلام کرده که یکی از نوه‌هایش، ارتور فریتاس قرار است جانشین او در ریاست این بیمارستان شود. آنتونیو ارمیریو دو مورائس در کنار کسب و کار خود مستقیما در امور سیاسی نیز فعالیت داشته است. او تلاش‌های زیادی برای ارتقای دموکراسی، بهبود سیستم سلامت ملی و ایجاد فرصت‌های شغلی در برزیل انجام داده است.
آنتونیو ارمیریو دو مورائس ازدواج کرده و نه فرزند دارد. وی در حال حاضر ساکن سائوپائولو در برزیل است. آنتونیو ارمیریو دو مورائس همچنین پدربزرگ ماریو مورائس راننده مسابقات سری ایندی کار است.
الهام جوادی
منبع: دنیای اقتصاد
تاریخ ورود مقاله : ۱۳۹۰ سه شنبه ۲۸ تير

سازنده دوربين‌ فيلم‌هاي بزرگ هاليوود


جیمز جانارد طراح و کارآفرین آمریکایی و موسس شرکت تولیدکننده عینک اوکلی و دوربين دیجیتال سینما است.


جیمز جانارد طراح و کارآفرین آمریکایی و موسس شرکت تولیدکننده عینک اوکلی و دوربين دیجیتال سینما است. مجله فوربز در سال 2010 جیمز جانارد را با ثروت 3 میلیارد دلار در رده سیصد و شانزدهم فهرست ثروتمندان‌این مجله قرار داد. جیمز (جیم) جانارد در سال 1949 در آلهامبرا در‌ایالت کالیفرنیا در آمریکا متولد شد و در همان جا هم رشد یافت. جیم جانارد به مدرسه داروسازی دانشگاه کالیفرنیای جنوبی در لس آنجلس رفت، ولی در سال‌سوم، تحصیل در‌این دانشگاه را رها کرد.
جیمز جانارد شرکت اوکلی را در سال 1975 و تنها با 300 دلار شروع کرد. جیمز جانارد نام اوکلی را از روی نام سگ خود اوکلی آنه انتخاب کرد. اولین محصول شرکت اوکلی یک دستگیره بود که او برای موتورسیکلت‌ها و BMX تولید می‌کرد. جانارد در سال 1980 یک عینک‌ایمنی را با نام اوکلی O/20 معرفی کرد. جانارد در سال 1984 اولین عینک آفتابی خود را به نام سایه‌بان چشم اوکلی (Oakley Eyeshade) طراحی کرد. شهرت عینک‌های اوکلی همچنان زیاد شد و در سال 1993 فروش‌این عینک‌ها از فروش عینک‌های ری بن در جهان پیشی گرفت. شرکت اوکلی در سال 1995 برای اولین بار وارد بازار سهام نیویورک شد.
جیمز جانارد در حال حاضر مالک بیش از 600 حق امتیاز در جهان به خاطر نوآوری‌ها و ابداعاتش است. وی تمرکز خود را بر جدیدترین و نوآورانه‌ترین تکنولوژی‌های اپتیک قرار داده است. حتی شیشه برخی از عینک‌های اوکلی قدرت تحمل برخورد گلوله تفنگ‌های ساچمه‌ای را دارند. جیم جانارد در سال 2007 شرکت اوکلی را به قیمت 2/2 میلیارد دلار به رقیب‌ایتالیایی خود، لوکسوتیکا فروخت که‌این فروش او را به یکی از میلیاردرها و ثروتمندترین افراد در جهان تبدیل کرد.
جانارد در سال 2005 شرکت تولید دوربین رد دیجیتال سینما را تاسیس کرد. ‌این شرکت کار تولید دوربین‌های فیلمبرداری دیجیتال سینمایی و لوازم مربوطه برای استفاده‌های حرفه‌ای و سینمایی را انجام می‌دهد. جیمز جانارد قصد خود از تاسیس‌این شرکت را دادن حیات دوباره به صنعت دوربین عنوان کرده است.
اولین دوربین شرکت رد وان (RED ONE) نام داشت و مورد حمایت افرادی مشهور در صنعت سینما مثل پیتر جکسون و استیون سودربرگ قرار گرفت. فیلم‌های معروفی که با دوربین‌های شرکت رد دیجیتال سینما تهیه شده‌اند شامل شبکه اجتماعی (2010)، آگاهی دهنده (2009)، دزدان دریایی کارائیب 4 (2011)، سوراخ خرگوش (2010) و غیره می‌شوند.
نسل بعدی دوربین‌های رد دیجیتال به نام EPIC و اسکارلت قرار است به زودی به بازار معرفی شوند. البته دوربین‌های EPIC در حال حاضر در تهیه بزرگترین فیلم‌های‌هالیوود مثل‌هابیت (اثر پیتر جکسون) به کار می‌روند.
جیمز جانارد خود به عکاسی علاقه زیادی دارد. او وب سایتی دارد که در آن عکس‌هایی که خودش گرفته به نمایش گذاشته است.
جیمز جانارد ازدواج کرده و 4 فرزند دارد. وی در حال حاضر ساکن جزیره سان ژوان در واشنگتن است.
الهام جوادی
منبع: دنیای اقتصاد
تاریخ ورود مقاله : ۱۳۹۰ سه شنبه ۲۸ تير

رایلی بچتل، پسری که ثروت عظیم چند نسل را اداره می‌کند


رایلی بچتل فرزند استفن بچتل کوچک و یکی از مالکان گروه بچتل است. وی با ثروت 3 میلیارد دلار در سال 2010 در رده سیصد و شانزدهم فهرست ثروتمندان مجله فوربز قرار گرفت.


رایلی بچتل فرزند استفن بچتل کوچک و یکی از مالکان گروه بچتل است. وی با ثروت 3 میلیارد دلار در سال 2010 در رده سیصد و شانزدهم فهرست ثروتمندان مجله فوربز قرار گرفت.
شرکت بچتل یک شرکت پیشتاز جهانی در زمینه مهندسی، ساخت و ساز و مدیریت پروژه است.
رایلی بچتل در سال 1953 در آمریکا به دنیا آمد. او در دانشگاه کالیفرنیا،‌ دیویس در رشته علوم سیاسی و روانشناسی تحصیل کرد. وی سپس تحصیلات خود را در رشته ترکیبی حقوق و MBA )JD * MBA) در دانشگاه استنفورد ادامه داد و در سال 1977 از این دانشگاه فارغ‌التحصیل شد. رایلی بچتل ابتدا در بنگاه حقوقی جانسون اند بریجز در تلن،‌ مارین،‌ کار می‌کرد. او در سال 1981 به شکل تمام وقت به شرکت بچتل پیوست و در سال 1989 به عنوان نماینده و مدیر ارشد عملیات در شرکت انتخاب شد. رایلی در سال 1990 نیز به مقام مدیرعاملی شرکت رسید.
جد رایلی بچتل، وارن بچتل ( تولد 1872- مرگ 1933) موسس شرکت بچتل بود. او کار خود را در سال 1898 و به عنوان کارمندی در صنعت راه آهن ایالات متحده که در آن زمان هنوز در حال جوانه زدن بود شروع کرد. وارن بچتل طی بیست سال یک کسب و کار پیمانکاری بزرگ را راه‌اندازی کرد که تخصص آن در ساخت راه‌آهن و بزرگراه بود. پسران وارن، استفن، وارن پسر و کن نیز در سال 1952 به پدرشان پیوستند و این شرکت خانوادگی را با نام دابلیو. ای. بچتل به ثبت رساندند. استفن بچتل پدر (تولد 1900- مرگ 1989 ) در سال 1933 پس از مرگ وارن جانشین او شد. وی تا سال 1960 ريیس شرکت بچتل بود. استفن بچتل پدر در سال 1960 پسرش استفن بچتل پسر را برای اداره شرکت انتخاب کرد؛ اما خود همچنان تا سال 1969 در مقام ریاست باقی ماند.
فروش شرکت بچتل در سال 2008 در حدود 4/31 میلیارد دلار برآورد شده بود که بالاترین فروش این شرکت تا کنون بوده است. درآمد شرکت بچتل در سال 2010 نیز در حدود 9/27 میلیارد دلار بود و بیش از 49 هزار نفر در 50 کشور دنیا برای این شرکت عظیم مشغول به کار بودند.
پرتفولیوي متنوع شرکت بچتل شامل پروژه‌هایی در زمینه انرژی، حمل و نقل، ارتباطات، معدن‌، نفت و گاز، فرودگاه‌ها و بندرگاه‌ها، تاسیسات دفاعی و فضایی، پروژه‌های پاکسازی محیط زیست، نیروگاه‌های سوخت فسیلی و هسته‌ای، پروژه‌های خط لوله، سیستم‌های ریلی و جاده‌ای، تاسیسات پتروشیمی‌و پالایشگاه‌ها و خدمات دولتی در مکان‌های زیادی در سرتاسر جهان از آلاسکا تا استرالیا می‌شود.
پروژه‌های معروف شرکت بچتل شامل پروژه نیروگاه خورشیدی در کالیفرنیا، تونل 21 کیلومتری خط آهن جدید لندن و تاسیسات گاز طبیعی مایع در استرالیا می‌شود. این شرکت اعتقاد دارد مهم نیست که پروژه‌ها چقدر پیچیده یا مکان آنها دور باشد؛‌ چون بچتل می‌تواند آن را انجام دهد. دلیل این توانایی این است که ترکیب یکتایی از دانش، مهارت، تجربه و تعهد به مشتری را برای تمام کارهایی که برعهده می‌گیرد ایجاد می‌کند. این شرکت به واسطه توانایی بالایش دوازده سال متوالی به عنوان بهترین پیمانکار ساخت و ساز در ایالات متحده انتخاب شده است.
رایلی بچتل در حال حاضر رييس و مدیرعامل شرکت بچتل است. گفته می‌شود 20 درصد سهام شرکت در اختیار رایلی و 20 درصد دیگر در اختیار پدرش است. رایلی بچتل ازدواج کرده و سه فرزند دارد. وی در حال حاضر ساکن سان فرانسیسکو درکالیفرنیا است.
الهام جوادی
منبع: دنیای اقتصاد
تاریخ ورود مقاله : ۱۳۹۰ سه شنبه ۲۸ تير

- مطالب مرتبط با این موضوع:

ـ دره هاي شهرستان بوكان :

از دره‌هاي شهرستان بوكان دره‌كوسه است كه سيمينه‌رود از آن مي‌گذرد و قرارگرفتن سيمينه‌رود در كنار شهر بوكان كه از خط‌ا لقعر دره‌اي عبور و شهر در دو طرف آن واقع شده موجب گرديده كه مورد توجه علاقه‌مندان به گردشگري قرارگيرد و اهالي شهر در روزهاي تعطيل در بالادست بوكان كه رودخانه عاري از آلودگي‌ها است از سواحل زيباي آن استفاده كنند و علاقه‌مندان به صيد  تفريحي نيز از ماهيان موجود بي‌بهره نيستند. همچنين دره برهان، دره سوتاو، دره سه كانيان، دره ساري‌قميش و دره قره موساليان در اطراف اين شهرستان قرار دارند.

نمايي از دره‌هاي شهرستان بوكان

ـ غارهاي شهرستان بوكان :

از غارهاي تاريخي و ديدني شهرستان بوكان مي توان به :

ـ غاركول‌آباد ما بين بوكان و مياندوآب.

ـ غار قريه قلعه‌چي نزديك بوكان.

ـ غار مكري قرآن در روستاي خراسانه.

ـ غار كونه كوتر در قريه ينگجه بوكان اشاره كرد.

 

ـ آبهاي سطحي شهرستان بوكان :

ـ رودخانه‌ها :  

رودخان  بوكان دو رودخانه «تاتاهو» و «جغتو» است كه به نامهاي «سيمينه‌رود» و «زرينه‌رود» نام‌گذاري شده‌اند. رودخانه زرينه‌رود درحدود 36كيلومتري از طرف خاور بوكان به سوي مياندوآب سرازير مي‌گردد و رودخانه سيمينه‌رود به موازي رودخانهزرينه‌رود از شهر بوكان گذشته و آنهم پس‌از آبياري نمودن اراضي زراعي آبادي‌هاي اطراف به سوي مياندوآب سرازير شده كه در خصوص‌هركدام در قسمت منابع آب شهرستان مياندوآب توضيحاتي ارائه شده است.

ـ چشمه هاي شهرستان بوكان :

چشمه‌هاي اين شهرستان اغلب در دره‌هاي مناطق كوهستاني از جنس‌ طبقات ماسه سنگ بوجود آمده‌اند و در سال آبي 1379 ـ 1378 تعداد 20 چشمه با تخليه سالانه 322/4 ميليون مترمكعب كه داراي مالكيت خصوصي هستند مورد بهره‌برداري قرارگرفته است. از چشمه‌هاي مهم عبارتنداز: چشمه معدني بوكان در 5 كيلومتري جنوب‌شرقي بوكان و چشمه سه كانيان، چشمه سوتاو، چشمه جوانمرد و كاني سنجد.

نمايي از طبيعت زيباي رودخانة زرينه رود

ـ قنوات شهرستان بوكان :

كل قنوات موجود در شهرستان بوكان كه توسط سازمان آب منطقه‌اي ارائه گرديده در سال آبي       1378 ـ 1379 تعداد44رشته با دبي آب سالانه 218/1ميليون مترمكعب مورد بهره‌برداري قرارگرفته است.

 

ـ چاههاي شهرستان بوكان :

تعداد كل چاههاي شهرستان بوكان در سال آبي 1378 ـ 1379 حدود 1703حلقه بوده است كه از اين تعداد 111حلقه چاه عميق و تعداد 1592حلقه چاه نيمه عميق به ترتيب با آبدهي سالانه 607/11 و 649/66 ميليون مترمكعب مورد بهره‌برداري قرار مي‌گيرد. مجموع آبدهي سالانه 254/78 ميليون مترمكعب مي‌باشد.

 ـ آبهاي راكد شهرستان بوكان :

ـ سدهاي شهرستان بوكان :

ـ سد شهيد كاظمي :

براي تنظيم و استفاده از آب و سيلابهاي رودخانه زرينه جهت آبياري اراضي پايين‌دست

سدي در محل جنوب‌شرقي بوكان بر روي اين رودخانه بسته شده است .

 ارتفاع سد از كف حدود 50 متر و طول تاج آن حدود 720متر مي‌باشد. اين سد قادر است تا ميزان652ميليون مترمكعب از آب رودخانه را در پشت سد ذخيره نمايد. سد مذكور از نوع سدهاي مخزني است و در سال 1350ساخته شده مقدار آب قابل تنظيم سالانه آن 535ميليون مترمكعب در سال مي‌باشد.

نمايي از سد شهيد كاظمي و طبيعت زيباي اطراف آن تالابهاي شهرستان بوكان :

ـ تالاب قره گل :

اين تالاب در فاصله 18كيلومتري جنوب‌غربي مياندوآب و در محدوده شهرستان بوكان واقع شده و مساحت آن 210هكتار مي‌باشد و جز در فصول تابستان در بقيه فصول داراي آب است. تالاب قره‌گل داراي نيزاري است كه از پوشش گياهي تالاب بهره‌مند مي‌شود.

نمايي از تالاب قره‌گل در فصل‌هاي پرباران

زمين شناسي شهرستان بوكان :

زمين‌شناسي شهرستان بوكان از گسل‌تراستي ارتفاعات بلقيس واقع در شمال خاور تكاب با راستاي شمال باختر ـ جنوب خاور و شيب به باختر، پركامبرين را برروي اوليگوميوسن رانده‌اند. راستاي ساختمان‌هاي پهنه بوكان همراستا با پي‌سنگ پركامبرين واقع در باختر آن، شمالي و جنوبي است. لبه جنوبي و باختري اين پي‌سنگ توسط گسل‌تراستي به طول بيش از صدكيلومتر بر روي سنگهاي كرتاسه رانده شده‌اند.

ـ لرزه خيزي :

شهرستان بوكان براساس آخرين نظريات علمي و تقسيم‌بندي استان آذربايجان‌غربي برحسب پيش‌بيني احتمالي وقوع زلزله در نواحي بدون تخريب و نواحي تخريب كم قرار گرفته است.

وضعيت قرارگيري شهرستان بوكان در نقشة پهنه‌بندي زلزله 

 

خاك شناسي شهرستان بوكان :

خاكهاي مطالعه شده در اين شهرستان عمدتاً جزو خاكهاي كلاسهاي II و VIاست كه در مناطقكوهستاني كم‌عمق و در بخش‌هاي مسطح نيمه‌عميق تا عميق هستند. به سبب وجود عوامل بازدارنده گوناگون سطح شهرستان براي كاربري‌هاي زراعت آبي، ديم، مرتع و چراگاه محدوديت‌هايي دارد كه به‌ترتيب مي‌آيد. براي كاربري‌هاي زراعت آبي82 درصد از وسعت شهرستان محدوديت شديد، 5 درصد محدوديت زياد، 3 درصد محدوديت كم و 10 درصد محدوديت خيلي كم دارد. براي كاربري زراعت ديم 43 درصد از مساحت شهرستان محدوديت شديد و 26 درصد محدوديت متوسط دارد. براي كاربري مراتع و چراگاه 16 درصد محدوديت شديد، 48 درصد محدوديت زياد، 33 درصد محدوديت متوسط و 3 درصد محدوديت كم دارد.

 نقشة خاكشناسي شهرستان بوكان

پوشش گياهي شهرستان بوكان :

ـ جنگلها :

در شهرستان بوكان تنها آثار باقيمانده جنگلهاي زاگرس در گورستانها و در دامنه‌ها بصورت تك‌درختي ديده مي‌شود و جنگلها از بين رفته است.

ـ مراتع :

از وسعت241220هكتاري شهرستان بوكان مقدار48/56درصد به مراتع اختصاص دارد. در مناطق‌كوهستاني‌گل‌ماهور،انواع‌گون،گل‌گندم، انواع‌شقايق و ... به وفور درآن يافت مي‌شود. مراتع شهرستان بوكان جزو مراتع ميان بند بوده و با ييلاقات مناطق كوهستاني مجاور مي‌باشد.

مراتع شهرستان بوكان با ييلاقات مناطق كوهستاني مجاور مي

 

بررسي وضعيت طبيعي شهرستان بوكان از لحاظ زيست محيطي و بررسي عوامل آسيب و تخريب :

كوهها و دشت ها :

كوهها و تپه‌ماهورها و دشتهاي شهرستان بوكان محل زيست قوچ و ميش و پرنده نادر ميش مرغ مي‌باشد كه دراثر فعاليتهاي كشاورزي و دامداري كه تواماً انجام مي‌گيرد با تبديل و تخريب مراتع به زمينهاي زراعتي و همچنين چراي سنگين و زودرس حيات  گياهي و جانوري را به مخاطره انداخته است.

 منابع آب شهرستان بوكان :

آبهاي سطحي :

ـ رودخانه :

رودخانه سيمينه‌رود از كوههاي سقز و بانه و مهاباد سرچشمه گرفته و در جهت جنوب

به شمال جريان دارد و پس از عبور از شهر بوكان و كنار مياندوآب به درياچه اروميه منتهي

مي‌گردد. براساس مطالعات و بررسي‌هاي به عمل آمده مهمترين منابع آلوده‌كننده كه 

 اين رودخانه را دچار بحران نموده و آسيب فراواني در اين اكوسيستم آبي وارد مي‌سازد،

فاضلاب شهر بوكان است كه بصورت خام وارد اين رودخانه مي‌شود و همچنين تا حدودي

تخليه فاضلاب روستاهاي اطراف آن است. وقوع مرگ‌ومير ماهيان در سال1377بعد از ريزش

فاضلاب شهر بوكان از مسائل مهم زيست‌محيطي اين رودخانه در منطقه شهرستان بوكان

مي‌باشد و از نظر كليه مسائل زيست‌محيطي در خصوص اين رودخانه در بخش شهرستان

مياندوآب اشاره شده است.

 

آبهاي زيرزميني :

آبهاي زيرزميني در شهرستان بوكان بصورت چشمه و قنات و چاههاي‌عميق و نيمه‌عميق

 استفاده مي‌گردد كه در اين رابطه در بخش محيط‌طبيعي اشاره‌شد. بطوركلي

 محدوديت آبهاي‌سطحي و خشك‌شدن سيمينه‌رود در فصل تابستان باعث شده كه

مردم بويژه كشاورزان و دامداران براي تأمين آب موردنياز خود و زراعت و احشام از آبهاي

 زيرزميني نيز استفاده نمايند كه يكي ديگر از عوامل آسيب و تخريب در آبهاي زيرزميني

 بهره‌برداري بي‌رويه از اين منابع مي‌باشد.

 آبهاي راكد :

ـ سدها :

ـ سد شهيد كاظمي بوكان :

احداث سد علاوه بر اينكه در تأمين آب كشاورزي و شرب شهرها و صنايع نقش

به سزايي دارد تأثيرات فراواني بر اقتصاد منطقه برجايمي‌گذارد و اين پديده دست

ساخت در اكوسيستم‌هاي طبيعي كه محل زندگي انواع پرندگان و آبزيان مي‌باشد،

 اثرات مطلوبي داشته وبا ايجاد جاذبه‌هاي مناسب بعنوان تفرجگاه و قايقراني و

ماهيگيري نيز از آن استفاده مي‌گردد، اما اثرات منفي زيست‌محيطي نيز همراه  

داشته كه از جمله مهمترين آنها با كنترل آب تأثير سوء بر پيكر ذخيره‌گاه زيستكده

 درياچه‌اروميه مي‌گذارد. علاوه‌براين به لحاظ ريزش فاضلاب‌هاي شهري و پايين‌دست سد

به رودخانه زرينه‌رود و كنترل آب از طرف سد غلظت آلاينده‌ها بالارفته و موجبات مرگ‌ومير

 در اين رودخانه مي‌گردد به ساير اثرات منفي سد در بخش شهرستان مهاباد و ماكو به طور

 مشروح مطالبي ارائه گرديده است.

  ـ تالابها :

ـ تالاب قره گل :

اين تالاب نيز همانند ساير تالاب‌هاي استان در اثر دخالت‌هاي انساني آسيب‌ديده

 و موجب خشك‌شدن تالاب شده است. برداشت آب‌هاي زيرزميني از اطراف تالاب

 و وجود زه‌آب موجب تغييرات اكولوژيكي در اين تالاب گرديده و زيستمندان تالاب و جانوران

مرتبط با آن از نظر زيستي و ادامه بقا منطقه را ترك مي‌نمايند.

 

پوشش گياهي شهرستان بوكان :

ـ جنگلها و مراتع :

پوشش جنگلي شهرستان بوكان در طي ساليان متمادي از بين‌رفته و تخريب شده است

و آثار و بقاياي آن در حد اين شهرستان با  شهرستان سردشت و در اماكن متبركه و گورستانها

 هنوز هم ديده مي‌شود.  ولي پوشش غالب گياهي اين شهرستان پوشش مرتعي است

و دره هاي شهرستان بوكان :

از دره‌هاي شهرستان بوكان دره‌كوسه است كه سيمينه‌رود از آن مي‌گذرد و قرارگرفتن

 سيمينه‌رود در كنار شهر بوكان كه از خط‌ا لقعر دره‌اي عبور و شهر در دو طرف آن

 واقع شده موجب گرديده كه مورد توجه علاقه‌مندان به گردشگري قرارگيرد و اهالي

 شهر در روزهاي تعطيل در بالادست بوكان كه رودخانه عاري از آلودگي‌ها است از

سواحل زيباي آن استفاده كنند و علاقه‌مندان به صيد  تفريحي نيز از ماهيان موجود بي‌بهره

 نيستند. همچنين دره برهان، دره سوتاو، دره سه كانيان، دره ساري‌قميش و

دره قره موساليان در اطراف اين شهرستان قرار دارند.

نمايي از دره‌هاي شهرستان بوكان

ـ غارهاي شهرستان بوكان :

از غارهاي تاريخي و ديدني شهرستان بوكان مي توان به :

ـ غاركول‌آباد ما بين بوكان و مياندوآب.

ـ غار قريه قلعه‌چي نزديك بوكان.

ـ غار مكري قرآن در روستاي خراسانه.

ـ غار كونه كوتر در قريه ينگجه بوكان اشاره كرد.

 

ـ آبهاي سطحي شهرستان بوكان :

ـ رودخانه‌ها :  

رودخانه‌هاي بوكان دو رودخانه «تاتاهو» و «جغتو» است كه به نامهاي «سيمينه‌رود» و

 «زرينه‌رود» نام‌گذاري شده‌اند. رودخانه زرينه‌رود درحدود 36كيلومتري از طرف خاور بوكان به

 سوي مياندوآب سرازير مي‌گردد و رودخانه سيمينه‌رود به موازي رودخانهزرينه‌رود

از شهر بوكان گذشته و آنهم پس‌از آبياري نمودن اراضي زراعي آبادي‌هاي اطراف به سوي

 مياندوآب سرازير شده كه در خصوص‌هركدام در قسمت منابع آب شهرستان مياندوآب

 توضيحاتي ارائه شده است.

ـ چشمه هاي شهرستان بوكان :

چشمه‌هاي اين شهرستان اغلب در دره‌هاي مناطق كوهستاني از جنس‌ طبقات ماسه

سنگ بوجود آمده‌اند و در سال آبي 1379 ـ 1378 تعداد 20 چشمه با تخليه سالانه 322/4

ميليون مترمكعب كه داراي مالكيت خصوصي هستند مورد بهره‌برداري قرارگرفته است.

از چشمه‌هاي مهم عبارتنداز: چشمه معدني بوكان در 5 كيلومتري جنوب‌شرقي بوكان و

 چشمه سه كانيان، چشمه سوتاو، چشمه جوانمرد و كاني سنجد.

نمايي از طبيعت زيباي رودخانة زرينه رود

ـ قنوات شهرستان بوكان :

كل قنوات موجود در شهرستان بوكان كه توسط سازمان آب منطقه‌اي ارائه گرديده

در سال آبي       1378 ـ 1379 تعداد44رشته با دبي آب سالانه 218/1ميليون

مترمكعب مورد بهره‌برداري قرارگرفته است.

 

ـ چاههاي شهرستان بوكان :

تعداد كل چاههاي شهرستان بوكان در سال آبي 1378 ـ 1379 حدود 1703حلقه بوده است

 كه از اين تعداد 111حلقه چاه عميق و تعداد 1592حلقه چاه نيمه عميق به ترتيب با آبدهي

 سالانه 607/11 و 649/66 ميليون مترمكعب مورد بهره‌برداري قرار مي‌گيرد. مجموع آبدهي

سالانه 254/78 ميليون مترمكعب مي‌باشد.

 ـ آبهاي راكد شهرستان بوكان :

ـ سدهاي شهرستان بوكان :

ـ سد شهيد كاظمي :

براي تنظيم و استفاده از آب و سيلابهاي رودخانه زرينه جهت آبياري اراضي پايين‌دست

سدي در محل جنوب‌شرقي بوكان بر روي اين رودخانه بسته شده است .

ارتفاع سد از كف حدود 50 متر و طول تاج آن حدود 720متر مي‌باشد.

 اين سد قادر است تا ميزان652ميليون مترمكعب از آب رودخانه را در پشت سد

 ذخيره نمايد. سد مذكور از نوع سدهاي مخزني است و در سال 1350ساخته شده

 مقدار آب قابل تنظيم سالانه آن 535ميليون مترمكعب در سال مي‌باشد.

نمايي از سد شهيد كاظمي و طبيعت زيباي اطراف آن تالابهاي شهرستان بوكان :

ـ تالاب قره گل :

اين تالاب در فاصله 18كيلومتري جنوب‌غربي مياندوآب و در محدوده شهرستان بوكان

 واقع شده و مساحت آن 210هكتار مي‌باشد و جز در فصول تابستان در بقيه فصول

 داراي آب است. تالاب قره‌گل داراي نيزاري است كه از پوشش گياهي تالاب

 بهره‌مند مي‌شود.

نمايي از تالاب قره‌گل در فصل‌هاي پرباران

زمين شناسي شهرستان بوكان :

زمين‌شناسي شهرستان بوكان از گسل‌تراستي ارتفاعات بلقيس واقع در شمال

خاور تكاب با راستاي شمال باختر ـ جنوب خاور و شيب به باختر، پركامبرين

را برروي اوليگوميوسن رانده‌اند. راستاي ساختمان‌هاي پهنه بوكان همراستا با

 پي‌سنگ پركامبرين واقع در باختر آن، شمالي و جنوبي است. لبه جنوبي و

 باختري اين پي‌سنگ توسط گسل‌تراستي به طول بيش از صدكيلومتر بر روي

 سنگهاي كرتاسه رانده شده‌اند.

ـ لرزه خيزي :

شهرستان بوكان براساس آخرين نظريات علمي و تقسيم‌بندي

 استان آذربايجان‌غربي برحسب پيش‌بيني احتمالي وقوع زلزله در نواحي بدون

 تخريب و نواحي تخريب كم قرار گرفته است.

وضعيت قرارگيري شهرستان بوكان در نقشة پهنه‌بندي زلزله 

 

خاك شناسي شهرستان بوكان :

خاكهاي مطالعه شده در اين شهرستان عمدتاً جزو خاكهاي كلاسهاي II و VIاست

 كه در مناطقكوهستاني كم‌عمق و در بخش‌هاي مسطح نيمه‌عميق تا عميق هستند.

 به سبب وجود عوامل بازدارنده گوناگون سطح شهرستان براي كاربري‌هاي

زراعت آبي، ديم، مرتع و چراگاه محدوديت‌هايي دارد كه به‌ترتيب مي‌آيد.

 براي كاربري‌هاي زراعت آبي82 درصد از وسعت شهرستان محدوديت شديد،

5 درصد محدوديت زياد، 3 درصد محدوديت كم و 10 درصد محدوديت خيلي كم دارد.

 براي كاربري زراعت ديم 43 درصد از مساحت شهرستان محدوديت شديد و

 26 درصد محدوديت متوسط دارد. براي كاربري مراتع و چراگاه 16 درصد محدوديت

شديد، 48 درصد محدوديت زياد، 33 درصد محدوديت متوسط و

 3 درصد محدوديت كم دارد.

 نقشة خاكشناسي شهرستان بوكان

پوشش گياهي شهرستان بوكان :

ـ جنگلها :

در شهرستان بوكان تنها آثار باقيمانده جنگلهاي زاگرس در گورستانها و

در دامنه‌ها بصورت تك‌درختي ديده مي‌شود و جنگلها از بين رفته است.

ـ مراتع :

از وسعت241220هكتاري شهرستان بوكان مقدار48/56درصد به

مراتع اختصاص دارد. در مناطق‌كوهستاني‌گل‌ماهور،انواع‌گون،گل‌گندم،

 انواع‌شقايق و ... به وفور درآن يافت مي‌شود. مراتع شهرستان بوكان

 جزو مراتع ميان بند بوده و با ييلاقات مناطق كوهستاني مجاور مي‌باشد.

مراتع شهرستان بوكان با ييلاقات مناطق كوهستاني مجاور مي


 

بررسي وضعيت طبيعي شهرستان بوكان از لحاظ زيست محيطي و بررسي عوامل آسيب و تخريب :

كوهها و دشت ها :

كوهها و تپه‌ماهورها و دشتهاي شهرستان بوكان محل زيست قوچ و ميش و پرنده نادر

ميش مرغ مي‌باشد كه دراثر فعاليتهاي كشاورزي و دامداري كه تواماً انجام مي‌گيرد

 با تبديل و تخريب مراتع به زمينهاي زراعتي و همچنين چراي سنگين و زودرس حيات

  گياهي و جانوري را به مخاطره انداخته است.

 منابع آب شهرستان بوكان :

آبهاي سطحي :

ـ رودخانه :

رودخانه سيمينه‌رود از كوههاي سقز و بانه و مهاباد سرچشمه گرفته و در جهت جنوب

به شمال جريان دارد و پس از عبور از شهر بوكان و كنار مياندوآب به درياچه اروميه

 منتهي مي‌گردد. براساس مطالعات و بررسي‌هاي به عمل آمده مهمترين منابع آلوده‌كننده

كه  اين رودخانه را دچار بحران نموده و آسيب فراواني در اين اكوسيستم آبي وارد

مي‌سازد، فاضلاب شهر بوكان است كه بصورت خام وارد اين رودخانه مي‌شود و

 همچنين تا حدودي تخليه فاضلاب روستاهاي اطراف آن است. وقوع مرگ‌ومير ماهيان

در سال1377بعد از ريزش فاضلاب شهر بوكان از مسائل مهم زيست‌محيطي اين رودخانه

 در منطقه شهرستان بوكان مي‌باشد و از نظر كليه مسائل زيست‌محيطي در خصوص

 اين رودخانه در بخش شهرستان مياندوآب اشاره شده است.

 

آبهاي زيرزميني :

آبهاي زيرزميني در شهرستان بوكان بصورت چشمه و قنات و چاههاي‌عميق و نيمه‌عميق

استفاده مي‌گردد كه در اين رابطه در بخش محيط‌طبيعي اشاره‌شد.

 بطوركلي محدوديت آبهاي‌سطحي و خشك‌شدن سيمينه‌رود در فصل تابستان باعث شده

كه مردم بويژه كشاورزان و دامداران براي تأمين آب موردنياز خود و زراعت و احشام

از آبهاي زيرزميني نيز استفاده نمايند كه يكي ديگر از عوامل آسيب و تخريب در آبهاي

 زيرزميني بهره‌برداري بي‌رويه از اين منابع مي‌باشد.

 آبهاي راكد :

ـ سدها :

ـ سد شهيد كاظمي بوكان :

احداث سد علاوه بر اينكه در تأمين آب كشاورزي و شرب شهرها و صنايع نقش به

سزايي دارد تأثيرات فراواني بر اقتصاد منطقه برجايمي‌گذارد و اين پديده دست

ساخت در اكوسيستم‌هاي طبيعي كه محل زندگي انواع پرندگان و آبزيان مي‌باشد،

 اثرات مطلوبي داشته و

ويژگيهاي جغرافيايي تاريخي و سياسي ، اداري شهرستان بوكان :

ويژگيهاي جغرافيايي تاريخي شهرستان بوكان :

بوكان از دو كلمه (بوك) به معني عروس و (آن) كه علامت جمع است تشكيل گرديده و معني عروسان يا عروسها را مي‌دهد.گويا بوكان در مسير چند راه قرارداشته و اغلب روستائيان هنگام عروسي كه عروسشان را از يك ناحيه به ناحيه ديگر مي‌برده‌اند، از اين روستا عبور مي‌دادند و در پيرامون استخر آب آن به رقص و پايكوبي مي‌پرداخته‌اند به بوكان معروف گرديده است . در مورد بوكان به نظر نويسندگان و نقل روايت‌كنندگان اختلاف‌نظر هست چون بوكان تاريخ مدوني نداشته است اما توجه قدمت تاريخي آن كه كشفيات هيئت باستان‌شناسي در سال 1350 نشان داده و با توجه به مطالعات آنها در اين مورد كه اعلام شده منطقه بوكان از قديم پادگان اشكانيان و ساسانيان بوده و آثار باستاني زيادي بدست آمده است كه مؤيد نظريه آنها مي‌باشد .

حدود شهرستان بوكان در استان آذربايجان غربي

ويژگيهاي سياسي‌و اداري شهرستان بوكان :

شهرستان بوكان در 226كيلومتري جنوب شرقي مركز استان آذربايجان‌غربي و در جنوب شهرستان مياندوآب قرار گرفته است. حدود جنوبي آن قسمتي از مرز مشترك با استان كردستان بشمار مي‌رود و حدود شرقي آن شهرستان شاهين‌دژ و حدود غربي آن را شهرستان مهاباد تشكيل مي‌دهد.

شهرستان بوكان داراي 2 بخش به نامهاي مركزي و سيمينه است و 7 دهستان دارد.

بخش مركزي دهستان‌هاي آختاچي ، ايل تيمور ، ايل گورك و بهي فيض اله بيگي و بخش سيمينه دهستان‌هاي آختاچي شرقي ـ آختاچي محلي و بهي دهبكري را شامل مي‌شود.

 

 

ويژگيهاي جغرافياي طبيعي شهرستان بوكان

ـ موقعيت، حدود و وسعت شهرستان بوكان :

شهرستان بوكان با وسعت 306/2541كيلومترمربع، حدود 50/6درصد از سطح استان را به خود اختصاص
مي‌دهد. اين شهرستان در ارتفاعي حدود 1000 تا بيش از 2000 متر از سطح دريا بوده و شيب متوسط وزني آن 8 درصد محاسبه گرديده است. از سطح شهرستان 31/30درصد اراضي كوهستاني،73/29درصد تپه‌ها و 96/39درصد بقيه را اراضي دشتي، سيلابي و ... تشكيل مي‌دهند. از نظر مختصات جغرافيايي در 36 درجه و 32 دقيقه عرض شمالي و 46 درجه و 13 دقيقه طول شرقي واقع گرديده است.

نقشة بررسي وضعيت توپوگرافي شهرستان بوكان

ـ كوههاي شهرستان بوكان :

شهرستان بوكان تپه‌ماهوري بوده در غرب و جنوب‌غربي آن ارتفاعات جوانمرد با ارتفاع 2098متر وكوه‌نيسان با ارتفاع2410متر و تپه ماهورهاي سه‌كانيان و كاني‌سنجد با ارتفاع1300متر و كوه داغداران با ارتفاع1300متر در غرب رودخانه سيمينه‌رود و ارتفاعات كاني‌سيب با ارتفاع2050متر در حد فاصل سردشت و شهرستان بوكان از ارتفاعات مهم منطقه هستند.

نمايي از كوهستانهاي شهرستان بوكان

 

ـ دشت هاي شهرستان بوكان :

در شهرستان بوكان دشت بوكان و دشت حاجي‌آباد واقع شده است كه در مورد اين دشت‌ها توضيحاتي را ارائه مي‌نماييم.

نقشة پراكنش دشتهاي جنوب استان

 

ـ دشت بوكان :

اين دشت33500هكتار وسعت داشته و در جنوب استان آذربايجان‌غربي و جنوب درياچه اروميه واقع شده است و داراي 49پارچه‌آبادي است. از عمده‌ترين محدوديتهاي اراضي قابل كشت آبي جنس خاك و توپوگرافي است.كل سطح زيركشت دشت بوكان درسال1370بالغ بر21903هكتار بوده كه 8573هكتار آن آبي و13330هكتار نيز ديم است. محصولات عمده زراعي در كشت آبي گندم، يونجه (به همراه اسپرس و شبدر) و جو و در كشت ديم گندم و جو مي‌باشد. آب مصرفي دشت عمدتاً از منابع سطحي تأمين مي‌گردد و رژيم اصلي آب سطحي اين دشت نيز سيمينه‌رود مي‌باشد كه از شاخه‌هاي متعددي تشكيل يافته و در جهت كلي جنوب به شمال در دشت بوكان جريان دارد.

نمايي از دشت بوكان

 

ـ دشت حاجي‌آباد :

اين دشت با مساحتي معادل13800هكتار در شمال دشت بوكان واقع گرديده است. عمده‌ترين محدوديت اراضي قابل آبياري در اين دشت عوامل كيفي خاك، توپوگرافي و ماندابي مي‌باشد. سيمينه‌رود پس از عبور از دشت بوكان وارد دشت حاجي‌آباد مي‌شود و در جهت جنوب با شمال به جريان خود ادامه مي‌دهد و در محل ساري‌قميش از آن خارج مي شود.

 

مترجم سيدخليل مرتضوي /سولاكانبوكان بازدید : 65 پنجشنبه 11 اسفند 1390 نظرات (0)



معماری دیکانستراکشن
معماری دیکانستراکشن دیکانستراکشن در فارسی به ساختار زدایی ، شالوده شکنی ، واسازی ، بنیان فکنی ، ساختار شکنی و بن فکنی ترجمه شده است . شاید این کثرت اسامی به دلیل آن باشد که دیثکانستراکشن یک نگرش چند وجهی و چند معنایی به دال و مدلول و هر نوع متنی دارد .
از آنجایی که مبانی دیکانستراکشن مستقیما از فلسفه دیکانستراکشن استخراج شده و به لحاظ آشنایی نسبتا اندک معماران با فلسفه این مکتب ، برای استنباط معماری دیکانستراکشن ، ابتدا لازم است فلسفه دیکانستراکشن و مهم تر از آن ، زمینه های نظری این نحله فکری تبیین شود.
در نیمه اول قرن بیستم مهم ترین مکتبی که ادامه دهنده فلسفه مدرن محسوب می شد ، فلسفه اصالت وجود بود . ژان پل سارتر ( 1980 - 1905 ) فیلسوف فرانسوی ، پایه گذار این مکتب است . او خرد گرایی مدرن ، که توسط دکارت ، کانت و سایر بزرگان مدرن مطرح و تبیین شده بود ، را اساس فلسفه خود قرار داد . سارتر معتقد به خرد گرایی استعلایی ( Transendental Mind ) است . از نظر وی ، " فرد ماهیت خویش را شکل می دهد و نباید از این عامل در مسیر شخصیت فرد غافل ماند ... سارتر آزادی بی قید و شرط را از امکانات ذهن آدمی دانست . به نظر او آدمی آزاد است هر چه می خواهد اختیار کند و به همین جهت است که باید او را مسئول انتخاب های خود دانست . "
از نیمه دوم قرن اخیر ، فلسفه مدرن و مکتب اصالت وجود و خرد باوری از طرف مکتب جدیدی به نام مکتب ساختارگرایی مورد پرسش قرار گرفت . این مکتب در ابتدا توسط فردیناند دو سوسور ، زبان شناس سوییسی و لوی استراوس ، مردم شناس فرانسوی ، مطرح شد . ساختارگرایی واکنشی در مقابل خرد استعلایی و ذهنیت مدرن است . ساختارگراها معتقدند که عاملی مهم تر از ذهن وجود دارد که پیوسته مورد بی مهری قرار گرفته و آن ساختار زبان است . از نظر اندیشمندان ساختارگرا ، می باید ساختارهای ذهن بشری را مطالعه کنیم و این ساختارها بسیار مهم هستند . ساختار ذهن مبنایش زبان است . انسان بوسیله زبان با دنیای خارج مرتبط می شود .
اگر به عقیده دکارت همه چیز آگاهانه شکل می گیرد ، به نظر استراوس ، ساختارهای فرهنگ ، اساطیر و اجتماع آگاهانه نیست ، همه آنها در ساحت ناخود آگاه شکل می گیرد و مولفی ندارد . استوارس استیلای سیصد ساله ذهن استعلایی را زیر سوال برد . اگر از دوره دکارت ، انسان موجودی است خردورز ، از نظر استوارس موجودی است فرهنگی و ماهیت انسان در بستر فرهنگ شکل می گیرد . لذا جهت رهیافت به ماهیت بشر ، باید زبان ، فرهنگ و قومیت را مطالعه کنیم .به طور کلی ، " روش ساختارشناسی ، یافتن و کشف قوانین فعالیت بشری در چهار چوب فرهنگ است که با کردار و گفتار آغاز می شود . رفتار و کردار نوعی زبان است . به همین دلیل ساختارگراها ، ساختار های موجود در پدیده ها را استخراج می کنند . " چنانچه ژان پیاژه ( 1980- 1896 ) ، روان شناس فرانسوی ، مطالعات وسیعی در مورد ساختارهای رشد ذهن کودک و شخصیت کودک انجام داد .
مکتب دیکانستراکشن که یکی از شاخه های مهم فلسفه پست مدرن محسوب می شود ، نقدی به بینش ساختارگرایی و همچنین تفکر مدرن است .
مکتب دیکانستراکشن توسط ژاک دریدا ( - 1930 ) ، فیلسوف معاصر فرانسوی ، پایه گذاری شد . دریدا با ساختارگراها مخالف است و معتقد است که وقتی ما به دنبال ساختارها هستیم از متغیر ها غافل می مانیم ، فرهنگ و شیوه های قومی هر لحظه تغییر می کند ، پس روش ساختارگراها نمی تواند صحیح باشد . دریدا از سال 1967 ، یعنی زمانی که سه کتاب او منتشر شد ، در مجامع روشنفکری و فلسفی غرب مطرح گردید . این سه کتاب عبارتند از :
گفتار و پدیدار ، نوشتار و دیگر بودگی و نوشتار شناسی .
از نظر دریدا فلسفه غرب دچار نوعی ورشکستگی است و در حال حاضر پویایی خودش را از دست داده است .
به عقیده دریدا ، یک متن هرگز مفهوم واقعی خودش را آشکار نمی کند ، زیرا مولف آن متن حضور ندارد و هر خواننده و یا هر کس که آن را قرائت کند ، می تواند در یافتی متفاوت از قصد و هدف مولف داشته باشد . " نوشتار مانند فرزندی است که از زهدان مادر ( مولف ) جدا شده . هر خواننده ای می تواند برداشت خود را داشته باشد . "
از نظر دریدا ، نوشتار ابزار خوبی برای انتقال مفاهیم نیست و یک متن هرگز دقیقا همان مفاهیمی را که در ظاهر بیان می کند ندارد . متن به جای انتقال دهنده معنا ، یک خالق است . به همین دلیل در بینش دیکانستراکشن ، ما در یک دنیای چند معنایی زندگی می کنیم . هر کس معنایی و استنباطی متفاوت با دیگران از پدیده های پیرامون خود قرائت می کند .
تقابل دوتایی موضوع دیگری است که دریدا نقد کرده است . تقابل های دوتایی همچون روز و شب ، مرد و زن ، ذهن و عین ، گفتار و نوشتار ، زیبا و زشت و نیک و بد همواره در فلسفه غرب مطرح بوده است . از زمان افلاطون تا کنون همواره یکی بر دیگری برتری داشته است. ولی به نظر دریدا هیچ ارجحیتی وجود ندارد . او این منطق سیاه و سفید و مسئله یا این یا آن را رد مردود می داند .
به عنوان مثال ، در فلسفه غرب همیشه گفتار بر نوشتار به دلیل حضور گوینده ارجحیت داشته است . ولی به عقیده دریدا ، معنای متن را گوینده تعیین نمی کند ، بلکه شنونده و یا خواننده متن است که با توجه به ذهنیت و تجربه خود این معنا را که می تواند متفاوت از منظور و غرض گوینده یا مولف باشد مشخص می کند . لذا لزوما گفتار بر نوشتار ارجح نیست .
باید عنوان شود که تعریف دقیق و مشخصی از دیکانستراکشن وجود ندارد ، زیرا هر تعریفی از دیکانستراکشن می تواند مغایر با خود دیکانستراکشن تفسیر و تاویل شود .

خود دریدا می گوید : " دیکانستراکشن کردن یک متن به معنای بیرون کشیدن منطق ها و اسنتباطات مغایر با خود متن است . در واقع گسترش درک مجازی است . "
به طور کلی دیکانستراکشن نوعی وارسی یک متن و استخراج تفسیرهای آشکار و پنهان از بطن متن است . این تفسیرها و تاویل ها می تواند با یکدیگر و حتی با منظور و نظر پدید آورنده متن متناقض و متفاوت باشد . لذا در بینش دیکانستراکشن ، آنچه که خواننده استنباط و برداشت می کند واجد اهمیت است و به تعداد خواننده ، برداشت ها ، استنباطات گوناگون و متفاوت وجود دارد . خواننده معنی و منظور متن را مشخص می کند و نه نویسنده . ساختاری ثابت در متن و یا تفسیری واحد از آن وجود ندارد . ارتباط بین دال و مدلول و رابطه بین متن و تفسیر شناور و لغزان است .
شخصی که این مباحث فلسفی را وارد عرصه معماری نمود ، پیتر آیزنمن، معمار معاصر آمریکائی است . آیزنمن نه تنها با مقالات و سخنرانی های خود ، بلکه با فضاها ، کالبدها و محوطه سازی های متعددی که ساخته ، فلسفه دیکانستراکشن را به صورت یکی از مباحث اصلی معماری در طی دهه هشتاد میلادی در آورد .
آیزنمن در مقاله ای به نام " مرز میانی " ، هم فلسفه مدرن و هم معماری مدرن را به باد انتقاد گرفت . از نظر وی ، معماری مدرن بر اساس علم و فلسفه قرن نوزده بنا شده است . به عقیده آیزنمن ، بحث ارزشی هگل در مورد تز ، آنتی تز و سنتز ، دیگر در جهان امروز کاربرد ندارد . فیلسوفان پست مدرن مانند نیچه ، فروید ، هایدگر و دریدا رابطه ما را با جهان هستی عوض کرده اند .
علم قرن نوزدهم و یقین علمی آن دوره دیگر اعتبار خود را از دست داده است . قوانین جدید فیزیک مانند قانون نسبیت آلبرت اینشتین و اصل عدم قطعیت ورنرهایزنبرگ ، دریافت ما را از جهان پیرامون تغییر داده است .
لذا اگر معماری یک علم است باید این معماری بر اساس علم و فلسفه امروز و دریافت کنونی ما از خود و محیط اطراف باشد . معماری امروز ما باید از علم و فلسفه قرن نوزده گذر کند و خود را با شرایط جدید منطبق سازد . همچنان که معانی ، مفاهیم و نمادها در علم و فلسفه عوض شده ، در معماری نیز باید عوض شود .
آیزنمن معتقد است که مدرنیست ها مدعی هستند که مدینه فاضله را باید در آینده جست و جو کرد . پست مدرنیست ها نیز به دنبال این مدینه فاضله در گذشته هستند ، ولی معماری امروز باید این مدینه فاضله را در شرایط امروز پیدا کند . در این مورد وی از واژه " Presentness " به معنای " اکنونیت " استفاده کرده و معتقد است که معماری در هر زمان و مکان باید اکنونیت داشته باشد . متعلق به زمان و مکان حاضر باشد .
برای رسیدن به شرایط فوق ، باید قوانین گذشته معماری را بر هم زد و از آنجایی که این قوانین قراردادی هستند و نه طبیعی ، لذا بر هم زدن آنها ممکن است . حقایق و نمادهای گذشته باید شکافته شود ( دیکانستراکت شوند ) و مفاهیم جدید مطابق با شرایط امروز از دل آنها استخراج شود .
پیتر آیزنمن بر این باور است که در زندگی امروز ما ، دوگانگی هایی مانند وضوح و ابهام ، ثبات و بی ثباتی ، زشتی و زیبایی ، سودمندی و عدم سودمندی ، صداقت و فریب ، پایداری و تزلزل ، صراحت و ایهام وجود دارد . نمی توان از یکی برای استتار دیگری استفاده کرد ، بلکه این تقابل ها و دوگانگی ها می بایست در ساحت معماری به عنوان تجلی گاه شرایط زندگی امروز ما به نمایش گذاشته شود .
در گذشته و همچنین در معماری مدرن و پست مدرن آنچه که حضور داشته ، تقارن ، تناسب ، وضوح ، ثبات ، مفید وبودن و سودمندی بوده است . در این تقابل های دوتایی همواره یکی بر دیگری ارجحیت داشته . اما آنچه که مورد غفلت قرار گرفته و غایب بوده ، عدم تقارن ، عدم وضوح ، ابهام ، ایهام ، منعکس کننده شرایط ذهنی و زیستی امروز ما باشد و آنچه که در معماری امروز ما مورد غفلت قرار گرفته ، بخشی از زندگی امروز ما است .
در معماری دیکانستراکشن سعی بر این است که برنامه و مشخصات طرح مطالعه و وارسی دقیق قرار گیرد . همچنین خود سایت و شرایط فیزیکی و تاریخی آن و محیط اجتماعی و فرهنگی ای که سایت در آن قرار گرفته نیز مورد بازبینی موشکافانه قرار می گیرد . در مرحله بعد تفسیرها و تاویل های مختلف از این مجموعه مطرح می شود . در نهایت کالبد معماری به صورتی طراحی می شود که در عین بر آورده نمودن خواسته های عملکردی پروژه ، تناقضات و تباینات بین موضوعات اشاره شده در فوق و تفسیرهای مختلف از آن ارائه شود . لذا شکل کالبدی به صورت یک مجموعه چند معنایی ، ابهام انگیز ، متناقض و متزلزل ارائه می شود ، که خود طرح زمینه را برای تفسیر و تاویل آماده می کند .
آیزنمن در مقاله " مرز میانی " از واژه " Catachresis " استفاده کرده که به معنای دو پهلو یا ایهام است . دو پهلو مرز میانی است . در دوپهلو یا ایهام ارجحیتی وجود ندارد . هم این است و هم آن - نه این است و نه آن . آیزنمن در این مقاله می نویسد : " دو پهلو حقیقت را می شکافد و این امکان را می دهد که ببینیم حقیقت چه چیزی را سرکوب نموده است . "
یکی از اولین و شاخص ترین ساختمان های سبک دیکانستراکشن ، مرکز هنرهای بصری وکسنر ( 1989 - 1982 ) در شهر کلمبوس آمریکا است . در مسابقه ای که در سال 1982 برای طراحی این ساختمان صورت گرفت ، معماران معروفی از جمله مایکل گریوز ، سزار پلی ، آرتور اریکسون و پیتر آیزنمن شرکت کردند .
سایت این ساختمان در قسمت ورودی اصلی دانشگاه ایالتی اهایو در سمت شرق دانشگاه قرار دارد . عملکرد بنا ، نمایش آثار هنرمندان و دانشجویان دانشگاه در آن است . هر یک از این معماران ساختمان خود را بین دروازه ورودی و ساختمانهای موجود در سایت قرار دادند . ولی در کمال تعجب ، ساختمان طراحی شده توسط آیزنمن به گونه ای بود که فضای باریک بین دوساختمان موجود در سایت را شکافته و در بین آن دو قرار گرفته بود و تعجب بیشتر آن که طرح وی به عنوان برنده اول اعلام شد . از آن زمان سبکی در معماری به نام دیکانستراکشن در مجامع بین المللی معماری به نام سبک دیکانستراکشن در مجامع بین المللی معماری مطرح و مورد توجه قرار گرفت .
آیزنمن در تبیین طرح خود عنوان که این نقطه محل ملاقات دو قشر نسبتا متفاوت است . یکی دانشجویان و هنرمندان دانشگاه که کارهای خود را در این ساختمان ارائه می کنند و دیگری شهروندان و عامه مردم شهر که به دیدن این آثار می آیند . لذا دو کد یا نشانه برای هریک از این دو قشر انتخاب شد . یکی محورهای شبکه شطرنجی دانشگاه و دیگری محورهای شبکه شطرنجی شهر کلمبوس . این دو شبکه نسبت به یکدیگر 17 درجه اختلاف زاویه دارند . لذا هر دو شبکه به عنوان نشانه ای از هر یک از این دو قشر در محل سایت با یکدیگر تلاقی کرده اند . این دو گانگی در کالبد معماری ساختمان به گونه ای نمایش داده شده که هیچ یک بر دیگری ارجحیت ندارد و این دو محور همانند دو تیغه قیچی بین دو ساختمان را شکافته و خود در آن جایگزین شده اند .
پس از باز نمودن و شکافتن فضای بین این دو ساختمان در سایت ، آیزنمن متوجه پی های یک بنای قدیمی شد که مربوط به دانشکده نظامی بود . این بنا در دهه پنجاه میلادی تخریب شده بود ، ولی هنوز بخشی از پی های آن در زیر خاک در محل سایت مدفون بود . اگر چه این ساختمان دیگر وجود نداشت ، ولی آیزنمن با وارسی دقیق سایت متوجه آن شده بود . وی این ساختمان را که دیگر در حاشیه قرار گرفته و به تاریخ سپرده شده بود ، به عنوان بخشی از متن موجود ، که همان سایت پروژه باشد ، قرائت کرد و این قرائت را به صورت کالبدی نمایش داد . لذا در طرح آیزنمن ، بخشهایی از ساختمان دانشکده نظامی ، که شبیه یک قلعه نظامی بود ، در قسمت سردر ورودی ساختمان مرکز هنرهای بصری وکسنر بازنمایی و بازسازی شد .
معماری دیکانستراکشن به عنوان یک سبک فراگیر و جهانی عمر نسبتا کوتاهی داشت و از حدود یک دهه فراتر نرفت ، ولی تاثیر شگرف و بنیادین بر شیوه طراحی و نوع بازنمایی معنی و تفسیر در حوزه معماری داشت . این سبک به عنوان پیش زمینه رویکردهای متعاقب آن همچون معماری فولدینگ و معماری پیدایش کیهانی بود .
از دیگر معماران این سبک می توان از فرانک گهری ، زاها حدید ، رم کولهاس و برنارد چومی نام برد .
 

اما بحث اصلی دیکانستراکشن در چیست ؟

عصیان در برابر باورهای قرار دادی و معمولی در عرصه معماری و پیش از آن در عرصه فلسفه که گفتیم خود شامل عرصه و رشته های وسیع تری می شود و در این مورد ، بیش از همه تردید در « خرد » و « دانایی » به عنوان تعیین کننده نهایی در تمام مباحثی که در جهان اندیشمندی مطرح است به چشم می خورد تکیه و تأکیدی که از دیرباز ، از عصر فیلسوفان کلاسیک یونان وجود داشته وبا ظهور عصر روشنگری Enlightenment و رواج اندیشه های دکارت ، اسپینزا و لایبنیتز و فیلسوفان دیگری مانند ایشان قوت بیشتری گرفته است و تقریباً تا سال های اخیر اساس فکری و فلسفی مغرب زمین را فراهم آورده و از آن مهم تر – برای بحث ما – از انگیزه های اصلی مدرنیسم در عصر معماری بوده است .

بانیان و صاحبنظران عرصه دیکانستراکشن با توجه به آن چه در جهان هستی می گذرد ، گویی با حافظ بزرگ شیراز هم آواز شده اند که :

جهان و کار جهان جمله هیچ در هیچ است

هزار با من این نکته کرده ام تحقیق

و از این رو بر ضد توضیحات « منطقی » گذشته شوریده اند تا جایی که برنارد جومی  ، یکی از معماران بنام دیکانستراکتیویست بخش هایی از اثر خود را در پارک دلاویلت ، فلی یا دیوانگی نام نهاده است . البته می توان این دیوانگی را دیوانگی شاعرانه ای به تصور درآورد که به ویژه در ادبیات ما سابقه ای دیرین دارد و از تعابیر شناخته شده است . اما منطق بر اساس خرد و دانایی از عوامل اساسی پدید آورنده معماری مدرن – و یا اگر مطلب را در عرصه ای وسیع تر بنگریم مدرنیسم بود . در عین حال باید به خاطر آوریم که در معماری همانند فلسفه ، اندیشه منطقی رشد دیرینه دارد و اساس کار بسیاری از مظاهر معماری در دوره های مختلف را به وجود آورده است .

در معماری تا گذشته ای نزدیک از منطق ساختمان ، از منطق سازه ، از منطق اقلیم و انطباق معماری با آن حتی از منطق زیبایی سخن فراوان گفته می شده و به رشته تحریر در می آمده است . اکنون با دیکانستراکشن همه این منطق ها در زیر سوال رفته است . اما به یک نکته باید توجه داشت و آن این که به زیر سوال بردن قضیه ای ، نفی آن نیست . این نکته شاید اختلاف نظر مرا با برخی از صاحبنظران و طرفداران دیکانستراکشن به وجود می آورد . نکته واجد اهمیت به اعتقاد من ، این است که « غیر منطقی » بودن کار جهان و یا با قول حافظ هیچ در هیچی آن را باید به عنوان یک واقعیت موجود مشاهده کرد و آن را به حساب آورد، – البته واقعیتی نامطلوب و ناستوده ولی نباید آن را به عنوان یک اصل پذیرفت . پذیرفتن آن به عنوان یک اصل راه به هرج و مرجی می برد که فقط مقبول آناریست ها ، شارلاتانها و یا به قول با « فارلی » « کاسبان مرگ » می باشد .

بسیاری از معماران دیکانستراکتیویست نیز اگر چه در تئوری آن را پذیرفتند ولی در عمل، آثارشان « منطق خاص » خود را داراست . فی المثل « دیوانگی » های چومی چندان هم « جنون آمیز » نیست ! به علاوه یاد آوریم که خرد و دانایی از جمله وسایل حیاتی و بسیار مهمی بوده است که مورد استفاده آدمی قرار گرفتند و می توانستند به کشف بسیاری از نکات ناشناخته و چیرگی بر محیط دور و بر خود و طبیعتی سخت و بی امان – البته به صورتی نسبی – موفق شود . ولی به زیر سؤال بردن خرد و دانایی معنایش این است ، و معنایش این می تواند باشد که همه چیز را صرفاً با دلائل منطقی نمی توان توضیح داد . بنابراین خرد و دانایی باید توأم با تجربه و آزمایش و با احساس حواس ( که تا این جا در موارد بسیار توضیح ناپذیر مانده است ) باشد . پس پیام پذیرفتنی دیکانستراکشن می تواند این باشد که : اکنون باید آنچه « غیر منطقی » پنداشته می شده نیز به حساب آید و « منطقی » بودن هر قضیه ، بر اساس معیارهای گذشته ، شرط پذیرفتن آن نیست .

تردیدی نیست که برخی از بانیان و هواخواهان دیکانستراکشن راه افراط می پیمایند . نفی خرد و دانایی و نپذیرفتن کلی و عمومی حکم عقل به دلیل آن که عقل نمی تواند فتوای نهایی باشد و هر مبحثی می تواند – بسته به معبر – تابع صدها تعبیر مختلف باشد ماهیتاً پذیرش مطلقی را به همراه دارد که دیکانستراکشن مدعی واسازی آن نیز می باشد . نمی تواند  مطلقی را به زیر سؤال برد و مطلق دیگری را به جای آن برگزیند .
( منوچهر مزینی )

دیکانستراکشن در فارسی به ساختارزدایی ، شالوده شکنی ، واسازی ، بنیان فکنی ، ساختار شکنی و بن فکنی ترجمه شده است . شاید این کثرت اسامی به دلیل آن باشد که دیکانستراکشن یک نگرش چند وجهی و چند معنایی به دال و مدلول و هر نوع متنی دارد و شاید هم به دلیل آن است که هنوز ابهامات و سؤالات زیادی در مورد دیکانستراکشن در کشور ما وجود دارد .

از آنجایی که مبانی دیکانستراکشن مستقیماً از فلسفه دیکانستراکشن استخراج شده و با لحاظ آشنایی نسبتاً اندک معماران با فلسفه این مکتب ، برای استنباط معماری دیکانستراکشن ، ابتدا لازم است فلسفه دیکانستراکشن و مهم تر از آن ، زمینه های نظری این نحله فکری تبیین شود .

در نیمه اول قرن بیستم مهمترین مکتبی که ادامه دهنده فلسفه مدرن محسوب می شد ، فلسفه اصالت وجود بود . ژان پل سارتر (1980 – 1905 آشنایی ذاسیبذبذ) ، فیلسوف فرانسوی ، پایه گذار این مکتب است . او خردگرایی مدرن ، که توسط دکارت ، کانت و سایر بزرگان مدرن مطرح و تبیین شده بود ، را اساس فلسفه خود قرار داد . سارتر معتقد به خرد استعلایی (Transendental Mind) است . از نظر وی ، « فرد ماهیت خویش را شکل می دهد و نباید از این عامل در مسیر شخصیت فرد غافل ماند … سارتر آزادی بی قید و شرط را از امکانات ذهن آدمی دانست . به نظر او آدمی آزاد است هر چه می خواهد اختیار کند و به همین جهت است که باید او را مسئول انتخاب های خود دانست » .

از نیمه دوم قرن اخیر ، فلسفه مدرن و مکتب اصالت وجود و خرد باوری از طرف مکتب جدیدی به نام مکتب ساختارگرایی مورد پرسش قرار گرفت . این مکتب درابتدا توسط فردیناند دو سوسور ، زبان شناس سوییسی و لوی استراوس ، مردم شناس فرانسوی ، مطرح شد .

ساختارگرایی واکنشی درمقابل خرد استعلایی و ذهنیت مدرن است . ساختارگراها معتقدند که عاملی مهم تر از ذهن وجود دارد که پیوسته مورد بی مهری قرار گرفته و آن ساختار زبان است . از نظر اندیشمندان ساختارگرا ، می باید ساختارهای ذهن بشری را مطالعه کنیم و این ساختارها بسیار مهم هستند . ساختار ذهن مبنایش زبان است . انسان به وسیله زبان با دنیای خارج مرتبط می شود . هر ذهنیتی موکول به ساختار زبان است . لوی استراوس ، زبان و ساختار آن را در فهم ماهیت ذهن آدمی سخت واجد اهمیت شمرد و گفت : « تحلیل ساختارهای ژرف پدیده های فرهنگی به آدمی مدد می رساند تا ساخت و کار آن را بشناسد و از این رهگذر به رموز تحولات اجتماعی و فرهنگی واقف گردد . به نظر او ، ساختارهای فرهنگی از انگاره های زبانی پیروی می کنند » .

استراوس ماهیت بشر ، رسالت بشر و آزادی بشر را که سارتر مطرح کرد ، به زیر سؤال برد . از نظر استراوس ، سارتر موجودی است پاریسی با بینش پاریسی . استراوس می گوید : « ژان پل سارتر ذهنیت و شعور تکوین یافته در محیط های دانشگاهی پاریس را به کل بشریت و در همه نقاط عالم و در سراسر تاریخ تعمیم داده و تعینات تاریخی را نادیده گرفته است . » . استراوس به آمریکای جنوبی سفر کرد و ساختارهای ذهنی و زبانی قبایل بومی آمازون را مطالعه نمود . پس از بازگشت ، کتابی به نام ذهن وحشی به رشته تحریر درآورد . از نظر استراوس ، ذهن بدوی دارای منطق خاص خودش است و قوی تر می باشد . اگر به عقیده دکارت همه چیز اگاهانه شکل می گیرد ، به نظر استراوس ، ساختارهای فرهنگ ، اساطیر و اجتماع آگاهانه نیست ، همه آنها در ساحت ناخودآگاه شکل می گیرد و مؤلفی ندارد . استراوس استیلای سیصد ساله ذهن استعلایی را زیر سؤال برد . اگر از دوره دکارت ، انسان موجودی است خردورز ، از نظر استراوس انسان موجودی است فرهنگی و ماهیت انسان در بستر فرهنگ شکل می گیرد ، لذا جهت رهیافت به ماهیت بشر ، باید زبان ، فرهنگ و قومیت را مطالعه کنیم .

به طور کلی ، « روش ساختارشناسی ، یافتن و کشف قوانین فعالیت بشری در چارچوب فرهنگ است که با کردار و گفتار آغاز می شود . رفتار و کردار نوعی زبان است . به همین دلیل ساختارگراها ، ساختارهای موجود در پدیده ها را استخراج می کنند » ، چنانچه ژان پیاژه (1980 – 1896) ، روان شناس فرانسوی ، مطالعات وسیعی در مورد ساختارهای رشد ذهن کودک و شخصیت کودک انجام داد .

اگر چه مکتب ساختارگرایی فلسفه و جهان بینی مدرن را مورد شک و تردید قرار داد ، ولی خود این مکتب نیز مورد سؤال و نقد فلاسفه پست مدرن و خصوصاً پساساختارگراها قرار گرفت . چنانچه میشل فوکو ، که خود از بطن ساختارگراها ظهور کرد ، در مورد مکتب فوق می گوید : « کلیت بخشیدن به ساختارها ما را از مسائل عینی فرهنگ و جامعه غافل می کند . منطق آنها منطق خشکی است و به ما اجازه نمی دهد به هویت ها در دوران های مختلف توجه کنیم » . لذا مکتب ساختارگرایی را می توان یک مکتب بینابین دو مکتب مدرن و پست مدرن تلقی کرد .

مکتب دیکانستراکشن ، که یکی از شاخه های مهم فلسفه پست مدرن محسوب می شود ، نقدی به بیشن ساختارگرایی و همچنین تفکر مدرن است . مکتب دیکانستراکشن جزو زیر مجموعه پساساختارگرایی هم محسوب می شود . زیرا اکثر اندیشمندان این مکتب ، پرورش یافته دوره ساختارگرایی می باشند . پساساختارگراها منطق گرایی افراطی ساختاری و افراط ساختارگرایان در مورد ساختار را مورد پرسش قرار می دهند . پساساختارگراها معتقدند که «اهمیت و پویایی زبان باید در سیلان و ناپایداری معناها جست و جو گردد » .

« سوسور مدعی بود که دال و مدلول چنان با یکدیگر پیوند دارند که گویی دوروی یک سکه هستند » . ولی رولان بارت ، فیلسوف پساساختارگرای فرانسوی در مورد دال (دلالت کننده ) و مدلول ( دلالت شونده ) معتقد است « دال به مثابه همتا و همسفر دقیق مدلول نیست » .

مکتب فکری دیکانستراکشن توسط ژاک دریدا ( 1930) فیلسوف معاصر فرانسوی ، پایه گذاری شد . دریدا با ساختارگراها مخالف است و معتقد است که وقتی ما به دنبال ساختارها هستیم ، از متغیرها غافل می مانیم ، فرهنگ و شیوه های قومی هر لحظه تغییر می کند ، پس روش ساختارگراها نمی تواند صحیح باشد . دریدا از سال 1967 ، یعنی زمانی که سه کتاب او منتشر شد ، در مجامع روشنفکری و و فلسفی غرب مطرح گردید . این یه کتاب عبارتنداز: گفتار و پدیدار ، نوشتار و دیگر بودگی و نوشتار شناسی . در این کتاب ها هدف اصلی دریدا حمله به ساختارگرایی استراوس و پدیدار شناسی هوسرل بود . از نظر دریدا فلسفه غرب دچار نوعی ورشکستگی است و در حال حاضر پویای خودش را از دست داده است .

به عقیده دریدا ، یک متن هرگز مفهوم واقعی خودش را آشکار نمی کند ، زیرا مؤلف آن متن حضور ندارد و هر خواننده و یا هر کس که آن را قرائت کند ، می تواند دریافتی متفاوت از قصد و هدف مؤلف داشته باشد . « نوشتار مانند فرزندی است که از زهدان مادر  ( مؤلف ) جدا شده . هر خواننده ای می تواند برداشت خود را داشته باشد » .

از نظر دریدا ، نوشتار ابزار خوبی برای انتقال مفاهیم نیست و یک متن هرگز دقیقاً همان مفاهیمی را که در ظاهر بیان می کند ندارد . متن به جای انتقال دهنده معنا یک خالق است . به همین دلیل در بینش دیکانستراکشن ، ما در یک دنیای چند معنایی زندگی می کنیم . هر کس معنایی و استنباطی متفاوت با دیگران از پدیده های پیرامون خود قرائت می کند .

تقابل های دوتایی موضوع دیگری است که دریدا نقد کرده است . تقابل های دوتایی همچون روز و شب ، مرد و زن ، ذهن و عین ، گفتار و نوشتار ، زیبا و زشت و نیک و بد همواره در فلسفه غرب مطرح بوده است . از زمان افلاطون تاکنون همواره یکی بر دیگری برتری داشته است . ولی به نظر دریدا هیچ ارجحیتی وجود ندارد . او این منطق سیاه و سفید و مسئله یا این یا آن را مردود می داند .

به عنوان مثال ، در فلسفه غرب همیشه گفتار بر نوشتار به دلیل حضور گوینده ارجحیت داشته است . ولی به عقیده دریدا ، معنای متن را گوینده تعیین نمی کند . بلکه شنونده و یا خواننده متن است که با توجه به ذهنیت و تجربه خود این معنا را که می تواند متفاوت از منظور و غرض گوینده یا مؤلف باشد مشخص می کند ، لذا لزوماً گفتار بر نوشتار ارجح نیست .

باید عنوان شود که تعریف دقیق و مشخصی از دیکانستراکشن وجود ندارد ، زیرا هر تعریفی هر از دیکانستراکشن می تواند مغایر با خود دیکانستراکشن تفسیر و تأویل شود . ولی در این جا چند نمونه از مباحثی که در مورد دیکانستراکشن عنوان شده ذکر می شود .

حسینعلی نوذری ، نویسنده و نظریه پرداز معاصر می نویسد : « شالوده شکنی ، ساخت گشایی ، روش یا متد تحلیل پست مدرن ، هدف آن گشودن یا باز کردن تمام ساختارها یا شالوده ها است . مکتب شالوده شکنی ، متن را به اجزاء و یا پاره های مختلف آن تفکیک کرده و آنها را از هم مجزا ساخته و عناصر متعدد و متشکله ان را پاره می کند و از این طریق تناقضات و مفروضات آن را آشکار می سازد » .

دکتر محمد ضیمران مؤلف کتاب دریدا و متافیزیک حضور ، می نویسد : « قرائت یک متن چیزی است شبیه پی جویی آن چه در محاق غیاب و نسیان قرار دارد و این را می توان غایت بن فکنی شمرد . » .

دکتر ضیمران نظردریدا را در این مورد چنین می نویسد : بنیان فکنیروشی است که آدمی را از خواب یقین آور دکارتی بیدا می سازد و وثوق و اطمینان خیالی را از او سلب نموده و دغدغه تازه ای می آفریند » .

خود دریدا می گوید : « دیکانستراکشن کردن یک متن به معنای بیرون کشیدن منطق ها و استنباطات مغایر با خود متن است . در واقع گسترش درک مجازی است » .

به طور کلی دیکانستراکشن نوعی وارسی یک متن و استخراج تفسیرهای آشکار و پنهان از بطن متن است. این تفسیرها و تأویل ها می تواند با یکدیگر و حتی با یکدیگر و حتی با منظور و نظر پدیدآورنده متن متناقض و متفاوت باشد . لذا در بینش دیکانستراکشن ، آنچه که خواننده استنباط و برداشت می کند واجد اهمیت است و به تعداد خواننده ، برداشت ها ، و استنباطات گوناگون و متفاوت وجود دارد . خواننده معنی و منظور متن را مشخص می کند و نه نویسنده . ساختاری ثابت در متن و یا تفسیری واحد از آن وجود ندارد . ارتباط بین دال و مدلول و رابطه بین متن و تفسیر شناور و لغزان است .

شخصی که این مباحث فلسفی را وارد عرصه معماری نمود ، پیتر آیزنمن ، معمار معاصر آمریکایی است . آیزنمن نه تنها با مقالات و سخنرانی های خود ، بلکه با فضاها ، کالبدها و محوطه سازی های متعددی که ساخته ، فلسفه دیکانستراکشن را به صورت یکی از مباحث اصلی در طی دهه هشتاد میلادی درآورد .

آیزنمن در مقاله ای به نام « مرز میانی » ، هم فلسفه مدرن و هم معماری مدرن را به باد انتقاد گرفت . از نظر وی ، معماری مدرن بر اساس علم و فلسفه قرن نوزده بنا شده است . به عقیده آیزنمن ، بحث ارزشی هگل در مورد تز ، آنتی تز و سنتز ، دیگر در جهان امروز کاربرد ندارد . فیلسوفان پست مدرن مانند نیچه ، فروید ، هایدگر ، ودریدا رابطه ما را با جهان هستی عوض کرده اند .

علم قرن نوزده و یقین علمی آن دوره دیگر اعتبار خود را از دست داده است . قوانین جدید فیزیک مانند قانون نسبیت آلبرت اینشتین واصل عدم قطعیت ورنر هایزنبرگ ، دریافت ما را از جهان پیرامون تغییر داده است . لذا اگر معماری علم است ، باید این معماری بر اساس علم و فلسفه امروز و دریافت کنونی ما از خود و محیط اطراف باشد . معماری امروز ما باید از علم و فلسفه قرن نوزده گذر کند و خود را با شرایط جدید منطبق سازد . همچنان که معانی ، مفاهیم و نمادها در علم و فلسفه عوض شده ، در معماری نیز باید عوض شود .

آیزنمن معتقد است که مدرنیست ها مدعی هستند که مدینه فاضله را باید در آینده جست و جو کرد . پست مدرنیست ها نیز به دنبال این مدینه فاضله در گذشته هستند ، ولی معماری امروز باید این مدینه فاضله را در شرایط امروز پیدا کند . در این مورد وی از واژه «Presentness » به معنای « اکنونیت » استفاده کرده و معتقد است که معماری در هر زمان و مکان باید اکنونیت داشته باشد . متعلق به زمان و مکان حاضر باشد .

برای رسیدن به شرایط فوق ، باید قوانین گذشته معماری را بر هم زد و از آنجایی که این قوانین قراردادی هستند و نه طبیعی ، لذا بر هم زدن آنها ممکن است . حقایق و نمادهای گذشته باید شکافته شوند ( دیکانستراکت شوند ) و مفاهیم جدید مطابق با شرایط امروز از دل آنها استخراج شود .

پیتر آیزنمن بر این باور است که در زندگی امروز ما ، دوگانگی هایی مانند وضوح و ابهام ، ثبات و بی ثباتی ، زشتی و زیبایی ، سودمندی و عدم سودمندی ، صداقت و فریب ، پایداری و تزلزل ، صراحت و ابهام وجود دارد . نمی توان از یکی برای استتار دیگری استفاده کرد ، بلکه این تقابل ها و دوگانگی ها می بایست در ساحت معماری به عنوان تجلی گاه شرایط زندگی امروز ما به نمایش گذاشته شود .

در گذشته و همچنین در معماری مدرن و پست مدرن آنچه که حضور داشته ، تقارن ، تناسب ، وضوح ، ثبات ، مفید بودن و سودمندی بوده است . در این تقابل های دوتایی همواره یکی بر دیگری ارجحیت داشته . اما آنچه که مورد غفلت قرار گرفته و غایب بوده ، عدم تقارن ، عدم وضوح ، ابهام ، ایهام ، بی ثباتی ، فریب ، زشتی و عدم سودمندی است . معماری امروز ما باید منعکس کننده شرایط ذهنی و زیستی امروز ما باشد و آنچه که درمعماری امروز ما مورد غفلت قرار گرفته ، بخشی از زندگی امروز ماست .

در معماری دیکانستراکشن سعی بر این است که برنامه و مشخصات طرح مورد مطالعه وارسی دقیق قرار گیرد . همچنین خود سایت و شرایط فیزیکی و تاریخی آن و محیط اجتماعی و فرهنگی ای که سایت در آن قرار گرفته نیز مورد بازبینی موشکافانه قرار می گیرد . در مرحله بعد تفسیرها و تأویل های مختلف از این مجموعه مطرح می شود . در نهایت کالبد معماری به صورتی طراحی می شود که در عین برآورده نمودن خواسته های عملکردی پروژه ، تناقضات و تباینات بین موضوعات اشاره شده در فوق و تفسیرهای مختلف از آن ارائه شود . لذا شکل کالبدی به صورت یک مجموع چند معنایی ، ابهام برانگیز ، متناقض و متزلزل ارائه می شود ، که خود طرح زمینه را برای تفسیر و تأویل بیشتر آماده می کند .

آیزنمن در مقاله « مرز میانی » از واژه « Catachresis » استفاده کرده که به معنای دو پهلو یا ایهام است . دو پهلو مرز میانی است . در دو پهلو یا ایهام ارجحیتی وجود ندارد . هم این است و هم آن – نه این است و نه آن . آیزنمن در این مقاله می نویسد : « دو پهلو حقیقت را می شکافد و این امکان را می دهد که ببینیم حقیقت چه چیزی را سرکوب نموده است » .

یکی از اولین و شاخص ترین ساختمان های سبک دیکانستراکشن ، مرکز هنرهای بصری و کسنر (1989 – 1982) در شهر کلمبوس آمریکا است . در مسابقه ای که در سال 1982 برای طراحی این ساختمان صورت گرفت ، معماران معروفی از جمله مایکل گریوز ، سزار پلی ، آرتور اریکسون و پیتر آیزنمن شرکت کردند .

سایت این ساختمان در قسمت ورودی اصلی دانشگاه ایالتی اهایو در سمت شرق دانشگاه قرار دارد . عملکرد بنا ، نمایش آثار هنرمندان و دانشجویان دانشگاه در آن است . هر یک از این معماران ساختمان خود را بین دروازه ورودی و ساختمان های موجود در سایت قرار دادند . ولی در کمال تعجب ، ساختمان طراحی شده توسط آیزنمن به گونه ای بود که فضای باریک بین دو ساختمان موجود در سایت را شکافته و در بین آن دو قرار گرفته بود و تعجب بیشتر ان که طرح وی به عنوان برنده اول اعلام شد . از آن زمان سبکی در معماری به نام سبک دیکانستراکشن در مجامع بین المللی معماری مطرح و مورد توجه قرار گرفت .

آیزنمن در تبیین طرح خود عنوان کرد که این نقطه محل ملاقات دو قشر نسبتاً متفاوت است. یکی دانشجویان و هنرمندان دانشگاه که کارهای خود را دراین ساختمان ارائه می کنند و دیگری شهروندان و عامه مردم شهر که به دیدن این آثار می آیند . لذا دو کد یا نشانه برای هر یک از این دو قشر انتخاب شد . یکی محورهای شبکه شظرنجی دانشگاه و دیگری محورهای شبکه شطرنجی شهر کلمبوس . این دو شبکه نسبت به یکدیگر 17 درجه اختلاف زاویه دارند . لذا هر دو شبکه به عنوان نشانه ای ازهر یک ازاین دو قشر در محل سایت با یکدیگر تلاقی کرده اند . این دو گانگی درکالبد معماری ساختمان به گونه ای نمایش داده شده که هیچ یک بر دیگری ارجحیت ندارند و این دو محور همانند دو تیغه قیچی بین دو ساختمان را شکافته و خود در آن جایگزین شده اند .

پس از باز نمودن و شکافتن فضای بین این دو ساختمان درسایت ، آیزنمن متوجه پی های یک بنای قدیمی شد که مربوط به دانشکده نظامی بود . این بنا در دهه پنجاه میلادی تخریب شده بود ، ولی هنوز بخشی از پی های آن در زیر خاک در محل سایت مدفون بود . اگر چه این ساختمان دیگر وجود نداشتد ، ولی آیزنمن با وارسی دقیق سایت متوجه آن شده بود ، به عنوان بخشی از متن موجود ، که همان سایت پروژه باشد ، قرائت کرد و این قرائت را به صورت کالبدی نمایش داد . لذا در طرح آیزنمن ، بخش هایی از ساختمان دانشکده نظامی ، که شبیه یک قلعه نظامی بود ، در قسمت سردرورودی ساختمان مرکز هنرهای بصری و کسنر بازنمایی و بازسازی شد .

در طرح این مرکز هنری ، آیزنمن برخلاف سایرین توجه خود را معطوف آن چیزی نمود که در نگاه اول و قرائت نخست به نظر نمی آمد . وی با کنکاشی موشکافانه ، مواردی همچون تناقضات ، دوگانگی ها و مسائل و تفسیرهای حاشیه ای را عیان و عریان نمود . به چه دلیل ؟ به دلیل آن که معماری باید نمود کالبدی ذهنیت و بینش زمان خود – در این مورد دیکانستراکشن – باشد .

معماری دیکانستراکشن به عنوان یک سبک فراگیر و جهانی عمر نسبتاً کوتاهی داشت و از حدود یکی دهه فراتر نرفت ، ولی تأثیر شگرف و بنیادین بر شیوه طراحی و نوع بازنمایی معنی و تفسیر در حوزه معماری داشت . این سبک به عنوان پیش زمینه رویکردهای متعاقب آن همچون معماری فولدینگ و معماری پیدایش کیهانی بود .

از دیگر معماران این سبک می توان از فرانک گهری ، زاهاحدید ، رم کولهاس و برنارد چومی نام برد .

در حوزه معماری ، اشکال و طرح های مختلف دیکانستراکشن مدت بیش از یک دهه است که در دانشکده های معماری در ایران ارائه شده است . چند نمونه ازساختمان ها به این سبک نیز در تهران اجرا شده ، ولی این که طرح این ساختمان ها در پی پاسخ به چه مسائلی بود ، بر نگارنده مشخص نیست .

 

کاربردهای معمارانه

دیدیم که مباحث عمده دریدا به سال 1967 در فرانسه منتشر شد ، مدتی طول کشید تا دیکانستراکسیون در جهان آنگلوساکسن با آن سنت های قوی « تجربه گرایانه » تأثیر بگذارد . ولی به سال 1973 سخن و پدیده ها و به سال 1976 در باب شناخت دستور زبان و حتی به سال 1978 نوشتار و تفاوت به این زبان ترجمه شد و انتشار یافت .

de1.jpg

Hypo Bank a Tavagnacco

اما دریدا  مدافعی سرسخت داشت و او پال دمن استاد علوم انسانی دانشگاه ییل بود . وی حتی از سال 1971 این نظر دریدا را به موطن خود ( آمریکا ) برد که « زبان در درون خود آبستن انتقادی است که بدان نیاز دارد . » معنی این سخت البته این بود که نسلی از منتقدان ادبی دانشگاههای شرق آمریکا ( همان جا که دانشگاه ییل در آن واقع شده ) کارشان و وجودشان به عنوان نویسندگانی که درباره نوشتار می نویسند توجیه پذیر می باشد !

از این رو ، دیکانستراکسیون جانشین فرساخت گرایی که میان روشنفکران مد بود شد – دست کم در میان دانشگاههای شرق ایالات متحده – این مطلب ممکن است آشکار سازد چرا فیلیپ جانسن با برقرار ساختن رابطه با دیکانستراکسیون در میان روشنفکران معمار کوشید سطح فرهنگی ایشان را اعتلا دهد .

اما راستی چه چیز در معماری موجود است که بتوان آن را وا ساخت یا فرو ریخت؟ معنوی لغوی deconstruct ؟

واسازی متن های معماری

مگر نه این است که دیکانستراکسیون موضوعی ادبی است – و چنان که دریدا اصرار می ورزد – سر کارش با متن های نوشته است . از این رو شاید لازم باشد به کند و کاو واسازی متن های معماری بپردازیم ، مثلاً از ویترویوس تا لکربوزیه و تا رابرت ونتوری و پس از وی ، تا تناقض گوئی های درونی هر متن رادریابیم . ما ممکن است آنها را به محک معیارهایی که دریدا به دست داده است ( اصل و نسب گرایی ، واژه گرایی ، آوا گرایی و انتتئلژی و جز آنها ) بزنیم و آن ها را واسازیم تا ببینیم چگونه این معیارها در نوشته های معماری نفوذ یافته اند . در روند این واسازی ، ممکن است به اجزای تفصیلی نیز بپردازیم – به لگو ها به «تضادهای دو گانه » به « درک مبتنی بر حواس » و یا « مبتنی بر دانایی » ، به « معنی گر » و «معنی شده » ، به « درون » و « برون » ؛ به « مکمل ها » ، به « تأخیر انداختن » به « تفاوت » و به تفاوتی که دریدا از آن صحبت می کند و جز آنها ، آنها را به مفاهیم معماری ربط دهیم تا ببینیم تا چه اندازه در این روند ، دریدا ، مانند آنها ، تاب تحمل می آورد و باقی می ماند !

چنین کاری را تاکنون غیر دریدائیها کرده اند . فی المثل ، این ایده اساسی معماری را در نظر بگیرید : معماری اساساً عبارت است از فضای داخلی . چنان که فن دفن نشان می دهد (1978) چنین فکری ، سابقه دیرین دارد و به تاریخی مدت ها پیش از ویترویوس باز می گردد . به فیلسوف چینی لائو – تزو که در قرن ششم ق . م . نوشت :

از توده ای گل قایق می سازیم :

فضای تهی درون قایق است که مورد استفاده قرار می گیرد .

برای یک اتاق در و پنجره می سازیم ؟

اما به سبب این فضاهای خالی ، اتاق قابل زیست می شود .

de2.jpg

Psycho House at MIT

فرنک لوید رایت از این گفته نتیجه گرفت و خود از آن کوتاه تر نیامد : « فضاهای داخلی واقعیت ساختمانند . » فن دفن 90 مثا

مترجم سيدخليل مرتضوي /سولاكانبوكان بازدید : 67 پنجشنبه 11 اسفند 1390 نظرات (0)

Driving Anxiety and How to Overcome Your Fear of Driving

Anxiety and Panic Attack issues show themselves in many manors across all populations. For you to be reading this article you obviously are one of the unfortunate small number who suffer anxiety or panic attacks and fear of driving whilst behind the steering wheel or are seeking information for a person who does.

Fear is fear and no matter what others  may say or advice they give. You as the individual are the one who has to overcome your fear of driving. You know only to well the feelings you have to endure each and every time you sit behind the steering wheel, so we will not dwell on this point, but on how to seek and implement a prevention program that allows you the freedom to travel by car, wherever and whenever you choose to.

What are your options for a cure? There are so many to choose from ranging from meditation, basic mind control techniques, professional psychiatric, services and hypnotherapy to name but a few. So where do you start?

Like the beginning of any good product there can only be one starting point and that is within yourself, look at when and where you begin to feel anxious about driving. Is it when you think of having to drive, walking out to get to the vehicle, when you get behind the wheel or when you start to move onto the roadway.

Unless you know when you become anxious you cannot direct the necessary resources to the right areas of your thoughts to effect the cure you seek. To break the cycle you have to target the problem and overcome it.  If you become anxious before you even start driving, the system to cure yourself will be a lot different to being anxious as you drive. This is because different segments of your mind are at play. This is not to say, they may not lock and inter relate to each other.

The driving fear program deals with these issues in a simple yet powerful process that builds off its achievements. Set backs will be common and expected as you progress, but you need to see setbacks as progress in establishing the future. Nothing is gained without effort, but without setbacks, nothing will be appreciated as much as success.

Move forward with confidence built of success of previous achievements. Use the driving fear program to achieve the best outcomes. Its there as your guide and your support to build off. It has the answers. Use your strengths and test your fears, call them out to attack you and see that they cannot hurt you, can not harm you. They are but thoughts and inner feelings that challenged individually will be seen for what they are.

Charlotte Wilson is a relationship researcher dedicated to bringing a fresh new approach to dealing with Anxiety and Panic Attack issues generated in our modern society. Her focus is to bring together the best information and treatments and present them in a logical and easily understood manner. This fresh and engaging approach has helped many sufferers regain control over their lives from the debilitating impacts of anxiety.

Charlotte seeks to bring personal empowering to both men and women to achieve the mental and physical transformations in their personal lives, social lives, and workplace interactions that suffer through anxiety and panic attack related issues.

She has inspired and strengthened countless followers the world over. Her website: BeatAnxietyPanicAttacks is a website dedicated to giving you the skills and desire to create the success you crave in rebuilding your life. No matter who you are, Charlotte can help you become the absolute best you can be

مترجم سيدخليل مرتضوي /سولاكانبوكان بازدید : 77 پنجشنبه 11 اسفند 1390 نظرات (0)

How to End Anxiety and Panic Attacks

Anxiety can be so depressing and anxiety attacks so turbulent that anyone who has experienced or seen a loved one go through this hell can only pray and request viable methods to end anxiety and panic attacks. Anxiety disorder is a condition which usually surfaces from intense involvement in a particular thing or event; and can gradually get promoted to anxiety attacks.

Most people who have had sudden bouts of panic attacks - maybe in an airplane, in a business meeting, in a restaurant or anywhere outside the comfort zone of their home, generally tend to withdraw themselves into a shell and seldom socialize. That is however not the solution to the problem, as we look out for enduring ways to end panic anxiety.

How to End anxiety and Panic Attacks

Amongst the many ways practiced to end panic anxiety, lifestyle changes, cognitive behavioral therapy, aromatherapy, music and dance, etc., are known to have given proven results in healing anxiety problems to a great extent. Researchers have elaborated on lifestyle changes by inculcating healthy eating habits, following the right diet, avoid binge eating and adhering to strict exercise regimen.

Moreover, meditation, yoga along with music is known to have unique healing power to treat and end anxiety and panic attacks. Apart from that, aromatherapy and spa massages are now considered to be innovative treatments to end panic anxiety. Another, most common method followed worldwide as the ultimate cure is medication.

Medication no doubt can numb your responses to a sudden panic and anxiety attack; however, that cannot be the cure to the problem as there are chances of revival of anxiety or panic attack. Apart from that, the side effects and drug interaction theories also need to be tested for long-term compatibility.

Innovative Anxiety Release Method to End Anxiety and Panic Attacks

You may be searching for means to end anxiety and panic attacks from doctors, psychologists and alternative medical practitioners. However, nothing can be compared to self help anxiety methods drafted by someone who had passed through this horrendous experience and triumphed over it.

There are exceptionally well co-ordinated self help methods that can not only end anxiety, but also prepare you to be tough mentally and physically so that you can accept the 'end anxiety' challenge and succeed. One such interesting method is breathing and relaxation methods. It is known that during an anxiety or panic attack, the breathing rate recorded is very fast or irregular. Here, meditation and proper relaxation have a significant role to play in dealing with this disorder and putting an end to panic and anxiety attacks.

Facts vs. Myths of Anxiety

One of the main challenges faced by all suffering from anxiety and panic attacks is to understand the reason that leads to panic attacks. In most cases, the fear of experiencing another panic attack is more acute than actually going through the ordeal. Therefore, it is very important to unravel the truth that knowingly or unknowingly is triggering panic attacks. Another very important aspect required to end anxiety and panic attacks is complete control of your mind and self belief in your ability to gain control over the attacks.

As you chalk out your plan to end panic and anxiety attacks, you must also remember that anxiety, even though an unpleasant situation is by far the most basic of all emotions. However, strong exceptions are taken against the myths which refer these attacks as a life threatening condition. The best way to end anxiety and panic attacks is to make you aware of the upcoming intricacies in life, build up the ability to fight any odds and succeed. So are your ready to learn how to end anxiety and panic attacks forever.

مترجم سيدخليل مرتضوي /سولاكانبوكان بازدید : 69 پنجشنبه 11 اسفند 1390 نظرات (0)

What Is Social Anxiety Anyways?

Expert Author Richard Dezso

This type of anxiety disorder is spawned anytime someone with powerful damaging attitudes regarding herself, projects those values onto others. It is thought to be broadly defined as fear of social situations as well as being adversely examined by others.This type of anxiety is in fact a very common psychological condition which creates an overpowering fear of any social situations. It's in fact the fear of social situations in which includes communication with other individuals. The anxiety is a real feeling of uneasiness, fear, or apprehension regarding social interaction as well as presentation.

It is thought to be a debilitating issue which can have an impact on someone's personal, interpersonal and work life. This can fluctuate from a relatively benign, infrequent amount of severity to becoming a massive drawback in everyday life. It is frequently driven by fears of being judged as well as found wanting. It is the most common anxiety disorder and additionally affects 7%-8% of the population. Social anxiety are the intense feelings around social situations of all kinds.

The Anxiety is typically based on incorrect information. It is extremely uncomfortable and additionally thus involves damage.The physical symptoms associated with social anxiety can be anything from facial blushing, to nausea and upset stomach and sweaty palms. It is usually very challenging to treat, as each kind of case generally demands a different approach.Some people react well to medication, while others benefit from Cognitive behavioural therapy. There are many programs that are now available on-line to overcome this disorder. It is often thought to be a fairly normal human response to unknown and additionally significant events. Social anxiety is thought to be frequently mistaken as an ordinary extreme shyness.

Quick Facts
Social anxiety disorder, also known as social phobia, stems from fears involving other people.

Social Anxiety, is actually the 3rd largest psychological problem in the world and it is basically where the sufferer really has trouble facing and coping with any situation that may involve interaction with other people because they fear they are being watched and judged and they fear what others will think of them.

If you are dealing with Social Anxiety, there are numerous treatments available that can help you overcome this. You are not alone, I too suffer from this terrible nuisance and you can reach me at the site in my bio if you have any questions or just want to talk.

مترجم سيدخليل مرتضوي /سولاكانبوكان بازدید : 69 پنجشنبه 11 اسفند 1390 نظرات (0)

10 

Simple Ways To Relieve Stress

Expert Author Mike Mahaffey

Every one is affected by stress sooner or later, but too much stress is bad for you mentally, emotionally, and destroys health. When you're stress is getting out of hand use these 10 simple ways to relieve stress.

1. Laugh out loud is more than a cute LOL to text and tweet with, laughter really is the best medicine. Watching a funny movie that will have you rolling is a great way to reduce stress and even make you physically healthy.

2. Warm baths will relax you and give you a general sense of calm mentally, and emotionally. Try putting about a cup of raw oats in your bath to make your skin healthy and smooth.

3. Herbs are a great simple way to relieve stress. Chamomile is just one example of an herb that is known to promote calmness and well being.

4. Listening to relaxing music is a great way to relieve stress, and let the troubles of the day float away. Do a search for music to relax and you might get some new ideas.

5. Have you had a massage lately? A full body massage by a trained professional is a treat that will dissolve stress and tension, and get every cell in your body re-vitalized.

6. Aroma therapy with herbs and oils such as rosemary, peppermint, and lavender, just to name a few, is a method that may be considered alternative to some, but will help to relax and de-stress you.

7. Write your stress and problems away in a diary, or journal. Most of us stopped writing the day we finished school, but writing borders on miraculous when it comes to relieving stress.

The thing about your personal writing is that you can really say whatever you are feeling and get it all out, without anyone ever knowing.

8. Get some exercise, go for a walk, anything different than work. A 20 minute walk will get blood circulating throughout your body, relieve stress, lift your spirits mentally and emotionally, and make you healthy.

9. Green tea is a natural stress reliever, loaded with antioxidants that help your health and your moods, as it energizes you, and boost your metabolism.

10. When you practice yoga and or meditation, you learn to connect your mind, body, and spirit. Either of these techniques will leave you feeling completely refreshed and tension and stress free.

Stress is known to be the cause of most major illnesses and keeps your immune system weak, allowing every virus entry into your body.

Don't take your stress lightly and be vigilant to look for new, and enjoyable ways to relieve stress.

مترجم سيدخليل مرتضوي /سولاكانبوكان بازدید : 67 پنجشنبه 11 اسفند 1390 نظرات (0)

How To Cure Social Anxiety

How to cure Social Anxiety is the six million dollar question all sufferers of Social Anxiety ask. It is the one thing that most would give their right arm to know. Is there a cure? How can I be cured? How long does it take? All valid and necessary questions for the person whose life is turned upside down by this problem.

There is no easy or straight forward answer to these questions, but lets look at them in turn to offer some help and advice to those seeking a cure.

Is there a cure?

First and foremost, the good news is there are people out there who know how to cure Social Anxiety.

- Professional Help

As you would expect, there are mental healthcare professionals who have studied and have been trained in the latest techniques on how to cure Social Anxiety, along with a large number of other mental health problems. As they then practise their profession they gain in experience and knowledge of certain conditions. They get to know what the effective treatments are and which ones are not so good.

- Personal Help

Others who know something about how to cure Social Anxiety are those who were once sufferers themselves. This group of people stumbled across a cure in their search for relief from their condition. They came across a technique or a group of techniques that solved their problem and then they packaged up their findings with the aim to share their solution with other sufferers. These solutions are usually is the form of self- help books, online courses or E-learning. These people have experienced the pain and torment of this disorder or other Anxiety related conditions and can empathise with those who currently seek help and a way out of their black hole. They know what you are going through since they have been through it themselves. Not all sufferers who have been cured go on to write about it, but those who do offer great help to those who are seeking how to cure social anxiety.

What is the cure?

Simply put, the cure is taking action. Maybe not what you wanted to hear. However it is pretty much guaranteed that those who do not do anything to seek help for their problem, or any other mental health problem for that matter, will not find a cure. Be it a mental healthcare professional or a fellow sufferer who has beaten it by themselves, these people can help put you on the path to recovery and can even lead you successfully to the end of that path. These people know how to cure Social Anxiety. Why would you not seek their advice?

How long does it take?

How long is a piece of string? It is not really a question that can be answered in just one article. This can only be answered when the action you take on your road to recovery starts to produce fruit. You can guess what I'm going to say next. "Everyone is different!". But there is no denying, it is true. There are varying degrees of Social Anxiety and each person will respond differently to treatment. However I would encourage each sufferer who reads this, that there is an end to this problem if you stick at it. Just as it is a problem of the mind, so is stickability. We are all guilty of giving up on things from time to time. When it comes to curing Social Anxiety you can't afford to give up. You must keep at your exercises and mental reprogramming.

So don't despair if you suffer from Social Anxiety. Others have successfully overcome it. Seek their advise and soon you will also know how to cure Social Anxiety.

مترجم سيدخليل مرتضوي /سولاكانبوكان بازدید : 65 پنجشنبه 11 اسفند 1390 نظرات (0)

Social Phobia Treatment -Be ating Social Anxiety

Social phobia, or social anxiety, is a condition suffered by many people. This can be a very serious condition that leads to severe depression as victims are told by others to just "cheer up" or "get out there and meet people." There are many ways to treat this type of anxiety however. Doctors may prescribe a medication if the case is severe enough, but usually this is only until you start seeing effects from whatever therapy is recommended. Some sufferers find they are able to help themselves through their anxiety as well.

Therapy is the most common way to treat social anxiety. One of the most common therapies is called CBT, or cognitive behavioral therapy. This therapy centers around the idea that anxiety is caused by distorted thoughts and that challenging those thoughts can help defeat the panic attacks. Mindfulness therapy is a therapy that is becoming more popular. This therapy is based around simply observing the anxiety and letting it pass to prove that it is not harmful. Exposure therapy involved putting the victim in gradually more social environments and situations over a period of time.

Medications may sometimes be used to treat social anxiety if it is severe and enough of a disruption to the victim's life. There are several medications that may be used. Mostly, doctors will prescribe SSRIs which are primarily used to treat depression but have been shown to be effective in helping anxiety. If severe panic attacks are a part of the social anxiety then a more potent medication such as Lorazepam may be prescribed. There are many cases where a patient cannot use medications, however, such as if they are pregnant or are on other medications.

Some people suffering from social anxiety have found that they can coach themselves into a healthier state of mind. This may be done through lifestyle changes or through other means. For example, many find that working through a work-book geared towards people who suffer from social anxiety is very helpful and it gives them practical steps to work through. Relaxation techniques are also often found to be helpful. This may be a form of meditation or yoga, or it may be breathing techniques. Breathing techniques are often helpful due to the fact that one of the primary symptoms of a panic attack is shallow breathing or hyperventilation which can cause the panic attack to worsen or last longer

مترجم سيدخليل مرتضوي /سولاكانبوكان بازدید : 63 پنجشنبه 11 اسفند 1390 نظرات (0)

Understand the many benefits of fiber, how much you need and how to get started.

Dietary fiber is the part of plant-based foods your body doesn’t digest and diets high in fiber provide several health benefits including aiding regularity, weight management and even reducing the risks of certain diseases.

There are two types of dietary fiber used in the labeling of food products – both are important for good health.

Soluble fiber dissolves in water and is found in foods like beans and other legumes, fruits, and oat products.

Insoluble fiber is considered to be the “gut-healthy fiber” because it keeps the digestive system running smoothly and promotes regularity. It adds bulk, helping move food through the digestive tract, and can be found in whole grain products such as whole wheat bread, cereals made with whole grain and vegetables.

Manage your weight

Research suggests those with higher fiber intakes tend to have healthier body weights. Fiber helps satisfy your hunger, so it’s easier to eat less and lose weight without feeling as hungry. A breakfast rich in fiber is a great way to start your morning.

How much fiber?

The 2010 Dietary Guidelines for Americans encourage Americans to consume more foods high in fiber. The adequate intake of fiber is 25 grams per day for women and 38 grams per day for men. Most Americans do not get enough dietary fiber and intake averages only 15 grams per day.

Ease in to it

When you’re ready to increase the fiber in your diet, be sure to do it gradually. Over time your body will adjust to the positive change. One way to help is to drink plenty of water. Eight 8-oz glasses a day is a good number to shoot for

مترجم سيدخليل مرتضوي /سولاكانبوكان بازدید : 65 پنجشنبه 11 اسفند 1390 نظرات (0)

Anxiety in Women - Causes and Signs

Anxiety in women is a serious problem, and it is becoming more and more common. While there is no clear indication of why this is happening, it may be caused by the changing roles of women in society. As well as these sociological causes, however, anxiety in women can have very real physical causes.

Women are almost twice as likely to suffer from anxiety or from a panic disorder as men. This is the case between the teenage years and menopause. There are a huge number of factors that contribute to this, including hormonal differences between men and women and the lifestyle differences between genders. In many cases, anxiety and panic disorders are accompanied by depression.

Many women suffer from severe anxiety during pregnancy or shortly after giving birth. This is called Postpartum Panic Disorder. Some studies indicate that as many as 6% of pregnant women will develop anxiety or panic disorders towards the end of the pregnancy. While there is no easy way to predict whether a woman will develop such an anxiety problem, a history of anxiety or panic disorders in the family may increase the likelihood of a woman developing a similar problem.

The treatment for anxiety is the same in both men and women, and may be a combination of therapy and medication. Medications called SSRIs, traditionally used to treat depression, are used to treat anxiety. Medications may be used unless the woman is pregnant in which case they may harm the baby. The most common treatment for anxiety in women is therapy, though there can be various approaches. Therapy for anxiety may come in the form of CBT or cognitive behavioral therapy, or a mindfulness based therapy.

Mindfulness means being aware of something. In the case of treating anxiety, mindfulness means simply being aware of the anxiety and not trying to fight it. This can be very difficult for someone with a severe panic disorder which is why it is often practiced in a therapy setting with an experienced professional. This practice comes from the ancient Buddhist practice of meditation in which the meditator simply observes thoughts and does not cling to them or reject them at all. This is often a very quick way to stop panic attacks and make it less likely that they will recur later in life. Similarly the technique can be used for any type of anxiety, unlike CBT which takes different approaches depending on the cause of anxiety.

Anxiety is a crippling mental illness, but there is a way out. To read more about signs of anxiety in women, then click here.

Article Source: http://EzineArticles.com/?expert=Kurt_Gates

مترجم سيدخليل مرتضوي /سولاكانبوكان بازدید : 57 پنجشنبه 11 اسفند 1390 نظرات (0)
یار دبستانی
یار دبستانی من.
با من و همراه منی
چوب الف بر سر ما
بغض من و آه منی
حک شده اسم من و تو
رو تن این تخته سیاه
ترکهٔ بیدادو ستم
مونده هنوز رو تن ما
دشت بی فرهنگی ما
هرزه تمومِ علفاش
خوب، اگه خوب
بد، اگه بد
مُرده دلای آدماش
دست من و تو باید این پرده‌ها رو پاره کنه
کی میتونه جز من و تو درد ما رو چاره کنه
مترجم سيدخليل مرتضوي /سولاكانبوكان بازدید : 89 چهارشنبه 10 اسفند 1390 نظرات (0)

مقاله

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
مقاله یا نوشتار عمدتآ به نثری با موضوعات غیرتخیلی گفته می‌شود که بخش مستقلی از یک کتاب، روزنامه، مجله و غیره را تشکیل می‌دهد. مقاله معمولاً نوشته‌ای است مربوط به یک موضوع ویژه.

ارکان مقاله‌نویسی       

  • وحدت موضوع:

مقاله باید حول یک موضوع مشخص نوشته شود. نباید مرتب از این شاخه به آن شاخه پرید و خواننده را در میان داده‌های متفاوت و بی‌ربط سرگردان کرد.

  • وحدت زمان:

نویسنده باید زمان مقاله را از ابتدا تا به انتها ثابت نگاه دارد. اگر قرار است رویدادی در دوران حاضر بررسی شود نباید در میانهٔ مقاله به بررسی جوانب همان موضوع در عصر قاجار پرداخت. دقت شود این امر تناقضی با آوردن مقایسه‌های تاریخی ندارد.

  • وحدت مکان:

مکان مقاله نیز باید ثابت نگاه داشته باشد. اگر مقاله دربارهٔ پدیده‌ای در ایران نوشته می‌شود نباید در پایان، سر از تحلیل همان موضوع در شیلی درآوریم!

  • انسجام:

یکپارچگی مهمترین ویژگی هر مقاله است که به تمامی بخش‌های یک نوشتار بازمی‌گردد. کلمات و جملات در یک مقاله درست مانند حلقه‌های زنجیر به یکدیگر بسته‌اند. نویسنده باید با هنر نویسندگی و قدرت استدلال خود، موضوع را بپروراند و خواننده را به نتیجهٔ دلخواه برساند. هر گونه آشفتگی و پراکندگی در ساختار مقاله و نکات و جملاتی که تکه تکه پایه‌های عرضهٔ یک اندیشه را تشکیل می‌دهند، نویسندهٔ مقاله را در موفقیت ناکام خواهد کرد.

  • استنتاج:

هر مقاله با هدف رساندن یک پیام نوشته می‌شود. ممکن است نتیجه‌گیری در پایان مقاله و پس از بهره‌گیری از دلایل مختلف، آورده شود. ممکن است نویسنده پیام مقاله را در ابتدا بیاورد و سپس به استدلال بپردازد. حتی ممکن است نویسنده زیر فشار سانسور، با زبردستی منظور خود را در لابلای پاراگراف‌های مطلب بگنجاند. اما به هر صورت مقاله باید دارای نتیجه‌گیری باشد. تفاوت مهم مقاله و یادداشت در همین‌جاست. زیرا لزوماً در یادداشت نتیجه‌گیری خاصی وجود ندارد بلکه بیشتر تذکر و یادآوری یک موضوع مد نظر است.

مترجم سيدخليل مرتضوي /سولاكانبوكان بازدید : 55 چهارشنبه 10 اسفند 1390 نظرات (0)

هواپیما

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
 
هواپیمای نظامی آسپری نمونه‌ای از ترکیب بال ثابت و متحرک.
کلاس درس
کلاس‌ درس برخطی مربوط به موضوع این مقاله در کلاس‌های درس اینترنتی در بخش مهندسی هوافضا موجود است.

هواپیما هواگردی سنگین‌تر از هوا است.

در هواپیما اختلاف فشار هوائی که از روی بال و زیر بال می‌گذرد ایجاد نیروی برآر می‌کند و با خنثی شدن نیروی وزن، هواپیما به پرواز در می‌آید.این نیرو چیزی معادل وزن هواپیما و وزن مسافران به بالا وارد می‌شود .

از نظر طرح و عملکرد هواپیماها را می‌توان به دو دسته هواپیما با بال ثابت و هواپیما با بال متحرک تقسیم کرد.

از نظر پیش‌رانش هواپیماها به دو دسته موتوردار و بی‌موتور تقسیم می‌شوند.

هواپیماهارا می‌توان از نظر کاربرد به دو دسته بخش کرد: هواپیمای نظامی و هواپیمای غیرنظامی.

محتویات

 [نهفتن

تاریخچه

مخترع هواپیما به معنی امروزی را برادران رایت می‌دانند ولی با توجه به کوشش‌های هم‌زمان دیگران، برخی این نکته را قبول ندارند.

به‌هرحال کوشش برای پرواز سابقه‌ای بسیار دورتر از کار برادران رایت دارد. ذکر وسیله پروازی که با استفاده از چند پرنده ساخته شده در اساطیر ملل گوناگون شاید نخستین کوشش بشر برای طراحی هواپیما به‌شمار رود. مواردی که افرادی با بستن بال یا پارچه به‌خود برای پرواز از بلندی به پایین پریده‌اند نیز در تاریخ آمده‌است.

اوتو لیلینتهال به حالت نیمه‌پروازی. حدود سال ۱۸۹۵.

لئوناردو داوینچی نابغه ایتالیایی طرح‌های زیادی برای وسایل پرنده (مثلاً بالگرد) از خود به‌جا گذاشته‌است.

اوتو لیلینتهال آلمانی را نخستین کسی می‌دانند که توانست با بستن بال به خود پروازی کوتاه را انجام دهد ولی چهل سال قبل از او سر جرج کایلی انگلیسی همین کار را با یک هواپیمای بی‌موتور ساخت خودش کرده بود. در سال ۱۸۰۹ اولین گام عملی و تاریخی انسان در زمینه‏ پرواز مکانیکی توسط جرج‏ کایلی که در واقع پدر علم هوانوردی‏ نام گرفته‌است صورت گرفت و تفکر مقاومت هوا در برابر اشیاء متحرک در آن، بعنوان عامل و محرک‏ اولیه در راه ساخت ماشینهای پرنده مورد استفاده قرار گرفت.

جرج کایلی توانست با نیروی وارد بر مقاومت‏ هوا از طریق حرکت پروانه نصب شده روی یک جسم‏ مسطح موتوردار، وزن معینی به آن جسم داده و آن شی‏ء را در هوا به جلو براند بدون اینکه سقوط کند و باین‏ ترتیب مشکل مقاومت هوا در برابر عبور اجسام از آن و نیز تئوری سقوط اشیاء سنگین‏تر از وزن هوا به زمین را آسان سازد. کایلی آزمایش‌های بسیاری را انجام داد که‏ پیشرفتهای بعدی در این آزمایش‌ها بتدریج درستی یافته‌ها و تجربیاتش را تأیید نمود. در آن روزگار به‌ویژه در وقتی که نظریه «سقوط اشیاء سنگین‏تر از وزن هوا به‏ زمین» رواج داشت کمتر کسی می‌‏توانست راز حرکت‏ یک سطح صاف را در هوا بطوریکه بتواند خودش را نگهدارد و بزمین نیفتد، دریابد.[۱]

کار کایلی توسط دیگران دنبال شد و در اوایل‏ استرینگ فلو و هنسن دو کار بزرگ در زمینه ساخت هواپیما آغاز کردند. همزمان با عدم‏ کامیابی هنسن در طراحی و ساخت یک هواپیما با نیروی محرکه بخار، استرینگ فلو هواپیمای کوچکتری‏ از همین نوع را ساخت که توانست با موفقیت پرواز نماید.[۱]

با این موفقیت استرینگ فلو توانست در پی تأسیس‏ انجمن هوانوردان بریتانیا در سال ۱۸۶۶ به این سازمان‏ بپیوندد. وی بخاطر طراحی و ساخت موتور هواپیما از نوع سبک با قوه محرکه بخار برنده جایزه گردید.[۱]

در اواخر سده نوزدهم و اوایل سده بیستم کوشش برای ساخت هواپیمایی که قابل کنترل باشد (یعنی به خواست خلبان به چپ و راست و پائین و بالا برود) در فرانسه و آمریکا شدت گرفت. اولین پرواز کنترل شده به نام برادران رایت ثبت است. آنها این کار را در ۱۷ دسامبر ۱۹۰۳ کیتی هاوک در کارولینای شمالی به طور آزمایشی انجام دادند و در سال ۱۹۰۵ هواپیمای آنان (پرندهٔ رایت ۳) کاملا تحت کنترل بود و می‌توانست به طور پایدار پرواز کند.[۱]

ترابری هواپیمائی کشوری از سالهای بعد جنگ جهانی اول رو به رشد نهاد تا آنجا که دهه بعد جنگ جهانی دوم (بین سالهای ۱۹۵۵-۱۹۴۶) سالهائی بوده‌اند که هواپیماها مهم‌ترین وسیله سفر و جابجایی بشمار می‏رفته‌اند.[۱]

گونه‌ها

هواپیما با بال ثابت بیشتر هواپیماهای امروزی به‌ویژه هواپیماهای مسافری در این دسته جای دارند.

منظور از بال ثابت آن است که بال هواپیما (بر خلاف هلیکوپتر) فقط در اثر پیش‌رانش نیروی برآر ایجاد می‌کند. اگرچه بال در بعضی هواپیماها برای جاگیری کمتر یا ملاحظات هواپویشی ممکن است باز و بسته شود ولی این‌گونه هواپیما را نیز دارای بال ثابت می‌شمارند چون باز و بسته شدن بال ایجاد نیروی برآر نمی‌کند.

هواپیما با بال متحرک

در بال‌گردها نیروی برآر ناشی از چرخش بال یا پروانه در هوا است. هلی‌کوپتر یا بالگرد شناخته‌شده‌ترین هواپیما با بال متحرک است. هواچرخ نوع دیگری از این‌گونه هواپیما است. بعضی از هواپیماها مثل و-۲۲ آسپری ویژگی‌های بال ثابت و بال متحرک را یکجا دارند.

هواپیمای موتوردار موتور هواپیما وظیفه تأمین نیروی پیش‌رانش (در هواپیماهای با بال ثابت) یا چرخاندن پروانه و پیش‌رانش (در هواپیماهای با بال متحرک) را دارد.

تا اواخر جنگ جهانی دوم موتور هواپیماها از نوع پیستونی یا موتور احتراق داخلی بود. اکنون بیشتر هواپیماها از موتور جت استفاده می‌کنند. در بعضی هواپیماهای آزمایشی و نظامی از موتور موشکی استفاده می‌شود.

هواپیمای بی‌موتور در هواپیمای بی‌موتور برای پیش‌رانش از نیروی گرانش زمین استفاده می‌شود. بادپر (گلایدر) نوع رایج هواپیمای بی‌موتور است. هواپیمای بی‌موتور را باید پیش از شروع پرواز با ابزاری جدا از آن به ارتفاعی مناسب رساند و پس از آن هواپیما می‌تواند با استفاده از نیروی گرانش و جریان‌های هوائی پرواز کند. در سالهای گذشته شرکت مادو موفق به ساخت اولین موتور هواپیما در ایران شد که کاربرد نظامی دارد.

هواپیماهای نظامی :اصطلاح هواپیمای نظامی طیف وسیعی از هواپیماها را، از هواپیمای مدل گرفته تا بزرگ‌ترین هواپیمای جهان، در بر دارد. بسیاری از این هواپیماها فقط در اختیار ارتش‌ها و نیروهای هوائی کشورها است ولی بعضی از هواپیماهای نظامی با تغییر دادن هواپیماهای غیرنظامی به کارهای گمارده می‌شوند. جنگنده‌ها و هواپیماهای ترابری نظامی دو دسته شناخته شده‌تر هواپیمای نظامی هستند.

هواپیماهای غیرنظامی

انرژی خورشیدی نیروی محرکه این هواپیما را تأمین می‌کند.

هواپیماهای غیرنظامی نیز گستره وسیعی دارند و برای جابجائی مسافر یا بار و نیز تفریح و پژوهش و خدمات به‌کار می‌روند. استفاده نظامی از هواپیمای غیرنظامی برپایه قانون‌های بین‌المللی ممنوع است ولی گاه کشورها مخفیانه چنین می‌کنند.

برخی از هواپیماهای نظامی قدیمی با تغییراتی برای تفریح و پژوهش به هواپیمای غیرنظامی تبدیل شده‌اند.


جستارهای وابسته

جستجو در ویکی‌انبار در ویکی‌انبار منابعی در رابطه با هواپیما موجود است.
جستجو در ویکی‌واژه معنای واژهٔ «هواپیما» را در ویکی‌واژه ببینید.


منابع پایگاه علوم و فناوری هوافضا

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ گل ده، عبدالمجید: پیدایش بیمه هواپیما. در: مجله «صنعت بیمه»، بهار ۱۳۷۲ - شماره ۲۹. (از صفحه ۶۸ تا ۷۲).
مترجم سيدخليل مرتضوي /سولاكانبوكان بازدید : 53 چهارشنبه 10 اسفند 1390 نظرات (0)
زندگينامه
رهبر عاليقدر حضرت آيت الله سيد على خامنه اى فرزند مرحوم حجت الاسلام والمسلمين حاج سيد جواد حسينى خامنه‌اى، در روز 24 تيرماه 1318 برابر با 28 صفر 1358 قمرى در مشهد مقدس چشم به دنيا گشود. ايشان دومين پسر خانواده هستند. زندگى سيد جواد خامنه اى مانند بيشتر روحانيون و مدرسّان علوم دينى، بسيار ساده بود. همسر و فرزندانش نيز معناى عميق قناعت و ساده زيستى را از او ياد گرفته بودند و با آن خو داشتند.
رهبر بزرگوار در ضمن بيان نخستين خاطره هاى زندگى خود از وضع و حال زندگى خانواده شان چنين مى گويند:
«پدرم روحانى معروفى بود، امّا خيلى پارسا و گوشه گير... زندگى ما به سختى مى گذشت. من يادم هست شب هايى اتفاق مى افتاد که در منزل ما شام نبود! مادرم با زحمت براى ما شام تهيّه مى کرد و... آن شام هم نان و کشمش بود
امّا خانه اى را که خانواده سيّد جواد در آن زندگى مى کردند، رهبر انقلاب چنين توصيف مى کنند:
«منزل پدرى من که در آن متولد شده ام، تا چهارـ پنج سالگى من، يک خانه 60 ـ 70 مترى در محّله فقير نشين مشهد بود که فقط يک اتاق داشت و يک زير زمين تاريک و خفه اى! هنگامى که براى پدرم ميهمان مى آمد (و معمولاً پدر بنا بر اين که روحانى و محل مراجعه مردم بود، ميهمان داشت) همه ما بايد به زير زمين مى رفتيم تا مهمان برود. بعد عدّه اى که به پدر ارادتى داشتند، زمين کوچکى را کنار اين منزل خريده به آن اضافه کردند و ما داراى سه اتاق شديم
رهبرانقلاب از دوران کودکى در خانواده اى فقير امّا روحانى و روحانى پرور و پاک و صميمي، اينگونه پرورش يافت و از چهار سالگى به همراه برادر بزرگش سيد محمد به مکتب سپرده شد تا الفبا و قرآن را ياد بگيرند. سپس، دو برادر را در مدرسه تازه تأسيس اسلامى «دارالتعّليم ديانتى» ثبت نام کردند و اين دو دوران تحصيل ابتدايى را در آن مدرسه گذراندند.

در حوزه علميه
ايشان از دوره دبيرستان، خواندن «جامع المقدمات» و صرف و نحو را آغاز کرده بود. سپس از مدرسه جديد وارد حوزه علميه شد و نزد پدر و ديگر اساتيد وقت ادبيات و مقدمات را خواند.
درباره انگيزه ورود به حوزه علميه و انتخاب راه روحانيت مى گويند: «عامل و موجب اصلى در انتخاب اين راه نورانى روحانيت پدرم بودند و مادرم نيز علاقه مند و مشوّق بودند».
ايشان کتب ادبى ار قبيل «جامع المقدمات»، «سيوطى»، «مغنى» را نزد مدرّسان مدرسه «سليمان خان» و «نوّاب» خواند و پدرش نيز بر درس فرزندانش نظارت مى کرد. کتاب «معالم» را نيز در همان دوره خواند. سپس «شرايع الاسلام» و «شرح لمعه» را در محضر پدرش و مقدارى را نزد مرحوم «آقا ميرزا مدرس يزدى» و رسائل و مکاسب را در حضور مرحوم حاج شيخ هاشم قزوينى و بقيه دروس سطح فقه و اصول را نزد پدرش خواند و دوره مقدمات و سطح را بطور کم سابقه و شگفت انگيزى در پنچ سال و نيم به اتمام رساند. پدرش مرحوم سيد جواد در تمام اين مراحل نقش مهّمى در پيشرفت اين فرزند برومند داشت. رهبر بزرگوار انقلاب، در زمينه منطق و فلسفه، کتاب منظومه سبزوار را ابتدا از «مرحوم آيت الله ميرزا جواد آقا تهرانى» و بعدها نزد مرحوم «شيخ رضا ايسى» خواندند.

 در حوزه علميه نجف اشرف
آيت الله خامنه اى که از هيجده سالگى در مشهد درس خارج فقه و اصول را نزد مرجع بزرگ مرحوم آيت الله العظمى ميلانى شروع کرده بودند. در سال 1336 به قصد زيارت عتبات عاليات، عازم نجف اشرف شدند و با مشاهده و شرکت در درسهاى خارج مجتهدان بزرگ حوزه نجف از جمله مرحوم سيد محسن حکيم، سيد محمود شاهرودى، ميرزا باقر زنجانى، سيد يحيى يزدى، و ميرزا حسن بجنوردى، اوضاع درس و تدريس و تحقيق آن حوزه علميه را پسنديدند و ايشان را از قصد خود آگاه ساختند. ولى پدر موافقت نکرد. پس از مدّتى ايشان به مشهد باز گشتند.

 در حوزه علميه قم
آيت الله خامنه اى از سال 1337 تا 1343 در حوزه علميه قم به تحصيلات عالى در فقه و اصول و فلسفه، مشغول شدند و از محضر بزرگان چون مرحوم آيت الله العظمى بروجردى، امام خمينى، شيخ مرتضى حائرى يزدى وعلـّامه طباطبائى استفاده کردند. در سال 1343، از مکاتباتى که رهبر انقلاب با پدرشان داشتند، متوجّه شدند که يک چشم پدر به علت «آب مرواريد» نابينا شده است، بسيار غمگين شدند و بين ماندن در قم و ادامه تحصيل در حوزه عظيم آن و رفتن به مشهد و مواظبت از پدر در ترديد ماندند. آيت الله خامنه اى به اين نتيجـه رسيدند که به خاطر خدا از قــم به مشهد هجرت کنند واز پدرشان مواظبت نمايند. ايشان در اين مـورد مى گويند:
«به مشهد رفتم و خداى متعال توفيقات زيادى به ما داد. به هر حال به دنبال کار و وظيفه خود رفتم. اگر بنده در زندگى توفيقى داشتم، اعتقادم اين است که ناشى از همان بّرى «نيکى» است که به پدر، بلکه به پدر و مادر انجام داده ام». آيت الله خامنه اى بر سر اين دو راهى، راه درست را انتخاب کردند. بعضى از اساتيد و آشنايان افسوس مى خوردند که چرا ايشان به اين زودى حوزه علميه قم را ترک کردند، اگر مى ماندند در آينده چنين و چنان مى شدند!... امّا آينده نشان داد که انتخاب ايشان درست بوده و دست تقدير الهى براى ايشان سر نوشتى ديگر و بهتر و والاتر از محاسبات آنان، رقم زده بود. آيا کسى تصّور مى کرد که در آن روز جوان عالم پراستعداد 25 ساله، که براى رضاى خداوند و خدمت به پدر و مادرش از قم به مشهد مى رفت، 25 سال بعد، به مقام والاى ولايت امر مسلمين خواهد رسيد؟! ايشان در مشهد از ادامه درس دست برنداشتند و جز ايام تعطيل يا مبازره و زندان و مسافرت، به طور رسمى تحصيلات فقهى و اصول خود را تا سال 1347 در محضر اساتيد بزرگ حوزه مشهد بويژه آيت الله ميلانى ادامه دادند. همچنين ازسال 1343 که در مشهد ماندگار شدند در کنار تحصيل و مراقبت از پدر پير و بيمار، به تدريس کتب فقه و اصول و معارف دينى به طلـّاب جوان و دانشجويان نيز مى پرداختند.

 مبارزات سياسى
آيت الله خامنه اى به گفته خويش «از شاگردان فقهى، اصولى، سياسى و انقلابى امام خمينى (ره) هستند» امـّا نخستين جرقـّه هاى سياسى و مبارزاتى و دشمنى با طاغوت را مجاهد بزرگ و شهيد راه اسلام شهيد «سيد مجتبى نوّاب صفوى» در ذهن ايشان زده است، هنگاميکه نوّاب صفوى با عدّه اى از فدائيان اسلام در سال 31 به مشهد رفته در مدرسه سليمان خان، سخنرانى پر هيجان و بيدار کننده اى در موضوع احياى اسلام و حاکميت احکام الهى، و فريب و نيرنگ شاه و انگليسى و دروغگويى آنان به ملـّت ايران، ايراد کردند. آيت الله خامنه اى آن روز از طـّلاب جوان مدرسه سليمان خان بودند، به شدّت تحت تأثير سخنان آتشين نوّاب واقع شدند. ايشان مى گويند: «همان وقت جرقه هاى انگيزش انقلاب اسلامى به وسيله نوّاب صفوى در من به وجود آمده و هيچ شکى ندارم که اولين آتش را مرحوم نوّاب در دل ما روشن کرد».

 همراه با نهضت امام خمينى (قدس سره)
آيت الله خامنه اى از سال 1341 که در قم حضورداشتند و حرکت انقلابى واعتراض آميز امام خمينى عليه سياستهاى ضد اسلامى و آمريکا پسند محمد رضا شاه پهلوى، آغاز شد، وارد ميدان مبارزات سياسى شدند و شانزده سال تمام با وجود فراز و نشيب هاى فراوان و شکنجه ها و تبعيدها و زندان ها مبارزه کردند و در اين مسير ازهيچ خطرى نترسيدند. نخستين بار در محرّم سال 1383 از سوى امام خمينى (قدس سره) مأموريت يافتند که پيام ايشان را به آيت الله ميلانى و علماى خراسان در خصوص چگونگى برنامه هاى تبليغاتى روحانيون در ماه محرّم و افشاگرى عليه سياست هاى آمريکايى شاه و اوضاع ايران و حوادث قم، برسانند. ايشان اين مأموريت را انجام دادند و خود نيز براى تبليغ، عازم شهر بيرجند شدند و در راستاى پيام امام خمينى، به تبليغ و افشاگرى عليه رژيم پهلوى و آمريکا پرداختند. بدين خاطر در 9 محرّم «12 خرداد 1342» دستگير و يک شب بازداشت شدند و فرداى آن به شرط اينکه منبر نروند و تحت نظر باشند آزاد شدند. با پيش آمدن حادثه خونين 15خرداد، باز هم ايشان را از بيرجند به مشهد آورده، تحويل بازداشتگاه نظامى دادند و ده روز در آنجا با سخت ترين شرايط و شکنجه و آزارها زندانى شدند.

 دوّمين بازداشت
در بهمن 1342 - رمضان 1383- آيت الله خامنه اى با عدّه اى از دوستانشان براساس برنامه حساب شده اى به مقصد کرمان حرکت کردند. پس از دو ـ سه روز توقف در کرمان و سخنرانى و منبر و ديدار با علما و طلـّاب آن شهر، عازم زاهدان شدند. سخنرانى ها و افشاگرى هاى پرشور ايشان بويژه درايـّام ششم بهمن ـ سالگرد انتخابات و رفراندوم قلـّابى شاه ـ مورد استقبال مردم قرار گرفت. در روزپانزدهم رمضان که مصادف با ميلاد امام حسن (ع) بود، صراحت و شجاعت و شور انقلابى ايشان در افشاگرى سياستهاى شيطانى و آمريکايى رژيم پهلوى، به اوج رسيد و ساواک شبانه ايشان را دستگير و با هواپيما روانه تهران کرد. رهبر بزرگوار، حدود دو ماه ـ به صورت انفرادى ـ در زندان قزل قلعه زندانى شدند و انواع اهانت ها و شکنجه ها را تحمّل کردند.

 سوّمين و چهارمين بازداشت
کلاسهاى تفسير و حديث و انديشه اسلامى ايشان در مشهد و تهران با استقبال کم نظير جوانان پرشور و انقلابى مواجه شد. همين فعاليت ها سبب عصبانيت ساواک شد و ايشان را مورد تعقيب قرار دادند. بدين خاطر در سال 1345 در تهران مخفيانه زندگى مى کردند و يک سال بعد ـ 1346ـ دستگير و محبوس شدند. همين فعاليّت هاى علمى و برگزارى جلسات و تدريس و روشنگرى عالمانه و مصلحانه بود که موجب شد آن بزرگوار بار ديگر توسط ساواک جهنّمى پهلوى در سال 1349 نيز دستگير و زندانى گردند.

 پنجمين بازداشت
حضرت آيت الله خامنه اى «مد ظله» درباره پنجمين بازداشت خويش توسط ساواک مى نويسد:
«از سال 48 زمينه حرکت مسلحانه در ايران محسوس بود. حساسيّت و شدّت عمل دستگاههاى جارى رژيم پيشين نيز نسبت به من، که به قرائن دريافته بودند چنين جريانى نمى تواند با افرادى از قبيل من در ارتباط نباشد، افزايش يافت. سال 50 مجدّداً و براى پنجمين بار به زندان افتادم. برخوردهاى خشونت آميز ساواک در زندان آشکارا نشان مى داد که دستگاه از پيوستن جريان هاى مبارزه مسلـّحانه به کانون هاى تفـّکر اسلامى به شدّت بيمناک است و نمى تواند بپذيرد که فعاليّـت هاى فکرى و تبليغاتى من در مشهد و تهران از آن جريان ها بيگانه و به کنار است. پس از آزادى، دايره درسهاى عمومى تفسير و کلاسهاى مخفى ايدئولوژى و... گسترش بيشترى پيدا کرد».

 بازداشت ششم
در بين سالهاى 1350ـ1353 درسهاى تفسير و ايدئولوژى آيت الله خامنه اى در سه مسجد «کرامت» ، «امام حسن» و «ميرزا جعفر» مشهد مقدس تشکيل مىشد و هزاران نفر ازمردم مشتاق بويژه جوانان آگاه و روشنفکر و طلـّاب انقلابى و معتقد را به اين سه مرکز مى کشاند و با تفکّرات اصيل اسلامى آشنا مى ساخت. درس نهج البلاغـه ايشان از شور و حال ديگـرى برخوردار بود و در جزوه هاى پلى کپى شده تحت عنوان: «پرتوى از نهج البلاغه» تکثير و دست به دست مى گشت. طلـّاب جوان و انقلابى که درس حقيقت و مبارزه را از محضر ايشان مى آموختند، با عزيمت به شهرهاى دور و نزديکِ ايران، افکار مردم را با آن حقايق نورانى آشنا و زمينه را براى انقلاب بزرگ اسلامى آماده مى ساختند. اين فعاليـّت ها موجب شد که در دى ماه 1353 ساواک بى رحمانه به خانه آيت الله خامنه اى در مشهد هجوم برده، ايشان را دستگير و بسيارى از يادداشت ها و نوشته هايشان را ضبط کنند. اين ششمين و سخت ترين بازداشت ايشان بود و تا پاييز 1354 در زندان کميته مشترک شهربانى زندان بودند. در اين مدت در سلولى با سخت ترين شرايط نگه داشته شدند. سختى هايى که ايشان در اين بازداشت تحمّل کردند، به تعبير خودشان «فقط براى آنان
که آن شرايط را ديده اند، قابل فهم است». پس از آزادى از زندان، به مشهد مقدس برگشتند و باز هم همان برنامه و تلاش هاى علمى و تحقيقى و انقلابى ادامه داشت. البته ديگر امکان تشکيل کلاسهاى سابق را به ايشان ندادند.

 در تبعيد
رژيم جنايتکار پهلوى در اواخر سال 1356، آيت الله خامنه اى را دستگير و براى مدّت سه سال به ايرانشهر تبعيد کرد. در اواسط سال 1357 با اوجگيرى مبارزات عموم مردم مسلمان و انقلابى ايران، ايشان از تبعيدگاه آزاد شده به مشهد مقدس بازگشتند و در صفوف مقدم مبارزات مردمى عليه رژيم سفـّاک پهلوى قرار گرفتند و پس از پانزده سال مبارزه مردانه و مجاهدت و مقاومت در راه خدا و تحمّل آن همه سختى و تلخى، ثمره شيرين قيام و مقاومت و مبارزه؛ يعنى پيروزى انقلاب کبير اسلامى ايران و سقوط خفـّت بار حکومتِ سراسر ننگ و ظالمانه پهلوى، و برقرارى حاکميت اسلام در اين سرزمين را ديدند.

 در آستانه پيروزى
درآستانه پيروزى انقلاب اسلامى، پيش از بازگشت امام خمينى از پاريس به تهران، «شوراى انقلاب اسلامى» با شرکت افراد و شخصيت هاى مبارزى همچون شهيد مطهرى، شهيد بهشتى، هاشمى رفسنجانى و... از سوى امام خمينى در ايران تشکيل گرديد، آيت الله خامنه اى نيز به فرمان امام بزرگوار به عضويت اين شورا درآمد. پيام امام توسط شهيد مطهرى «ره» به ايشان ابلاغ گرديد و با دريافت پيام رهبر کبير انقلاب، از مشهد به تهران آمدند.

 پس از پيروزى
آيت الله خامنه اى پس از پيروزى انقلاب اسلامى نيز همچنان پرشور و پرتلاش به فعاليّت هاى ارزشمند اسلامى و در جهت نزديکتر شدن به اهداف انقلاب اسلامى پرداختند که همه در نوع خود و در زمان خود بى نظير و بسيار مهّم بودند که در اين مختصر فقط به ذکر رؤوس آنها مى پردازيم:
٭ پايه گذارى «حزب جمهورى اسلامى» با همکارى و همفکرى علماى مبارز و هم رزم خود: شهيد بهشتى، شهيد باهنر، هاشمى رفسنجانى و... دراسفند 1357.
٭ معاونت وزارت دفاع در سال 1358.
٭ سرپرستى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، 1358.
٭ امام جمعه تهران، 1358.
٭ نماينده امام خميني«قدّس سرّه» در شوراى عالى دفاع ، 1359.
٭ نماينده مردم تهران در مجلس شوراى اسلامى، 1358.
٭ حضور فعّال و مخلصانه در لباس رزم در جبهه هاى دفاع مقدس، در سال 1359 با شروع جنگ تحميلى عراق عليه ايران و تجاوز ارتش متجاوز صّدام به مرزهاى ايران؛ با تجهيزات و تحريکات قدرت هاى شيطانى و بزرگ ازجمله آمريکا و شوروى سابق.
٭ ترور نافرجام ايشان توسط منافقين در ششم تيرماه 1360 در مسجد ابوذر تهران.
٭ رياست جمهورى؛ به دنبال شهادت محمد على رجايى دومّين رئيس جمهور ايران، آيت الله خامنه اى در مهر ماه 1360 با کسب بيش از شانزده ميليون رأى مردمى و حکم تنفيذ امام خمينى (قدس سره) به مقام رياست جمهورى ايران اسلامى برگزيده شدند. همچنين از سال 1364 تا 1368 براى دوّمين بار به اين مقام و مسؤوليت انتخاب شدند.
٭ رياست شوراى انقلاب فرهنگ، 1360.
٭ رياست مجمع تشخيص مصلحت نظام، 1366.
٭ رياست شوراى بازنگرى قانون اساسى، 1368.
٭ رهبرى و ولايت امّت، که از سال 1368، روز چهاردهم خرداد پس از رحلت رهبر کبيرانقلاب امام خمينى (قدس سره) توسط مجلس خبرگان رهبرى به اين مقام والا و مسؤوليت عظيم انتخاب شدند، و چه انتخاب مبارک و درستى بود که پس از رحلت امام راحل، با شايستگى تمام توانستند امّت مسلمان ايران، بلکه مسلمانان جهان را رهبرى نمايند.http://www.leader.ir/langs/fa/index.php?p=bio
مترجم سيدخليل مرتضوي /سولاكانبوكان بازدید : 61 چهارشنبه 10 اسفند 1390 نظرات (0)

روشهای تعیین هدف برای زندگی و دست یابی به آن

آیا کنترل زندگیتان در دستانتان است یا با شانس زندگی می کنید؟

اینکه چه می گویید مهم نیست، اینکه چه کاری می کنید مهم است!

یاد بگیرید چطور زندگی هدفمندتری داشته باشید!

آیا تا به حال به این فکر کرده اید که چرا اینجا هستید؟ منظورم این است که اگر هدفی نداشته باشید، پس چرا باید زندگی کنید؟

بین میلیون ها اسپرم شما تبدیل به انسان شدید. پس حتماً باید به دلیلی به این دنیا آمده باشید. بنابراین قطعاً برای زندگیتان هدفی دارید، اینطور نیست؟

یافتن هدف زندگی

با وجود اعجاب تولد ما، خیلی افراد بدون هیچ هدفی زندگی می کنند. از آنها بپرسید برنامه فردایشان چیست، می گویند، “نمی دانم”. بپرسید سال دیگر چه می خواهند بکنند. می گویند، “هر کاری پیش آید” یا “باید ببینم چه می شود.”

شما هدف زندگیتان را پیدا کرده اید؟

واقعیت این است که بیشتر مردم هدف زندگی خودشان را نمی دانند. به همین دلیل زندگیشان با شانس و تصادف پیش می رود، به چیزهایی می رسند که برایشان اتفاق بیفتد به جای اینکه خودشان آن اتفاق ها را ایجاد کنند.

مثل این می ماند که با طاس انداختن زندگی می کنند. یک آشنایی تصادفی، یک تماس تلفنی تصادفی، یک اتفاق تصادفی.

درنتیجه زندگی آنها هیچ معنا و مفهوم واقعی ندارد و با حس عدم قطعیت درمورد آینده همراه است.

هدف زندگی

اما همه آدم ها اینطور نیستند. برخی تاس را پرت می کنند روی زمین و لگدش می کنند. آنها دوست ندارند کسی با یک طاس مسخره زندگیشان را کنترل کند. می خواهند به هدف زندگی پی ببرند و سرنوشتشان را خودشان کنترل کنند و اینکار را با تنظم اهداف دقیق و خاص انجام می دهند.

پیدا کردن هدف زندگی به این افراد کمک می کند مطمئن شوند اعمالی که روزانه انجام می دهند به آنچه که نهایتاً در زندگی خود می خواهند منتهی می شود. این باعث می شود بتوانند زندگیشان را خودشان خلق کنند به جای اینکه نسبت به زندگی سایرین واکنش دهند.

هدف زندگی چیست؟

خوب، هدف زندگی چیست؟ از من نپرسید! من از کجا باید بدانم هدف زندگی شما چیست؟ پیدا کردن هدف زندگیتان کاری است که فقط از دست خودتان برمی آید.

هر فردی متفاوت است به همین دلیل اهداف ما از زندگی هم متفاوت هستند. آنچه اهمیت دارد این است که در زندگی هدف داشته باشید.

حقیقت ناراحت کننده این است که افراد برای پیدا کردن هدفشان تلاش می کنند اما خیلی از آنها هدفشان را پیدا نمی کنند. آدم ها معمولاً زندگی هایی تصادفی را می گذرانند، بدون اینکه واقعاً به جایی برسند.

این افراد به خاطر اینکه مفهوم و هدف ندارند، هیچ کنترلی بر زندگیشان پیدا نمی کنند. به همین دلیل در آخر با طاس انداختن زندگیشان را می گذرانند. تصادفی.

پیدا کردن هدف زندگی

پیدا کردن هدف زندگی لزوماً به این معنا نیست که همین حالا باید تصمیم بگیرید که می خواهید در زندگیتان چه بکنید. پیدا کردن هدف زندگی خیلی بیشتر از این چیزهاست.

مطمئناً پیدا کردن هدف زندگی چیزی است که می توانید بعنوان هدف غایی و نهاییتان روی آن کار کنید. اما زندگی باید همیشه پر از هدف های کوچک تر باشد که به زندگی هر روزتان جهت بدهد.

بعنوان مثال، اگر می خواستید ورزش را شروع کنید، همین به زندگی شما هدف می دهد. شما برای خودتان یک هدف یعنی ورزش کردن را تعیین کرده اید و به همین ترتیب کارهایی که در آینده می کنید نسبت به همین هدف و دست یافتن به آن انجام می شوند.

تمرین هدف

اما خیلی مهم است که اهدافتان خاص و مشخص باشند. پس همین که بگویید می خواهید ورزش کنید کافی نیست. بهتر است بگویید می خواهید ۴ روز در هفته به مدت ۳۰ دقیقه بادوچرخه ثابت ورزش کنید. این به شما می گوید که دقیقاً باید چه بکنید و باعث می شود بتوانید پیشرفتتان را کنترل کنید.

با این روش می توانید ببینید کاری که می کنید با آنچه که می خواهید مطابقت دارد یا نه. این اهمیت زیادی دارد چون آنچه که می گویید مهم نیست، کارهایی که می کنید اهمیت دارد.

یک زندگی هدفمند

وقتی شروع کنید در بخش های خیلی کوچک زندگی هدفمندتر باشید مثل تعیین یک هدف و تلاش برای دست یافتن به آن، اتوماتیک وار به زندگیتان هدف می دهید و زندگی خواهید داشت که بسیار پرمفهوم تر خواهد بود.

این باعث می شود که به قسمت های بزرگتر زندگی بروید و این هدفمند بودن را در آنجا هم پیاده کنید تاجایی که کل زندگیتان هدفمند خواهد شد.

وقتی بتوانید هدفمند زندگی کنید، کنترل زندگیتان را در دست خود احساس خواهید کرد و درنتیجه بسیار شادتر خواهید بود.

هدف دوران کودکیتان را به خاطر دارید؟

اگر الان برای پیدا کردن هدف زندگیتان در تلاش هستید، نگران نباشید، شما تنها نیستید. فقط به خاطر اینکه الان نمی توانید به آن فکر کنید به این معنا نیست که هیچوقت این هدف را پیدا نخواهید کرد.

گفته می شود که انسان ها معمولاً در دوران کودکی هدف زندگی خود را پیدا می کنند. اما به خاطر والدین خود یا تردیدهای محدود کننده به خود، از آرزوهایشان باز می مانند و یک راه امن تر برای زندگی خود پیدا می کنند.

متاسفانه به این دلیل که آخر سر کاری در زندگیشان انجام می دهند که واقعاً دوست نداشته اند، از زندگی خود ارضاء نمی شوند احساس بی هدفی می کنند.

موفق ترین مردمان کسانی هستند که از همان کودکی می دانستند که از زندگی چه می خواهند. آنها یک آرزو داشتند و بدون توجه به آنچه دیگران می گویند، دنبالش رفتند. شاید مستقیم به شغل ایدآلشان نرسیدند اما آنقدر تلاش کرده اند تا بالاخره به آن دست یافته اند.

هدف دوران کودکی

شما در کودکی چه میخواستید؟ شما چه رویاهایی داشتید که به خاطر حرفی که ممکن است کسی گفته باشد از آنها دست کشیدید؟

هرچقدر هم که آن رویا احمقانه یا غیرممکن به نظر برسد، ببینید آیا انجام آن باعث خوشحالیتان می شود؟ آیا این می تواند هدف زندگی شما باشد؟

وقت بگذارید و کمی به رویاهای دوران کودکی خود فکر کنید و اگر چیزی پیدا کردید که واقعاً دوست دارید انجام دهید و دنبالش بروید.

به این فکر نکنید که چطور باید سراغ آن بروید یا بقیه چه می گویند، فقط کافی است از آن بعنوان هدف زندگی خود استفاده کنید و بقیه چیزها خودش درست می شود.

۴ قدم برای پیدا کردن هدف زندگی

۱٫ اهدافی برای خودتان تعیین کنید: اهداف چیزهایی هستند که میخواهید به آنها برسید. اینها نیت ها و آرزوهای شما هستند.

۲٫ مرحله عمل را تعیین کنید: برای رسیدن به آن اهداف باید چه کارهایی انجام دهید؟

۳٫ رفتارتان را کنترل کنید: ببینید آیا واقعاً آنچه که باید را انجام می دهید؟

۴٫ اعمالتان را کنترل کنید: آیا اعمالتان باعث به وقوع پیوستن اهدافتان می شوند؟ درصورت نیاز آنها را تغییر دهید.

مترجم سيدخليل مرتضوي /سولاكانبوكان بازدید : 59 چهارشنبه 10 اسفند 1390 نظرات (0)
صائب تبریزی و دگرگرایی

پدید آورنده : محبوبه قربانی ، صفحه 89

صائب تبریزی و دغدغه همنوعان

انسان، موجودی اجتماعی است و در زندگی، به هم زیستی و سازش با همنوعان خود نیاز دارد. بر این اساس، هرچه رفتار و همکاری آدمی با دیگران نکوتر باشد، از زندگی سالم تری بهره مند خواهد بود. ادبیات و فرهنگ مذهبی ما همگان را به هم زیستی شایسته با مردم در پرتو باورهای دینی فرا می خواند و از این رهگذر، الگوهای زیبایی در قالب های مختلف موضوعی و ادبی به مردم معرفی شده است.

صائب تبریزی از جمله بزرگان ادب فارسی است که این موضوع را با عنوان هایی مثل دستگیری از خلق، کمک به دیگران و انفاق، بررسی و تبیین می کند و کمک به دیگران را یکی از شرط های سعادتمندی انسان می داند:

دولت ز دستگیری مردم به پا بود فانوس این چراغ به دست دعا بود

صائب، خود را به آب و آتش می زند تا محفل مردمان را فروغ و روشنایی بخشد.

اینکه گاهی می زدم در آب و آتش، خویش را روشنی در کار مردم بود مقصودم، چو شمع

صائب در توجه معنوی به همنوعانش، انسانی را که اهل بخشش و انفاق نباشد، باری بر دوش عالم می داند:

هر که نتواند ز دوش خلق باری برگرفت از گران جانی حیاتش بار بر عالم بود

سرانجام آنکه گره گشودن از کار دیگران را سبب روشنایی جهان پس از مرگ می داند و می گوید:

روز سیه مرگ شود شمع مزارت هرخار که از پای فقیری به در آری

و یا:

تیره روزان جهان را به چراغی دریاب که پس از مرگ، تو را شمع مزاری باشد

خداوند در قرآن کریم می فرماید:

فَلاَ اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ * وَ ما أَدْراکَ مَا الْعَقَبَةُ * فَکُّ رَقَبَةٍ * أَوْ إِطْعامٌ فی یَوْمٍ ذی مَسْغَبَةٍ. (بلد:10ـ14)

و نخواست از گردنه بالا رود و تو چه دانی آن گردنه چیست؟ بنده ای را آزاد کردن یا در روز گرسنگی طعام دادن.

پیام متن:

1. در طریقت، بار هر کس را که نگرفتم به دوش چون گشودم چشم بینش، بار بر دل بود مرا

صائب

2. دست هر کس را که می گیری در این آشوب گاه بر چراغ زندگی دست هدایت می شود
صائب

3. کمک کردن به هم نوعان که صائب نیز در مقام انسانی رقیق القلب به آن همت می گماشت، افزون بر رسیدن به لذت روحی، سعادت اخروی در پی دارد.

بخشش بی منت

چه زیباست پیش از طلب دیگران از ما، خود، نیازشان را برطرف سازیم تا به گفته صائب، از بخیلان نباشیم:

بی طلب هر کس که سائل را نسازد بی نیاز از بخیلان می شمارندش اگر حاتم بود

نیز به مصداق این بیت، کاری را انجام ندهیم که فرد کمک شده از روی ناراحتی بگوید:

نانم افزود و آبرویم کاست بینوایی به از مذلت خواست

پیام متن:

1. مناسب است پیش از درخواست دیگران از ما، به کمک آنان بشتابیم.

2. توجه کردن و یاری رساندن به دیگران، باید با حفظ عزت و کرامت نفس شخص مقابل همراه باشد

مترجم سيدخليل مرتضوي /سولاكانبوكان بازدید : 57 چهارشنبه 10 اسفند 1390 نظرات (0)
کرامت انسانی در حکومت امام علی علیه السلام

پدید آورنده : ابراهیم کاملی ، صفحه 105

حقوق بشر

دنیای اسلام، فرهنگ و تمدنی غنی دارد و با توجه به همین پشتوانه عظیم فرهنگی، نظامی جامع و پویا برای حکومت ارائه می دهد. در نظام اسلام، موضوع «حقوق بشر» یکی از مباحث مهم در امر حکومت به شمار می آید و نظام حقوقی اسلام، به خاطر داشتن منابع اصیل و توجه به جنبه های گوناگون زندگی انسان، مباحث جامعی درباره حقوق بشر مطرح می کند.

اصطلاح حقوق بشر که «در فرهنگ های دیگر، سابقه تاریخی کهن ندارد» و در سده های اخیر در جامعه بین المللی بر سر زبان ها افتاده، از هزار و چهارصد سال پیش به صورت گسترده و همه جانبه در آیین مقدس اسلام مطرح شده است.

از نگاه اسلام و قرآن، یکی از بدیهی ترین حقوق انسان، حفظ «کرامت» اوست که همه انسان ها و همه دین ها در مورد این حق اتفاق نظر دارند. کرامت، صفتی است که همه انسان ها را فرامی گیرد و جزو ماهیت انسان به شمار می آید؛ زیرا کرامت، یک حق خدادادی انسان است، چنان که خداوند در قرآن کریم اشاره می کند:

وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنی آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلی کَثیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضیلاً.(اسراء:70)

ما فرزندان آدم را بسیار گرامی داشتیم و آنها را در خشکی و دریا جابه جا کردیم و از غذاهای پاکیزه به آنها روزی دادیم و آنها را بر بسیاری از مخلوقات خود برتری دادیم.

هیچ «کَرَّمْنا» شنید این آسمان که شنید این آدمی پر غمان

تاج «کرّمنا» ست بر فرق سرت طوق «اَعْطَیْناک» آویز برت

امام علی علیه السلام در این باره می فرماید:

وَ اسْتأدَیَ اللّه ُ سُبْحانَهُ المَلائِکَةَ وَدیعَتَهُ وَ عَهْدَ وَصیَّتِهِ فی الاِْذْعانِ بِالسُّجُودِ لَهُ وَ الخُشُوعِ لِتَکْرِمَتِهِ.

خدای پاک از فرشتگان خواست تا آنچه در عهده دارند، انجام دهند و عهدی را که پذیرفته اند، بدان وفا کنند، این گونه که بر آدم سجده کنند و او را بزرگ شمارند.

«سجده فرشتگان در برابر انسان، فقط به خاطر کرامت وجودی انسان است؛ برای آنکه منشأ این کرامت از دید امام علی علیه السلام ، همان دمیدن روح خدایی در وجود آدمی است».

پیام متن:

1. واژه حقوق بشر، در اسلام سابقه طولانی دارد.

2. کرامت، موهبتی خدادادی به همه انسان هاست و همگان موظفند به آن ارج نهند.

3. سبب کرامت انسان، دمیدن روح خدایی در وجود اوست.

رفتار حاکمان با مردم

چنان که از قرآن و سنت استفاده می شود، حاکمان دو نوع رفتار با مردم داشتند:

1. شیوه رفتاری مبتنی بر اهانت به مردم

در این باره قرآن کریم، یکی از ویژگی های فرعون و فرعون صفتان را بی اعتنایی به کرامت انسان ها و برخورد اهانت آمیز با آنان می داند. خداوند در این کتاب آسمانی می فرماید: «فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطاعُوهُ؛ فرعون قومش را کوچک و تحقیر کرد تا از او پیروی کردند». نکته ای که از این آیه شریفه استفاده می شود، این است که فرعون ابتدا حق مسلّم مردم زمان خودش؛ یعنی کرامت آنها را زیر پا نهاد و مردم را خوار کرد و آن گاه آنان را به اطاعتی ذلیلانه از خود وادار ساخت.

2. شیوه رفتاری مبتنی بر تکریم انسان

پیامبران و بزرگان الهی، نمونه کامل رفتار کریمانه با انسان ها هستند. این رفتار ایشان حتی شامل کسانی چون فرعون نیز می شد. برای نمونه، خداوند به موسی و هارون دستور می دهد که با او ملایم و نرم سخن بگویند: «وَقُولا لَهُ قَوْلاً لَیِّنًا لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشی؛ با فرعون! به نرمی سخن بگویید، شاید او فطرت خداخواهی خود را به یاد آورد یا بترسد».

پیام متن:

1. برخورد تحقیرآمیز و پایمال کردن کرامت انسان، ویژگی فرعون و فرعونیان است.

2. رفتار کریمانه، حق انسان است، حتی در برخورد با دشمن خدا و پیامبر.

انواع رفتار کریمانه

رفتار مبتنی بر تکریم را از دو جهت می توان بررسی کرد:

1. رفتار کریمانه مبتنی بر روابط دینی.

2. رفتار کریمانه مبتنی بر روابط انسانی.

امام علی در روابط اجتماعی با مردم، رفتاری کریمانه با هدف بزرگ داشت انسانیت مردم داشت، نه شرایط دیگری چون دین و مذهب. ایشان در عهدنامه معروفش می فرماید:

وَ اَشْعِرْ قَلْبَکَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِیَّةِ وَ الْمَحَبَّةَ وَ اللُّطْفَ بِهِمْ وَ لا تَکُونَنَّ عَلَیْهِمْ سَبُعا ضاریا تَغْتَنِمُ اَکْلَهُمْ، فَاِنَّهُمْ صِنْفانِ اِمّا اَخٌ لَکَ فِی الدِّینِ اَوْ نَظیرٌ لَکَ فِی الخَلْقِ.

مهربانی را پوشش دل خود قرار ده و با مردم دوست و مهربان باش. مبادا مثل حیوان درنده خویی باشی که خوردن مردم را غنیمت می شماری؛ زیرا مردم دو دسته اند: گروهی برادر دینی تو و گروهی دیگر همانند تو در آفرینش هستند.

واژه «الرّعیة»؛ (مردم) شامل مسلمان و غیرمسلمان می شود و نهی امام از اینکه حاکم نباید درنده خو باشد، به این نکته اشاره دارد که تجاوز به حقوق دیگران، انسان را از مقام انسانیت دور می کند و در ردیف حیوانات قرار می دهد.

«در این بخش از عهدنامه، سه واژه «الرحمه، المحبه، اللطف» آمده است که هر کدام، مقدمه و زمینه به وجود آمدن دیگری است». این سه رفتار انسانی، حافظ کرامت مردم خواهد شد و «رفتار کریمانه مبتنی بر روابط انسانی، می تواند مبنای حقوقی در مناسبات سیاسی دولت و مردم نیز قرار گیرد.» حتی به قانون و آیین نامه اداری تبدیل شود. نکته دیگر آنکه تفاوت رفتار و روابط اجتماعی حکومت اسلامی با دیگر حکومت ها در اصلاح بینش و نگرش مردم است؛ یعنی حکومت دینی افزون بر اینکه وظایف مشخص شده همه حکومت ها را انجام می دهد، یک قدم بیشتر بر می دارد و «زمینه های اصلاح مردم را فراهم می سازد.» فراهم کردن زمینه های اصلاح، مقدمه ایجاد و حفظ کرامت انسانی است و اصلاح نیز موضوعی فراگیر و شامل همه انسان هاست.

پیام متن:

1. رفتار کریمانه حضرت علی علیه السلام ، شامل همه مردم مسلمان و غیر مسلمان می شود.

2. تفاوت اصلی حکومت اسلامی با دیگر حکومت ها، در اصلاح فراگیر و همه جانبه مردم است.

رفتار کریمانه امام علی علیه السلام با مردم بر اساس روابط و شأن انسانی

توجه به کرامت انسانی و حفظ آن، در تمام رفتارهای حضرت علی علیه السلام موج می زند. چند نمونه را در این باره از ایشان نقل می کنیم:

1. امام علی علیه السلام وقتی از جنگ صفین به کوفه باز می گشت، به قبیله ای از بنی همدان برخورد کرد. حرب بن شر حبیل که از بزرگان قوم خود بود نزد حضرت علی علیه السلام آمد. سپس پیاده به دنبال امام راه افتاد، در حالی که امام سواره بود. امام علی علیه السلام فرمود: «بازگرد که پیاده رفتن چون تویی با چون من، موجب فریفته شدن والی و خوار شدن انسان مؤمن است».

2. وقتی امام علی علیه السلام به شهر انبار وارد شد، مردم شهر از مرکب های خود پیاده شدند و پیشاپیش امام دویدند. امام با عصبانیت فرمود: این چه کاری است که انجام می دهید؟ گفتند: یکی از عادت های ماست که به وسیله آن، حاکمان خود را گرامی می داریم. امام فرمود:

وَ اللّه ِ ما یَنْتَفِعُ بِهذا اُمراءُکُمْ وَ إنَّکُمْ لَتَشُقُّونَ عَلی اَنْفُسِکُمْ فی دنیاکُمْ وَ تَشُقُّونَ بِه فی آخِرَتِکُمْ وَ ما اَخْسَر المَشقَّةَ وَراءَهَا العِقابُ وَ اَرْبَح الدَّعَةَ مَعَها الاَمانُ مِنَ النّار.

به خدا قسم، امیران شما از این کار چه سودی می برند؟ (سودی نمی برند) شما خودتان را در دنیایتان و آخرتتان به زحمت می اندازید. و چه زیان بار است، زحمتی که به دنبالش عذاب باشد و چه سودمند است، آسایشی که به همراه دوری از آتش باشد.

3. یکی دیگر از نمونه های رفتاری امام در این باره، رفتار علی علیه السلام با مردی از اهل کتاب است. امام علی علیه السلام در زمان خلافت خویش، با مردی از اهل کتاب هم سفر شد. آن مرد که امام علی علیه السلام را نمی شناخت، از ایشان پرسید: مقصدت کجاست؟ امام فرمود: کوفه. وقتی بر سر دو راهی رسیدند، امام از راه کوفه نرفت، بلکه آن مرد را همراهی کرد. آن مرد با شگفتی پرسید: مگر به کوفه نمی روی؟ امام فرمود: چرا، می خواهم قدری تو را همراهی کنم تا حق دوستی را به جا آورده باشم.

پیام متن:

1. وظیفه حاکم، زمینه سازی برای ظهور کرامت انسان است.

2. وظیفه حاکم، جلوگیری از خدشه دار شدن کرامت انسان است.

حفظ آزادی و آزادگی انسانی

امام علی علیه السلام ، فرمانداران و استانداران خود را موظف می کرد که رفتارشان هماهنگ با شأن انسانی مردم باشد. یکی از عواملی که به کرامت آدم آسیب می رساند، محدود ساختن آزادی وی است؛ زیرا «آزادی در تعبیر حقوقی آن، نوعی استقلال و خودسامانی در زمینه های گوناگون زندگی است که از لحاظ رشد شخصیت انسان ضرورت داشته و در چارچوب مقررات و ممنوعیت های الهی و عقلایی است».

امام علی علیه السلام به صورت های گوناگون بر حفظ آزادی مردم تأکید داشت. آن بزرگوار، آزادی را ابزار حفظ کرامت انسان می دانست و می فرمود: «اِنّ النّاسَ کُلُّهُم اَحْرار؛ همه مردم آزاد هستند». یا اینکه می فرمود: «لا تَکُنْ عَبْدَ غَیْرِکَ وَ قَدْ جَعَلَکَ اللّه ُ حُرّا؛ بنده دیگری مباش که خداوند، تو را آزاد آفریده است».

در نمونه ای از رفتار امام علی علیه السلام که موجب حفظ آزادی می شود، چنین آمده است: ایشان در دوره حکومت خود به افراد مخالف اجازه می داد که در مجالس عمومی در کمال آزادی سخنان خود را بیان کنند. یکی از افراد قبیله بنی اسد در حالی که امام سخنرانی می کرد، میان صحبت ایشان از امام پرسید: «چگونه مردم شما را از این مقام کنار زدند، در حالی که شایسته تر بودید؟ امام پاسخ داد: «ای برادر بنی اسدی، تو نااستوار و ناسنجیده سخن می گویی! ولی حق خویشاوندی و پرسش گری داری.»

حضرت در این برخورد، آزادی فرد پرسش گر را محدود نکرد و اجازه داد تا حرف خودش را حتی در جایگاه نامناسب نیز بزند و امام با این رفتارش، در عین حفظ آزادی انسانی، امر تربیتی و حقوقی را از هم جدا کرد.

پیام متن:

1. آزادی، عامل رشد شخصیت انسان است.

2. رفتار حاکم باید به گونه ای باشد که موجب سلب آزادی از مردم نشود.

تشکیل جلسه عمومی با مردم

امام علی علیه السلام جلسه های بسیاری با مردم تشکیل می داد که سیاق برخی از خطبه های نهج البلاغه، این موضوع را تأیید می کند، حضرت، برگزاری جلسه عمومی با مردم را عامل به وجود آمدن و حفظ کرامت انسانی می دانست و معتقد بود با تشکیل این نوع جلسه ها مردم به راحتی می توانند سخن و پیشنهاد خود را مطرح کنند. ایشان به مالک اشتر سفارش می کرد:

بخشی از وقت خود را مخصوص کسانی قرار ده که به تو نیاز دارند. خودت را برای آنان فارغ دار و در مجلس عمومی بنشین و در آن جلسه فروتن باش در برابر خدایی که تو را آفریده است. سپاهیان و یاران و نگهبانان و پاسبانان را از آنان باز دار تا سخن گوی مردم با تو، بی لکنت (فصیح) سخن بگوید.

حضرت علی علیه السلام برای کسانی که قدرت سخن گفتن در جمع را نداشتند، «صندوق جمع آوری شکایت ها» یا «بین القصص» را تشکیل داد تا مردم نظرها و شکایت های خود را بنویسند و در آن قرار دهند.

تأسیس چنین محل یا صندوقی، به این موضوع اشاره دارد که چه بسا اگر شاکی شناخته شود و نیازش را به جز حاکم، بقیه مردم بدانند ،به شخص شاکی آسیب واد شود یا اینکه کارگزاران جزء او را بازخواست کنند که در هر دو صورت، کرامت انسانی خدشه دار می شود:

مَنْ کانَتْ لَهُ اِلیَّ مِنْکُم حاجَةٌ فَلْیَرْفَعْها فی کِتابٍ لِاَصُونَ وُجُوهَکُمْ عَنِ المَسأَلَةِ.

هر کسی از شما به من نیاز دارد، آن را در نامه ای بنویسد و در آن صندوق بیندازد تا آبروی شما را از خواری خواهش حفظ کنم.

این رفتار امام علی علیه السلام و روش برخورد او با مسلمانان و غیرمسلمانان، به این نکته بسیار مهم تربیتی اشاره دارد که با حفظ کرامت انسان، زمینه تربیت سالم وی فراهم می شود و اصلاح فرد و جامعه آغاز و انجام می پذیرد. همچنین زمینه کرامت اکتسابی «تقوا» و خودکنترلی فراهم می آید. حال اگر کرامت انسانی حفظ نشود، تحقیر و اهانت و سقوط انسانی آغاز می شود و امیدی برای اصلاح انسان، باقی نمی ماند. بنابراین، امام علی علیه السلام با معرفی کرامت به عنوان اساس حفظ شأن آدمی، می فرماید: «مَنْ لَمْ تُقَوِّمْهُ الکَرامَةُ، قَوَّمَتْهُ الاِهانَة؛ هر کسی را که کرامت پایدار نسازد، تحقیر و اهانت، او را پایدار خواهد ساخت».

پیام متن:

1. برگزاری جلسه عمومی حاکمان با مردم سازنده شخصیت آنان است.

2. تأسیس صندوق جمع آوری شکایات عامل حفظ کرامت انسان است.

3. برخورداری از کرامت انسان مقدمه اصلاح و تربیت فرد است.

ناز و نیاز / منیره زارعان734

شکوه آفرینش / سکینه ربیعی939

برگی از سیره نبوی / سکینه ربیعی1825

تکریم در سیره پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله / زهره احمدی1907

نگاهی به آموزه های اخلاقی در نهج البلاغه / اقبال حسینی نی1814

آثار شادی و نشاط در زندگی انسان از دیدگاه آیات و روایات / سوده سادات تقوی1926

زمزم دل (گلواژه های کوتاه تربیتی) / سیدحسین اسحاقی917

سیره اخلاقی شهیدان (شب زنده داری) / رضا آبیار1233

برخی رمز و رازهای ازدواج شایسته / سیدمحمود طاهری3738

نگاهی به بایسته های پوشش در حریم خانواده و جامعه / شکیباسادات جوهری1535

اخلاق قضاوت از دیدگاه اسلام / فرحناز فردوسیان1532

صائب تبریزی و دگرگرایی / محبوبه قربانی508

سخنان کوتاه تربیتی (بنی آدم اعضای یکدیگرند) / سکینه ربیعی627

ساده زیستی و قناعت در سیره علما / معصومه عبدالحسینی1029

کرامت انسانی در حکومت امام علی علیه السلام / ابراهیم کاملی2204

مترجم سيدخليل مرتضوي /سولاكانبوكان بازدید : 63 چهارشنبه 10 اسفند 1390 نظرات (0)
ساده زیستی و قناعت در سیره علم

پدید آورنده : معصومه عبدالحسینی ، صفحه 100

آیت الله العظمی بروجردی

«آیت الله بروجردی در تمام عمر خود با توجه به اینکه از خانواده متمکنی بود، زندگی ساده ای داشت. یکی از عالمان در حضور فرزندان ایشان می گفت: روزی خدمت ایشان رسیدم، دیدم مشغول صرف نهار هست و نان و آب دوغ خیار میل می کند. عرض کردم: شما در این سن و با این همه کار، چرا غذای بهتر میل نمی کنید؟ فرمود: هشتاد سال است من این طور سر کرده ام. حالا شما می خواهید مرا عوض کنید؟

فرزندان آیت الله با تأیید این مطلب فرمودند: ایشان اصولاً چنین بود و هرگز توجهی به دنیا نداشتند و ما نمی توانستیم در وضع ایشان تغییری بدهیم».

پیام متن:

بی اعتنایی آیت الله بروجردی به زندگی اشرافی و ساده زیستی ایشان با وجود بهره مندی از تمکن مالی، به گونه ای که همواره غذای ساده می خورد.

آیت الله شیخ عبدالکریم حائری

«یک روز یکی از بزرگان، عبای ظریف و پرقیمتی را به رسم یادبود و هدیه برای یکی از فرزندان ایشان فرستاد. حاج شیخ به فرزند خود گفت: پسرم! این عبا برای تو زیاد است؛ برای اینکه بعضی از طلاب، اصلاً عبا ندارند. به همین دلیل، آن را فروخت و با پول آن چند دست عبای متوسط خرید. یکی را به فرزند خود و بقیه را به طلاب مستحق داد. گفتنی است هنگامی که مرحوم حاج شیخ عبدالکریم درگذشت، قیمت همه اثاثیه اش به 1500 تومان نمی رسید، بلکه مبالغی نیز بدهکار بود».

پیام متن:

توجه مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری به حال دیگران و سفارش ایشان به ساده زیستی و سهیم داشتن دیگران در دارایی های خویش.

آیت الله آخوند خراسانی

«آیت الله آخوند خراسانی، از رهبران بزرگ انقلاب مشروطه بود. در روزگاری که او با سه فرزند و سه عروسش در خانه ای بسیار کوچک و هر کدام در یک اتاق زندگی می کردند، یک روز فرزند ارشدش مهدی نزد پدر آمد و از تنگی جا شکایت کرد. آخوند خراسانی به سخنانش گوش فرا داد و گفت: اگر قرار باشد منزل های این شهر را میان مستحقان قسمت کنند، به ما بیش از این نمی رسد».

پیام متن:

آیت الله آخوند خراسانی، خود را با نیازمندان هم سان می دانست و بدین سبب خود نیز در خانه ای محقر می زیست.

محمدحسن، صاحب جواهر

یکی از علمای بزرگ و وارسته تبریز، درباره محمدحسن صاحب جواهر چنین نقل می کند: «من از برخوردی که در دوران طلبگی صاحب جواهر با وی داشتم، او را می شناسم. روزی می خواستم مبلغی را میان طلاب تقسیم کنم. وقتی بررسی و حساب کردم، دیدم به هر طلبه یک تومان می رسد. شروع به تقسیم کردم. وقتی به محمدحسن رسیدم، به او گفتم: این یک تومان سهم شماست. گفت: نه نمی گیرم. گفتم: چرا؟ گفت: چون من امروز بیش از دو ریال احتیاج ندارم و برای روزهای آینده چیزی نمی گیرم. از کجا که من زنده باشم و آن را مصرف کنم. پس دو ریال را برداشت و بقیه را داد».

پیام متن:

قناعت صاحب جواهر و بسنده کردن به پول خود به اندازه مصرف روزانه اش.

آیت الله مدرس

«مرحوم مدرس روزی برای خریدن ماست که بیشتر غذای او را تشکیل می داد، از خانه خارج می شود و چون ظرف نداشته است، ماست را در پوست هندوانه [می ریزند و] به وی می دهند».

پیام متن:

اوج ساده زیستی آیت الله مدرس و وابسته نبودن او به مادیات، حتی از نظر لوازم اولیه زندگی.

آیت الله اشرفی اصفهانی

شهید محراب، آیت الله اشرفی اصفهانی می فرماید: «بنده تا وقتی درس خارج می رفتم، یک کتاب ملکی نداشتم. حتی مکاسب که می خواستم بخوانم، از یک کتاب وقفی استفاده می کردم و در هفته یک مرتبه چای می خوردم».

پیام متن:

تهی دست بودن از ثروت های مادی و در نتیجه، با قناعت زندگی کردن آیت الله اشرفی اصفهانی حتی در خرید کتاب.

آیت الله محمدحسن مامقانی

«روزی یکی از ثروتمندان به او مالی هدیه داد و گفت: برای سکونت خویش با این پول ها خانه ای بخرید. وی آن را میان طلاب و نیازمندان تقسیم کرد و درهمی را برای خود برنداشت. وقتی که این خبر به صاحب مال رسید، آمد و گفت: من این پول ها را دادم تا خانه ای برای خود تهیه کنید. مرحوم مامقانی فرمود: من هم برای خودم بهترین خانه ها را در بهشت خریدم».

پیام متن:

آیت الله مامقانی، نیازمندان را بر خود مقدم می داشت و خود به ساده زیستی روی می آورد.

شیخ انصاری

«شیخ انصاری هنگامی که می خواست دختر خود را به عقد برادرزاده اش، شیخ محمدحسن انصاری درآورد، حاج محمدصالح کُبَّر، وکیل شیخ بغداد، به نجف آمد و از وی استدعا کرد که اجازه دهد تا تمامی هزینه این امر خیر را از مال خویش به عهده گیرد، ولی شیخ به او اجازه نداد و قبول نکرد».

پیام متن:

ساده زیستی شیخ انصاری و رعایت این ویژگی، حتی در عروسی دخترش.

آیت الله العظمی مرعشی نجفی

در بیان زندگی ساده و فقیرانه آیت الله العظمی مرعشی نجفی چنین نقل کرده اند که: «بارها در نجف اشرف برای خرید کتاب، لباس های خود را گرو می گذاشت یا می فروخت. از جمله وقتی که قصد داشت کتاب ریاض العلماء را خریداری کند، مجبور شد لباس ها و ساعت خود را بفروشد و ماه ها نماز و روزه استیجاری می گرفت تا بتواند از اجرت آن، کتاب مورد نظرش را بخرد».

پیام متن:

تنگ دستی و ساده زیستی آیت الله مرعشی نجفی، به گونه ای که در خرید کتاب های مورد نیاز، با مشکل جدی روبه رو بود.

مترجم سيدخليل مرتضوي /سولاكانبوكان بازدید : 53 چهارشنبه 10 اسفند 1390 نظرات (0)
حقیقت مد و مدگرایی

پدید آورنده : مسعود شکوهی ، صفحه 91

مد و مدگرایی یکی از مسائل مهم و روز جامعه است. این موضوع از جنبه های گوناگون اعتقادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و روانی بررسی و دیدگاه های متفاوتی درباره آن بیان شده است. افرادی، آن را نشانه رشد و تمدن بالا می دانند. در مقابل نیز افرادی به شدت با آن مخالفت می کنند و آن را نوعی خودباختگی و بی هویتی می دانند. در این میان، افرادی می کوشند با جداسازی مدهای خوب و بد و یافتن اشتراک میان این دو گروه، آنها را آشتی دهند، ولی خود به سردرگمی در تعریف «مد خوب» و «مد بد» دچار شده اند.

مدگرایی را به طور مطلق نمی توان رد کرد و از سویی، پذیرش کامل و بی چون و چرای آن نیز عاقلانه نیست، بلکه میانه روی در مدگرایی و مراقبت داشتن بر هماهنگی آن با فرهنگ و مذهب و ملیت خویش، مناسبت ترین راه برخورد با مد و مدگرایی است.

پیام متن:

1. برخی، مدگرایی را نشانه تمدن و گروهی، آن را دلیل بی هویتی فرد می دانند. حال آنکه با میانه روی در این امر و در نظر داشتن فرهنگ و مذهب سرزمین خود، می توان از مدگرایی سود جست و نگرانی خویش را از رواج مدگرایی برطرف ساخت.

مد و روان شناسی

میان روح و جسم آدمی، ارتباط تنگاتنگی وجود دارد و این دو، تأثیر متقابلی بر یکدیگر می گذارند و میان آنها کنش و واکنش های مختلفی شکل می گیرد. نمادها و دگرگونی های

مادی و معنوی پیرامون انسان، بر روح و روان او تأثیر مستقیم دارند و هر اثرپذیری روحی، پی آمدهای رفتاری ویژه ای دارد. برای مثال، گاهی انسان از شنیدن نوعی موسیقی و آهنگ به آرامش می رسد و از شنیدن نوعی دیگر از موسیقی، پرخاش گر می شود. همچنین رنگ ها به تنهایی یا در کنار دیگر رنگ ها تأثیر ذهنی ویژه ای بر فرد می گذارند. رنگ های گرم و رنگ های سرد، پیام های روانی متفاوتی را به افراد منتقل می کنند. انواع خط های موجود در طبیعت و چگونگی نمایان شدن آنها در برابر دیدگان بیننده، معانی قراردادی غیرمستقیمی را به روان آدمی القا می کنند.

طراحان مد نیز معمولاً با بهره گیری از این نکته ها می کوشند هدف های مورد نظر را در بیننده اجرا و این افراد نیز با تأثیرپذیری روانی، بنا بر خواسته های آنان رفتار کنند.

پیام متن:

طراحان مد به کمک «روان شناسی مد»، قصد تأثیرگذاری بر مخاطب و تحریک او به انجام دادن کاری معین را دارند. بنابراین کسی که به دنبال مدگرایی است نباید از این نکته غفلت کند.

چیستی مد

در بیشتر موارد، مفهوم واژه «مد» با «شعار»، ارتباطی نزدیک دارد. امروزه در جامعه ما واژه شعار به معنای سخن بی عمل به کار می رود، در حالی که معنی واقعی آن «فهماندن» و «اعلان خلاصه» است. برای مثال گاهی می شنویم: کنگره فلان با شعارِ فلان بر پا شد یا شعار انجمن فلان این است. پس شعار؛ یعنی اعلان خلاصه هدف ها و باورها.

شعار همیشه در قالب لفظ نیست، بلکه گاهی نوعی از طرح، رنگ و لباس ویژه می تواند حامل پیام یک شعار باشد. یک پلیس با لباس مخصوص خود، به بیننده می فهماند که: «من یک پلیس هستم.» نشانی که بر سربرگ نوشته ای قرار می گیرد، وابستگی آن را به یک شرکت، ادراه یا نوعی انجمن خبر می دهد. بنا براین، مد نیز نوعی شعار است و پیامی را آگاهانه به مخاطب منتقل می کند.

پیام متن:

1. مد و مدگرایی، نوعی شعار به شمار می آید.

2. شعار، به معنای فهماندن خلاصه هدف ها و باورها یا آشکار کردن وابستگی به چیزی است.

3. شعار می تواند یک جمله، طرح، رنگ ولباس ویژه ای باشد.

شعار و مخاطبان

افرادی که مخاطبان شعارها قرار می گیرند و با آن ارتباط سمعی یا بصری می یابند، معمولاً بدون تحقیق و بی اختیار، پیام نهفته در شعار را دریافت می کنند و با حرکت ذهنی معین براساس آنها، استدلال های عقلی خود را سامان می دهند. البته این کار، از سوی افراد نکته سنج، کم دقتی به شمار می آید.

در روایت های امامان معصوم علیهم السلام به نکته های ارزنده ای دراین باره اشاره شده است. امام صادق علیه السلام می فرماید:

لا تَصْحَبُوا أَهْلَ الْبِدَعِ وَ لاتُجالِسُوهُمْ فَتَصیرُو عِنْدَ النّاسِ کَواحدٍ مِنْهُمْ.

با اهل بدعت هم صحبت نشوید و با ایشان هم نشینی نکنید؛ زیرا نزد مردم، یکی از آنها شمرده می شوید.

رسول اکرم صلی الله علیه و آله نیز فرموده است: «مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْمٍ فَهُوَ مِنْهُمْ؛ هر کس خودش را به گروه خاصی شبیه سازد، جزو آنها شمرده می شود».

این سخنان، بازگوکننده یکی از حقیقت های رفتاری انسان ها در جامعه است و با توجه به آنها درمی یابیم. اگر از کسی شعاری دیده یا شنیده شود، بیننده و شنونده، ناخودآگاه، پیام موجود در شعار را دریافت می کند. سپس با قضاوت کردن بر اساس آن، حکمی را برای خود، صادر و با آن ارتباط برقرار خواهد کرد. این ارتباط می تواند از نوع هم فکری، تقلید، عضویت، پیروی، علاقه مندی و وابستگی باشد و چه بسا خود شعاردهنده از این ارتباط و قضاوت، بی خبر باشد.

پیام متن:

مد، به طور پنهانی و سریع بر شخص مدگرا تأثیر می کند. بنا براین، انسان باید در استفاده از مد، هوشیار باشد.

مد و تبلیغات

هر مد، درواقع، تابلوی تبلیغاتی یک فرهنگ یا خرده فرهنگ است. پس استفاده کننده از یک مد، باید به مثبت یا منفی بودن فرهنگ آن مد توجه کند و زمام فکر و عمل خود را بدون بررسی دقیق، در اختیار آن مد و صاحبان فرهنگی آن قرار ندهد.

بسیاری از شرکت های تجاری و تولیدی برای اینکه تعدادی از مردم، محصولات نشان دار آنها را مصرف کنند، هزینه های هنگفتی می پردازند. برای نمونه، در ساخت فیلم ها و سریال ها و مسابقات ورزشی، به عنوان حامی مالی برخی اشخاص حقیقی و حقوقی سرمایه گذاری می کنند تا برای چند لحظه، نشان آن شرکت به نمایش درآید.

جریان های فکری، بیشتر از راه مد و تبلیغ باورهای خاستگاه خود، حضور و گسترش می یابند. در کشورهای غربی، حزب ها، جمعیت ها و گروه های فراوانی با باورهای گوناگون دینی، سیاسی، اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی وجود دارند که اعتقادهای آنها در بیشتر موارد با هویت اسلامی و ایرانی ما سازگار نیست، به ویژه گروه هایی مثل: شیطان پرستان، هم جنس گرایان و فمینیست ها. این گروه ها برای خود شعارهایی در نوع لباس، نوع دوخت، ترکیب رنگی، طرح خاص، آرایش مو و چهره، دست بندها و گردن آویزها فراهم آورده اند. از این رو، استفاده از نشانه های مد آنان می تواند به معنی وابستگی به آن جمعیت ها، پذیرش آنها، علاقه به آنها، هم فکری و هم سویی با آنها و تبلیغ شان باشد. کار منطقی آن است که پیش از پیروی کردن از این مدها، به شناخت کافی درباره آن گروه، هدف ها و باورهای آنها دست یابیم. در غیر این صورت، حرکتی انفعالی و بی پایه و تقلیدی کورکورانه شکل خواهد گرفت.

پیام متن:

1. جریان های فکری، از راه مد، حضور و گسترش می یابند.

2. استفاده از هرگونه مد، تبلیغ جمعیتی است که این مد از آنجا برخاسته است.

3. پیروی بدون تحقیق از یک مد، نوعی تقلید کورکورانه است.

4. اجرای مد، قرار گرفتن در سیاهی لشکر پیروان اندیشه مد است.

مد و اتهام

انسان ها در زندگی خود گاه با مسائل تخصصی روبه رو می شوند که در این حالت، بنا بر نظر کارشناس آن فن رفتار می کنند. برای مثال، هنگام بیماری، با نظر و دستور پزشک و صلاح دید او عمل می کنند یا در مسائل فقهی، از مرجع خاصی تقلید می کنند. در مقابل، برای مواردی چون نوع لباس، آرایش و مد، عملکرد شخص باید برخاسته از باورها، نیازها و شرایط فرهنگی و بومی او باشد، نه بر اساس تقلید کورکورانه از دیگران. بی توجه بودن به این نکته ها در انتخاب مد، نشان دهنده سستی فرد در حفظ اعتقاد و منش اخلاقی اوست و درواقع، چنین شخصی، خود را در معرض نوعی اتهام قرار داده است. در کلام پیشوایان معصوم علیهم السلام نیز در این باره سخنانی آمده است، چنان که در حدیثی از امیرالمؤمنین علی علیه السلام می خوانیم:

مَنْ عَرَضَ نَفْسَهُ لِلتُّهْمَةِ فَلایَلُومَنَّ مَنْ أَساءَ بِهِ الظَنُّ.

هر کس خودش را در معرض اتهام قرار دهد، کسی را که به او گمان بد برد، سرزنش نکند.

آن امام همام در جای دیگر فرموده است: «وَ ایّاکَ وَ مَواطِنَ التُّهْمَةِ؛ از جایگاه های تهمت دوری کن».

پس با توجه به این حقیقت عرفی، نسنجیده استفاده کردن از مدهای نامناسب، به معنی ایجاد بهانه اتهام است. برای مثال، اگر فردی، ناآگاهانه از مدی که نماد «شیطان پرستی» است، استفاده کند، در صورتی که بیننده او بدون پرس وجو، او را یک «شیطان پرست» بپندارد، در اینجا آن که سزاوار سرزنش است، فرد مدگراست، نه بیننده؛ زیرا آن شخص با استفاده از چنین مدی، خود را در معرض تهمت دیگران قرار داده است.

همچنین به کارگیری این نمادها، به معنی بالا بردن تعداد طرفداران و علاقه مندان آن جمعیت خواهد بود. به عبارت دیگر، سیاهی لشکر آن نگرش به شمار می رود و مانور تبلیغاتی گسترده ای را برای آنها فراهم می آورد. یکی از شاخص های رسانه های غربی در تجزیه و تحلیل باورهای ما، استفاده از همین نمادهاست. شاید تعجب کنید اگر در رسانه ای بشنوید: «گرایش جوانان ایرانی به گروه فلان افزایش یافته است و این مطلب را می توان در شیوه پوشش و آرایش آنها می توان دید».

پیام متن:

1. معمولاً انسان ها براساس آنچه می بینند، قضاوت می کنند.

2. با استفاده و اجرای مد، مواد خام قضاوت بینندگان فراهم می شود.

3. انسان حق ندارد مقدمات متهم شدن خودش را فراهم کند.

4. اجرای مد، قرار گرفتن در سیاهی لشکر پیروان اندیشه مد است.

مترجم سيدخليل مرتضوي /سولاكانبوكان بازدید : 57 چهارشنبه 10 اسفند 1390 نظرات (0)
سخنان کوتاه تربیتی (بنی آدم اعضای یکدیگرند)

پدید آورنده : سکینه ربیعی ، صفحه 97

1. سعدی:

بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی

2. قرآن کریم:

مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِی اْلأَرْضِ فَکَأَنَّما قَتَلَ النّاسَ جَمیعًا وَ مَنْ أَحْیاها فَکَأَنَّما أَحْیَا النّاسَ جَمیعًا. (مائده: 32)

هر کس، فردی را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روی زمین بکشد، چنان است که گویی همه انسان ها را کشته و هر کس انسانی را از مرگ رهایی بخشد، چنان است که گویی همه مردم را زنده کرده است.

3. پیامبراعظم صلی الله علیه و آله

مَثَلُ الْمُؤمِنینَ فی تَوادِّهِمْ وَ تَراحُمِهِمْ وَ تَعاطُفِهِمْ مَثَلُ الْجَسَدِ: اذَا اشْتَکی مِنْهُ عُضْوٌ تَداعی لَهُ سائِرُ الْجَسَدِ بِالسَّهَر وَ الْحُمّی.

مَثَل مؤمنان در دوستی و ابراز رحمت و عاطفه به یکدیگر، مثل پیکر است. هر گاه عضوی از آن دردمند شود، دیگر اعضای پیکر، با بی خوابی و تب، با آن عضو هم دردی می کنند.

4. ابوالحسن خرقانی:

اگر از ترکستان تا به در شام، کسی را خاری در انگشت شود، آن از آنِ من است. همچنین [اگر] از ترک تا شام، کسی را قدم در سنگ آید، زیان آن مراست و اگر اندوهی در دلی است، آن دل از آنِ من است... . کاشکی حساب همه خلق با من بکردی تا خلق را به قیامت حساب نبایستی دید. کاشکی عقوبت همه خلق مرا کردی تا ایشان را دوزخ نبایستی دید.

6. مهاتما گاندی:

هیچ تقوایی وجود ندارد که هدفش یا محتوایش، تنها خوش بختی و آسایش یک فرد باشد. ما همه اعضای خاندان بزرگ بشری هستیم. ممکن است که بشریت هزاران اتاق را اشغال کرده باشد، ولی همه آنها به یکدیگر مربوط است.

7. جبران خلیل جبران

درخشان ترین تن پوشت را دیگری بافته است؛ گواراترین خوراکت همان است که بر میز دیگری می خوری؛ آسوده ترین بسترت در خانه دیگری است. حال مرا بگو چگونه می توانی خویش را از آن دیگر شخص جدا دانی؟

8. برتراند راسل:

نوع بشر چنان به صورت یک خانواده درآمده است که ما نمی توانیم سعادت خود را جز از راه تأمین سعادت دیگران تأمین کنیم. اگر می خواهیدخود خوشبخت باشید، باید راضی شوید به اینکه دیگران را نیز خوشبخت ببینید.

9. اقبال لاهوری:

نه افغانیم و نی ترک و تتاریم چمن زادیم و از یک شاخساریم
تمییز رنگ وبو بر ما حرام است که ما پرورده یک نوبهاریم

10. صائب تبریزی:

تار و پود عالم امکان به هم پیوسته است عالمی را شاد کرد آن کس که یک دل شاد کرد

پیوسته است سلسله موج ها به همخود را شکسته هر که دل ما شکسته است

ز رفتن دگران خوش دلی، از این غافلکه موج ها همه با یکدگر در آغوشند

11. سیدعلی صیدی تهرانی:

دلم به دوستی عالَمی گرفتار است به کار هر که شکستی رسد، به کار من است
مترجم سيدخليل مرتضوي /سولاكانبوكان بازدید : 81 چهارشنبه 10 اسفند 1390 نظرات (0)

«شهرستان مهاباد»

 

CirCaraPlaceatnight.jpg

 

مَهاباد (به کردی:مه‌هاباد, Mehabad) مرکز شهرستان مهاباد و یکی از شهرهای کردنشین استان آذربایجان غربی در ایران می‌باشد. این شهر همچنین پایتخت جمهوری مهاباد بوده‌ است. شهری سرسبز و در میان چندین کوه واقع شده‌است.از جمله آثار تاریخی این شهر می‌توان به فقرگاه و غار آبی سهولان اشاره کرد.

موقعیت

مهاباد از شمال با میاندوآب ، از شمال شرق با نقده ، از غرب با پیرانشهر و از جنوب با شهرستان سردشت و شهر ربط و از شرق با بوکان همسایه میباشد

پیشینه

دیرینگی این شهر دست کم به دوران صفوی بازمی‌گردد. در متون و اسناد تاریخی نام این شهر نخست سووق بلاق (به معنی «چشمه سرد» در ترکی) بعدها ساوج بلاغ و در دوره قاجاریه ساوج بلاغ مکری قید شده است و تا سال ۱۳۱۵ به همین اسم نامیده می شد. اما در آن سال بر اساس اقدام فرهنگستان وقت ایران و بنا بر پیشنهاد روانشاد غلامرضا رشید یاسمی و تصویب فرهنگستان نام این شهر به مهاباد تغیر یافت. شهر مهاباد در کالبد کنونی توسط صارم‌بگ از ملوک کُرد ساوجبلاغ مکری در اوایل سده ی ۱۱ هجری در بخش شمال نزدیک به خم رودخانه مهاباد (محلات باغ سیسه و دباغیان) فعلی بنا گردید.

قدیمی‌ترین منطقه مهاباد «باغ سیسه» نام دارد که یکبار هم بر اثر سیلاب ویران شده‌است و امروزه دارای معماری قدیمی و بافت آن رو به فرسایش است.

سیل و آسیب‌های دیگر باعث انتقال خانه‌ها به بخش‌های جنوبی و ایجاد محلات تازه پیرامون میدان چهارچراغ (شهرداری فعلی) گردیده‌است.

شهر مهاباد به حالت متروکه درآمده بود تا این‌که بداق‌سلطان حکمران مهاباد دوباره به آبادانی آن پرداخت. بازرگانی در این شهر در دوره ی قاجار گسترش یافت و مبادله کالا با شام و بیروت انجام می‌شد که بیشتر در سراهای موصلیان، کریمخان و کاشی‌ها در بازار مهاباد و کاروانسرای سیمون، همدانی‌ها، تاجرباشی و کوسه صورت می‌گرفت.

کوچ به شهر در طول دهه ۵۵-۱۳۴۵ خورشیدی افزایش چشمگیر داشت و تراکم جمعیتی آن را بالا برد. بیشتر این کوچ‌ها از دیگر شهرهای کردنشین منطقه بوده‌اند. پس از گسترش شهر بسیاری از باغ‌های پیرامون مهاباد مسکونی شدند که امروزه این امر در نام شماری از محلات این شهر که با واژه ی باغ همراه است دیده می‌شود.

امروزه همه معابر شهر آسفالت است و شهرک صنعتی که در کیلومتر ۱۸ جاده مهاباد-میاندوآب قرار دارد و ۹ واحد آن به بهره‌برداری رسیده‌ است برای ۱۸۴ نفر ایجاد اشتغال کرده است.[۱] به استناد شواهد معتبر منطقه مکریان از پیشینه ای تاریخی برخوردار است. اما تاریخ تاسیس شهر مهاباد چهار صده قبل و متقارن با حکومت شاه اسماعیل صفوی می باشد.در سال 1081 هجری قمری و در اواخر سلطنت شاه سلیمان صفوی ( شاه عباس اول ) بداق سلطان فرزند شیر خان مکری حکومت منطقه ی مکری را در اختیار گرفت و مهاباد کنونی را مرکز حکمرانی خویش قرار داد و اقدامات اساسی و شایسته ای در جهت عمران و آبادانی منطقه به عمل آورد که از جمله می توان به احداث سه پل تمام بند دارلک و لج و پل سرخ 1079 هجری قمری مسجد سرخ 1089 هجری قمری حفر قنات و ساخت کاروانسرا و حمام لج در آن زمان اشاره کرد. در متون و اسناد تاریخی نام این شهر ابتدا سووق بلاق ( سوخ بلاق به معنی سرد چشمه ) بعدها ساوج بلاغ و در دوره قاجاریه ساوج بلاغ مکری قید شده است و تا سال 1315 به همین اسم نامیده می شد. اما در آن سال بر اساس اقدام فرهنگستان وقت ایران و بنا بر پیشنهاد روانشاد غلامرضا رشید یاسمی و تصویب فرهنگستان نام این شهر به مهاباد تغیر یافت.

ویژگی‌های جغرافيايي و اقليمی

مهاباد در جنوب استان آذربایجان غربی، در عرض جغرافيايي َ٤٦ و ْ٣٦ شمالی و طول جغرافيايی َ٤٣ و ْ٤٥ شرقی و در دامنه رشته کوه‌های لند شيخان قرار دارد. ارتفاع این شهر از سطح دريا ١٣٨٥ متر مي‌باشد.

مردم

بیشینه مردم مهاباد کرد هستند اما اقلیتی از آذری‌ها هم در این شهرستان زندگی می‌کنند. مردم مهاباد بیشتر از تبار سه ایل منگور ، گورک و دهبکری هستند.

زبان

زبان گفتاری مردم مهاباد، کردی سورانی با لهجه ی مُکریانی و اقلیت مهاجری هم آذربایجانی می‌باشد.

وسعت و جمعیت

از لحاظ وسعت شهرستان مهاباد با ۲۵۹۲ کیلومترمربع، چهارمین شهر بزرگ استان است. بر پایه واپسین سرشماری انجام شده در سال ۸۵، جمعیت این شهر حدود ۲۰۱٫۰۱۰ تن است .از این تعداد جمعیت ۱۳۵٫۷۸۰ تن شهری و ۶۵۲۶۹ تن روستایی هستند. هم‌چنین ١٠٢٤٦٢ تن از جمعیت این شهرستان را مردان و ٩٨٥٨٧ تن را زنان تشکیل می‌دهند. این شهرستان ٧% از کل وسعت و جمعیت استان آذربایجان غربی را تشکیل داده‌است.

آب و هوای مهاباد

شهر مهاباد با قرار گرفتن در شمال باختری ایران دارای آب و هوای معتدل کوهستانی است. تابستان‌ها خنک و زمستان‌ها بسیار سرد می‌باشد. بهار قشنگ‌ترین فصل دراین منطقه‌ است. در فصل پاییز هوا بیشتر بادی است.

محلات و معابر

چهارچراغ پشت تپه بداق‌سلطان به‌ری شیلانان باغ سیسه باغ شایگان میدان استقلال محله اصحاب‌ سپی‌ محله ارمنیان بازار قیصری‌ میدان آردی‌ خانقاه محله خلورآباد زمین‌های‌ شهرداری‌ سه‌آشان دانشگاه آزاد شهرک فجر خیابان فلسطین تپه‌ قاضی‌ کانی مام قنبران کانی صوفی طه کوی زیبا محمودکان فرهنگیان مجبورآباد مکریان چهار راه آزادی، نبوت شرقی، یخچال‌سازی دباغیان باغ قوپی باغ گُلان باغ ساوا باغ حسن‌خان باغ اسماعیل‌آقا

دانشگاه‌ها

·         دانشگاه آزاد اسلامی واحد مهاباد

·         دانشگاه پیام نور مهاباد

·         دانشکده بازرگانی

·         دانشگاه جامع علمی و کاربردی

·         آموزشکده فنی و حرفه‌ای سما واحد مهاباد

منبع: ویکی پدیا

 

 

مترجم سيدخليل مرتضوي /سولاكانبوكان بازدید : 63 چهارشنبه 10 اسفند 1390 نظرات (0)

زبان وانواع آن

زبان های اصلی عبارتند از:

1.زبانهای هند و اروپائی شامل:

الف.زبان لاتین، که در کشور های ایتالیا، اسپانیا، پرتغال، آمریکای لاتین رواج دارد.

ب.زبا ن های ژرمنی، شامل انگلیسی، آلمانی، سوئدی، نروژی، دانمارکی، هلندی و قسمتی از زبان کشورهای فنلاند، بلژیک، لوکزامبرگ وسویس را شامل می گردد.

ج. زبانهای اسلاوی، که زبانهای روسی، لهستانی، اوکراینی، چکسلواکی، یوگسلاوی (صربستانی)، بلغاری،رومانیایی، وقسمت های زیادی از شرق اروپا را شامل می شود.

د.هند وایرانی یونانی، که شامل از زبانهای  هندی، بنگالی، فارسی، ارمنی، ویونانی میشود.

2.زبانهای سامی وحامی، که زبان سامی شامل زبانهای مردمان عرب خاور میانه، یهود(عبری)وزبانهای حامی شامل زبان مردمان عرب شمال آفریقا میگردد.

3.زبانهای چینی و ژاپنی که از نظر تکلم اکثریت داشته وشامل منطقه ی آسیای شرقی می شوند. از ویژگی های این زبانها یک سیلابی بودن آنها است.

4.زبان ماله ای که در آسیای جنوب شرقی وجزایر اقیانوس کبیر رواج دارد و شاخه هایی مانند استرونزی،تاگالائی و مائوری را شامل می شود.

5.زبانهای کلدانی، آرامی سر یانی فنیقی، که زبانهای باستانی به شمار می آیند و فقط برخی از لغات آن وارد زبانهای رایج فعلی گردیده اند.

6.زبان پارسی که از نظر ریشه جزو  زبانهای هند و اروپائی است ولی از 700سال قبل تاریخ روشن ومدونی دارد خود به چهار دسته تقسیم می شود:                                                           

فارسی باستان (فرس قدیم) - زبانهای پهلوی- زبان ساسانی - فارسی دری

زبانهای فعلی جهان (به ترتیب الفبا):

تعداد تقریبی تکلم کننده به نفر

نام زبان

 

110میلیون

1-آلمانی

560هزار

2-آماریک (شامل بالینی، سیایانی، ایسلوکائونی،مادونی، مالایائی، مالاگاشی،سونداندی، که بیشتر در اندونزی وجنوب شرق آسیااست)

60 میلیون

3-آنامی در(هند وچین)

تعداد تقریبی تکلم کننده

نام زبان

105 میلیون

4-آناگولوک (جنوب شرق و شرق آسیا)

250 میلیون

5-اسپانیولی

800 میلیون

6-انگلیسی

6 میلیون

7-ازبکی

50 میلیون

8-اوکرائینی

70 میلیون

9-ایتالیایی

415 میلیون

10-اندیک (شامل آسامی، بنگال، بهاراتی،گچراتی،هندی،لاندانی،مراتی،پنجابی و راجسدانی).

6 میلیون

11- پانتو،شامل:وزولو،(در جنوب آفریقا)بربری ودیالیت ها(در شمال آفریقا)

25 میلیون

12- برمه ای

17 میلیون

13- بلغاری

170میلیون

14- بنگالی در هند و پاکستان

37 میلیون

15- بهاراتی درهند

30 میلیون

16- بیسایان در فیلیپین

176 میلیون

17- پرتغالی

18 میلیون

18- پشتو- در افغانستان وپاکستان

18 میلیون

19- پنجابی درهندوستان

15 میلیون

20- تاگوتوک در فیلیپین

30 میلیون

21- تبتی وبرمه ای

70 میلیون

22- ترکی

45 میلیون

23- ترکستان و قزاقزستان و تاتار

33 میلیون

24- تلو گو درهند 

27 میلیون

25- تمپلی درهند

45 میلیون

26- جاوه ای

15 میلیون

27- چک

980 میلیون

28- چینی، شامل:ماماندازین - مالایالام

17 میلیون

29- راجستانی درهند وپاکستان

..
مترجم سيدخليل مرتضوي /سولاكانبوكان بازدید : 51 چهارشنبه 10 اسفند 1390 نظرات (0)

وسعت کره ی زمین وجزئیات آن

کره ی زمین کروی کامل نیست، بلکه در ناحیه ی قطبی فرو رفتگی دارد به طوری که شعاع استوائی زمین 6378 کیلو متر وشعاع قطبی آن 6357 کیلو متر است.

وسعت کل کره ی زمین 510 میلیون کیلومتر است.

از این مقدار 360 میلیون کیلو متر را اقیانوس ها ودریاها منشعب از آنها اشغال کرده و 150میلیون کیلو متر دیگر را قاره ها تشکیل می دهند.

اما در داخل قاره  ها ودرباچه ها و حوضه ها ی بزرگ آبی برمی خوریم که تقریبا حدود 15 میلیون کیلو متر مربع از قاره را این آب ها تشکیل میدهند،بنابراین:

اقیانوس ها ودر یاها (360میلیون کیلومتر مربع)+ دریا ها وحوضه های بزرگ آبی (15 میلیون کیلومتر مربع ) =375 میلیون کیلومتر مربع (مجموع آبهای کره زمین).

وقاره ها (150 میلیون کیلومتر مربع ) ـ آبهای داخل قاره ها (15 میلیون کیلو متر مربع )= 135 میلیون کیلومتر مربع (خشکی های کره زمین ).

مترجم سيدخليل مرتضوي /سولاكانبوكان بازدید : 61 چهارشنبه 10 اسفند 1390 نظرات (0)

خلاصه ای از تاریخ ماد(کوردها)

ماد نام سرزمین دربرگیرنده بخش غربی فلات ایران بود. مجموعه لشکرکشی های آشور به سرزمین ماد در قرن هشتم پ. م. و خطر حمله از غرب به‌وسیله دولت زورمند آشور، نیاز تشکیل یک دولت متمرکز را برای مادها که جدیدترین مهاجران به زاگرس بودند بوجود آورد.
هرودوت می‌نویسد: آشوریها در آسیا پانصد سال حکومت کردند، اول مردمی که سر از اطاعت آن‌ها پیچیدند مادها بودند اینان برای آزادگی جنگیدند،‌ رشادتها کردند و از قید بندگی رستند. ماد‌ها پایه‌های نخستین شاهنشاهی (۷۲۸-۵۵۰ پ.م.) آریایی‌تباران را در ایران بنیاد نهادند. در آغاز قرن ۶ پ. م. با شکست آشور و فتح شرق لیدیه پادشاهی ماد تبدیل به شاهنشاهی بزرگی در آسیا شد. امپراتوری ماد در زمان، هووخشتره به بزرگ‌ترین پادشاهی غرب آسیا حکومت می کرد و سراسر ایران را آن چنان که در نقشه سرزمین ماد هویدا است برای اولین بار در تاریخ به زیر یک پرچم اورد. هوخشثره بنیانگذار اولین قدرت ایرانی بود.
پایه گذاری دولت ماد به عنوان نخستین دولت بر پایه وحدت اقوام مختلف ساکن فلات ایران با مشترکات و پیوندهای فرهنگی را باید به عنوان مهم‌ترین رویداد در تاریخ ایران به شمارآورد.
سرزمین ماد

سرزمین ماد ۶۷۵ پ.م.

ماد نام سرزمینی بود که تیره ی ایرانی مادها در آن ساکن بودند. این سرزمین دربرگیرنده بخش غربی فلات ایران بود. سرزمین آذربایجان فعلی در شمال غربی فلات ایران را با نام ماد کوچک و ناحیه امروزی تهران ( ری )،حوزه شمال غربی کویر مرکزی، همدان، کرمانشاه، لرستان‌، و کردستان را با نام ماد بزرگ می‌شناختند. پایتخت ماد در گذشته هگمتانه نام داشت که بعدها به اکباتان تغییر نام داد.
طوایف ماد
سرزمین ماد ۶۰۰ پ.م.

مطابق منابع کهن آشوری و یونانی و ایرانی در مجموع معلوم می گردد که سه طایفه از شش طایفه تشکیل دهندهً اتحاد مادها یعنی بوسیان (کردوخی ها و میتانی ها) ، ستروخاتیان (ساگارتی ها، کرمانجها) وبودیان (لرها) متعلق به کردها و لرها بوده و سه طایفه مادی دیگر عبارت بوده اند ازآریزانتیان (طایفه نجبای ماد) که درحدود کاشان میزیسته اند و مغها که در ناحیهً بین رغهً آذربایجان (مراغه) و رغهً تهران ( ری ) ساکن بوده اند و سرانجام پارتاکانیان (یعنی مردمی که درکنار رود زندگی می کنند) همان مردم منطقهً اصفهان بوده اند.
مطابق منابع یونانی، در سرزمین کمنداندازان ساگارتی (زاکروتی، ساگرتی) (همان استان کرمانشاهان کنونی) مادی های ساگارتی میزیسته اند که شکل بابلی - یونانی شدهً نام خود یعنی زاگروس (زاکروتی، ساگرتی) را به کوهستان غرب فلات ایران داده اند. نام همین طوایف است که در اتحاد طوایف پارس نیز موجود است و خط پیوند خونی طوایف ماد و پارس منجمله از منشا همین طایفه ساگارتی ها (زاکروتی، ساگرتی) است، طوایف پارس قبل از حرکت به سوی جنوب دورانی طولانی را در مناطق ماد ها بوده و بعدها رو به جنوب رفته اند.
جنگ های آشور و ماد

مجموعه لشکرکشی های آشور به سرزمین ماد در قرن هشتم پ. م. نتوانست قدرت مادها را در هم بشکند و بیشتر حملات غارتگرانه بودند. دولت ماننا اتحادیه طوایف ماننایی منطقه و خود، از گذشته جزیی از سازمان های حکومتی لولوبیان - گوتیان بودند. دولت ماننا در سده هفتم ق.م. جزیی از دولت بزرگ ماد به شمار می رفت. اخرین لشکرکشی اشور به ماد در سال ۷۰۲ پ. م. بود. خطر حمله از غرب به‌وسیله دولت زورمند آشور، نیاز تشکیل یک دولت متمرکز را برای مادها که جدیدترین مهاجران به زاگرس بوده اند بوجود آورده است. ماد‌ها پایه‌های نخستین شاهنشاهی آریایی‌تباران (۷۲۸-۵۵۰ پ.م.) را در ایران بنیاد نهادند.
ظهور پادشاهی ماد
به گفته مورخین یونانی، پس از حملات شدید و خونین آشوریان به مناطق مادنشین، در حدود سال ۷۰۸ قبل از میلاد، رهبر یکی از قبایل مادی دیاکو به‌وسیله مجلس اتحادیه، به عنوان رهبر قبایل مادی انتخاب شده و وظیفه تشکیل یک دولت مرکزی به عهده وی گذاشته می شود. این رهبر، دیاکو (دیوکس در یونانی) با متحد کردن قبایل پراکنده مادی و برقراری قوانین مختلف، به عنوان اولین رهبر ماد شناخته می شود و اوست که پایتخت خود را در همدان امروز (هنگمتان، همریشه با هنگمن و انجمن، به معنای محل جمع شدن) قرار می دهد.
یکی از کتیبه های آشوری از شخصی به نام دیاکو، بیست سال قبل از تاریخ انتخابش به عنوان شاه مادها، نام می برد. این شخص آغاز کننده چند شورش برعلیه دولت آشور است که برای خواباندن آنها، حضور شخص امپراتور آشور لازم است. دیاکو و تمام اعضای خانواده اش به تبعید محکوم می شوند و نام او در کتیبه ها دیگر نمی آید. بیست سال بعد، دیاکو به عنوان شاه ماد انتخاب می شود و با پایه گذاری دولت ماد، به عنوان یک دشمن متمرکز آشور، دوباره به صحنه تاریخ بازمی گردد.
شاهان ماد
دیاکو
دیاکو در (۷۲۸ پ.م.) به شاهی رسید و شهر همدان (هگمتانه آنروزگار) را پایتخت خویش قرار داد. وی دستور ساخت هفت دیوار تودرتو و استوار را در همدان داد که درون این دیوارها باغ و بیشه و بوستان فراوانی پدید آوردند. این سازه شگفت‌انگیز پایتخت ایران آن روزگار بود. دیاکو ۵۳ سال پادشاهی کرد.
فرورتیش
پس از او فرورتیش ۲۲ سال (دوره حکومت: ۶۷۵-۶۵۳ پ.م.) حکومت کرد و قبائل ایرانی را به اطاعت کشید. انگاه وارد جنگ با دولت آشور شد ولی در برابر آشوریها شکست یافت و کشته گردید. فرورتیش بر سرزمین ماد از حدود ری تا اصفهان و آذربایجان و کرمانشاه و کردستان و همدان سلطنت می‌کرده است.
بیشتر حکومت فرورتیش به نظم دادن به قبایل مادی و جنگیدن با دشمنان خارجی گذشت. مدارک آشوری و بابلی به خطراتی که مادها از شرق خود احساس می کردند اشاره نمی کند، اما قبایل شمال دولت ماد (سکاها و کیمری‌ها)، از اهمیت خاصی برای مادها و آشوری ها برخوردار بودند. در حدود اوایل قرن هفتم قبل از میلاد، در زمان حکومت دیاکو و اوایل حکومت فرورتیش، قبایل کیمری‌ها که از صحرانشینان دشتهای جنوبی دریای سیاه بودند، به ماد و آشور حمله کردند. امکان ایرانی بودن قبایل کیمری‌ها، احتمالا" دلیل اصلی آنها برای تشکیل یک اتحادیه با مادها برعلیه دولت آشور بود. حملات کیمری به آشور ضرباتی به آن دولت وارد کرد، اما در شکست دادن کامل آشور و پادشاه بزرگ آن، آشورحدون، ناموفق بود.
خشتریته
پس از فرورتیش رهبری مادها را خشتریته (دوره حکومت: ۶۵۳-۶۲۵ پ.م.) در دست گرفت. خشتریته اولین پادشاهی است که پادشاهی ماد را در غرب فلات ایران تشکیل داد. به دنبال حمله مجدد اشور به مادها خشتریته برای پایان دادن به حملات اشور با ماننا و سکاها پیمان دوستی بست و عملا با اشور وارد جنگ شد. داستان سلطنت سکاها در ماد خطا است دولت ماد در این فاصله قدرت خود را مستحکم کرد. خشتریته در سال ۶۲۵ پ. م. در گذشت.
هووخشتره
پس از خشتریته، پسر ش هووخشتره (کی آخسارو) (کيخسرو را صورت افسانه‌ای هووخشتره فرمانروای بی نظیر وبی مرگ اوستا و شاهنامه میدانند.) (دوره حکومت: ۶۲۵ تا ۵۸۵ پ.م.) به شاهی رسید. هووخشتره اولین پادشاهی است که یک سلطنت سراسری را در ایران تشکیل داد و ایران را به عنوان یک قدرت مهم جهان آن زمان مطرح کرد.
ایشتوویگو

ایشتوویگو (دوره حکومت: ۵۸۵ تا ۵۵۰ پ. م) واپسین پادشاه ماد و جانشین هووخشتره بود. در مورد حکومت او اطلاعات زیادی در دست نیست و بیشتر روایات یونانی و پارسی، به اواخر سلطنت او و نابودی حکومت ماد به دست کورش بزرگ اشاره می کنند.
ایشتوویگو متهم به ترجیح دادن شکوه و راحتی دربار آشور به زندگی سخت و ارتشی مادی شده است و انحطاط قدرت ماد را بیشتر به او نسبت می دهند. در صورت قبول، می توان تصور کرد که بیشتر آثار باقی مانده از دوران مادها، بخصوص آثار بجای مانده در تپه نوشی جان[14] ، به دوران سلطنت ایشتوویگو بر می گردد. همچنین، راحتی هایی که در دوران هخامنشی به عنوان «تنپروری مادی» در سلطنت ایشتوویگو خوانده شده را، شاید به جای دوران انحطاط ماد، زمان انتقال زندگی قبایل ایرانی از طرز زندگی صحرانشینی به شهرنشینی بنامیم و آنرا آغاز واقعی تمدن ساکن قبایل ایرانی بدانیم.
جنگ های اشور و کشور ماد
از سال ۶۷۳ پ م جنگهای مادها و آشور دوباره پا میگیرد از این زمان به بعد در اسناد آشوری ها از کشور ماد نیرومند سخن میرود که نشان از به رسمیت شناخته شدن موجودیت دولت مادها از طرف آشوری ها است. در حدود سال ۶۵۰ پ. م. پادشاهی ماد دولت بزرگی در ردیف ماننا و اورارتو و عیلام بود. بعد از کیمری‌ها، یکی دیگر از قبایل صحرانشین شمال قفقاز، سکاها، به منطقه شمال غرب ایران حمله کردند و در سر راه خود، دولت اورارتو در غرب دریاچه اورمیه و شرق آناتولی را نابود کردند.
آشوربانیپال پادشاه آشور
در زمانی که آشور بانیپال پادشاه نیرومند آشور بر سر قدرت بود جنگی بین مادها و اشوری ها در نگرفت ولی جنگ های آشور و عیلام تا نابودی دولت عیلام در سال ۶۴۰ پ م ادامه یافت. آشور بانیپال در سال ۶۳۳ پ م در گذشت. دولت ماد در این فاصله قدرت خود را مستحکم تر کرد.

تشکیل سلطنت سراسری مادها در ایران
هووخشتره، (کیاکسار مدارک یونانی)، بزرگ‌ترین پادشاه ماد است. توانایی های او در منظم کردن ارتش و بستن توافق نامه های خارجی با دولتهای همسایه، او را به قدرتمندترین شاه غرب آسیا در زمان خودش تبدیل کرد. هووخشتره در ده سال اول حکومتش موفق شد که رابطه اش را با پادشاه سکاها، پروتوثیس، به اتحاد متقابل تبدیل کند.
هووخشتره ارتشش را به دوقسمت پیاده نظام مجهز به نیزه و سوارنظام تیر انداز (شکلی که از سکاها آموخته بود) تقسیم کرد و برای اولین بار از ارابه های جنگی مجهز به نیزه های برنده که صد سال بعد در جنگهای کورش و داریوش معروف شدند، استفاده کرد.
در این زمان، آشور بنی پال دوم، شاه نیرومند و بی رحم آشور، درگذشته بود. از طرفی، یک حکومت کلدانی جدید در بابل در حال شکل گیری بود و شاه آن، نبوپولسر، در صدد گسترش مرزهای کشورش بود و موفق شده بود بخش‌هایی از مملکت عیلام را نیز تصرف کند. هوخشثره، تصمیم به برقراری یک توافق نامه برعلیه آشور با نبوپولسر گرفت.
در زمان حکومت هووخشتره ماد قبایل آریازنتا و پارتاکانیان را در نواحی ری و اصفهان و دیگر قبایل ایرانی شرق را تا ناحیه گرگان به اطاعت کشاند و دولت نیرومند سراسری مادها در ایران را تشکیل داد هوخشتره سپس به پارس حمله کرد و قبایل پارس را به اطاعت در آورد.
حمله ماد و نابودی دولت آشور
هووخشتره شاه ماد در حمایت از بابل به آشور اعلان جنگ داد. هوخشتره در سال ۶۱۴ پ م از کوه های زاگروس گذشت و ضمن تسخیر آبادی های آشوری سر راه، شهر آشور پایتخت دولت آشور را در محاصره گرفت. پس از سقوط شهر آشور، پادشاه بابل در شهر آشور به دیدار هوخشتره آمد و در آنجا پیمان دوستی ایران و بابل تجدید شد. در سال ۶۱۳ پ. م. شاه آشور در نینوا بود و این شهر نیز در سال ۶۱۲ پ. م. تسخیر شد. نیروهای ماد و بابل، پایتخت عظیم آشور را با خاک یکسان کردند و برای همیشه به تاریخ این امپراتوری بزرگ پایان دادند.
شکست آشور و فتح شرق لیدیه
در آغاز قرن ۶ پ. م. با شکست آشور و فتح شرق لیدیه پادشاهی ماد تبدیل به شاهنشاهی بزرگی در آسیا

شد. خاورمیانه بین دو پادشاهی نیرومند تقسیم شد: یکی دولت بابل و دیگر دولت ماد.
صعود پادشاهی ماد به شاهنشاهی آسیایی

امپراتوری ماد (۵۵۰ پ.م.)
در این زمان، هووخشتره به بزرگ‌ترین شاهنشاهی غرب آسیا حکومت می کرد. ماد، اورارتو، آشور و سوریه زیر حکومت او قرار داشتند. پادشاهی عیلام که نیم قرن قبل به دست آشوربنی پال نابود شده بود، در دروازه های شرقی اش را به روی قبایل پارس باز کرده بود. پادشاه انشان، پایتخت شرقی عیلام، در این زمان یک پارسی بود و پارسیان دیگر کم کم با جامعه نوعیلامی آمیخته می شدند، اما هم انشان و هم بقیه پارس، خراجگذاران پادشاه ماد بودند.
دولت ماد در کار ایجاد سازمانی گسترده و دقیق و متکی بر نهادهای قدرتمند در زمینه های سیاسی
اقتصادی نظامی توفیق یافت. دیاکونوف با توجه به سنگ‌نبشته بیستون میگوید که سازمان دولتی و سازمان اجتماعی پارس تحت نفوذ شدید نظامات مادها بوده است.

هووخشتره در کشورش دست به اقدامات عمرانی زد و هم‌زمان قلمرو خود را در شرق به رود جیهون رساند و به زودی پارس و کرمان را نیز ضمیمه کشورش کرد و سراسر ایران را آن چنان که در نقشه سرزمین ماد هویدا است برای اولین بار در تاریخ به زیر یک پرچم اورد. مردمانی که امروزه از تبار مادها به شمار می‌آیند عبارت‌اند از مردم سرتاسر ایران. هوخشثره بنیانگذار اولین قدرت ایرانی بود.
وحدت اقوام مختلف سراسر ایران

پایه گذاری دولت ماد به عنوان نخستین دولت بر پایه "وحدت ملی" اقوام مختلف ساکن فلات ایران با مشترکات و پیوندهای فرهنگی را باید به عنوان مهم‌ترین رویداد در تاریخ ایران به شمارآورد.
نابودی پادشاهی ماد
با شکستی (۵۵۰ پ م) که کوروش بزرگ بر ایشتوویگو (دوره حکومت: ۵۸۵ تا ۵۵۰ پ. م) واپسین پادشاه ماد وارد ساخت شاهنشاهی ماد منحل شد. شاهنشاهی بزرگ ماد دورانی طولانی (۷۲۸-۵۵۰ پ.م.) برپایید و جای خود را به شاهنشاهی هخامنشی سپرد، که چیزی جز تداوم دولت و تمدن ماد با همان اقوام نبود.
معماری مادی که بعد از آشور تحت تأثیر معماری باشکوه اورارتو بود، با وارد کردن عوامل ایرانی، پایه گذار آثار درخشان دوران هخامنشی نظیر پارسه تخت جمشید و شوش شد. بسیاری دیگر از نشانه های تمدن های بین النهرین نیز از طریق مادها به هخامنشیان انتقال پیدا کرد، به طوری که تا قرنها بعد، نظم دربار ایران و تقریبا" بیشتر جنبه های باشکوه و فرهنگی جامعه ایران، از طرف نویسندگان یونانی به مادها نسبت داده می شود. سلطنت ایشتوویگو موقعیت ماد را از یک حکومت قدرتمند برمبنای قدرت نظامی به مرکزی برای فرهنگ تغییر داد. آثار این نفوذ فرهنگی را در توجه بسیار شاهنشاهان هخامنشی به ماد، علاقه آنها به فرهنگ و آداب مادی، نفوذ دین مادی بین مردم ایران از طریق قبیله مغ، و با توجه به سنگ‌نبشته بیستون موقعیت ماد به عنوان مرکز فکری برای نیروهای مخالف دولت هخامنشی می توان دید.
ظهور و صعود هخامنشیان
هخامنشیان نخست پادشاهان بومی پارس و سپس انشان بودند با شکست مادها (۵۵۰ پ م) و تشکیل شاهنشاهی هخامنشی و سپس فتح کامل لیدیه و بابل پادشاهی هخامنشیان تبدیل به بزرگ‌ترین شاهنشاهی شناخته شده جهان شد. دولت ماد را می‌توان پیشاهنگ دولت بزرگ هخامنشی دانست.


یك مطلب جالب دیگر به صورت خلاصه در مورد تاریخ مادها هست كه امیدوارم خوشتون بیاد.
البته اینها تنها مقالاتی است كه از منابع گوناگون پیدا كردم و خب بحثی پیرامونشون نشده كه امیدوارم بشه!!
خلاصه....این شما و اینم تاریخی دیگر از مادها.

شكل گيري پادشاهي ماد
از رهبر تشكيل دهنده اتحاديه طايفه هاي مادي ، با نامهاي " ديااكو" ، " ديوك " و يا " دياكو " ياد شده است . او با حمايت گسترده مردم منطقه، توفيق يافت تا از مجموعه سرزمينهاي كه بر هر يك رئيس و شاهكي حكومت مي راند در فاصله 788 ق.م. و به اعتبار ديگر 767 تا 745 ق.م. در منطقه وسيعي كه شامل ماد كوچك ، مركزي و شرقي مي شد، دولتي را پي ريزي كند كه در قرن هفتم پيش از ميلاد تا دو دهه آغازين قرن ششم ق.م. بزرگترين پادشاهي نيرومند زمان گردد.
مدت زماني پس از شكست دياكو از سارگن شاه آشور ، فرزند و جانشين او كه نامش به گونه هاي مختلفي ، چون فرورتيش ، خشتريته ، كشتريتي وفرائورتس ياد شده است ، قدرت رهبري رابه دست گرفت ودر 3-672 ق.م. در برابر آشوريها به پا خاست . حدود دو دهه بعد ، بر اثر قدرت طلبي رهبران سكاهاي آريايي در جهت كسب مقام رهبري اتحاديه و منطقه ، نزديك يك ربع قرن ، يعني 652 تا 585 ق.م. با توانمندي به ساماندهي حكومت و جذب دولتهاي مختلف كوچك وبزرگ پرداخت كه در واقع ميتوان او را نقش آفرين دوران گسترش و شكل گيري پادشاهي ماد به شمار آورد . بنابر قول هرودوت، او طي نبردي سران سكاييان را به اطاعت وادار كرد ( در حدودسالهاي 613 و 612 ق.م. ). دولت ماناي تا قبل از 610ق.م. سلطنت كياكسار را به رسميت شناخت و خود جزئي از دولت ماد گرديد . دولت اورارتو نيز در آغاز دهه آخر قرن هفتم ق.م. رهبري كياكسار را پذيرفت و جزئي از كشور ماد گرديد . هم در زمان هوخشتره ( كياكسار )، سرزمين پارس به بخشي از سرزمينهاي دولت بزرگ ماد ، تبديل گرديد و هوخشتره فرمانروايي پارس را بر عهده كمبوجيه پدر گوروش بزرگ واگذاشت. به اعتباري ، لوح سيمين " آريارمنه " در همين زمان به وسيله هوخشتره به هگمتانه
پايتخت مادها انتقال يافت . همزمان با اين رويدادهاي مهم و فراهم آمدن موجبات شكل گيري دولت بزرگ ماد ، با پيوستن اتحاديه هاي طايفه أي و دولتهاي كوچك و بزرگ مستقر در فلات ايران كه از هبستگيهاي فرهنگي ديرينه برخوردار بودند ، هوخشتره زمان را براي در هم شكستن حكومت متجاوز و خونريزآشور كه طي چند قرن با يورشهاي پي در پي ، به ويرانگري و كشتارهاي وحشتناك در بخش وسيعي از فلات پرداخته بود ، مناسب ديد . از مدتي پيش ، ميان بابل و آشور درگيريهاي صورت گرفته بود ، ولي بابلي ها كاري از پيش نبرده بودند . با توجه به تمامي زمينه ها ، كياكسار نيروهاي خود را با عبوراز گردنه هاي زاگرس به ايالت " آراپخاي " بالاتر از نينوا ، رسانيد و بعد از تسخير شهر " طربيس " از دجله گذشت و تا شهر مشهور " آشور " پيش راند و آن را به تصرف در آورد . پس از آن ، بابلي ها دولت ماد را در آستانه در هم شكستن قطعي آشور ديدند ، بر اساس توافقهاي پيشين ، به ياري مادها آمدند و با هم به محاصره " نينوا " پرداختند . در ماه اوت 612 پيش از ميلاد ، نينوا سقوط كرد و به دوران حكومت خشن ترين قدرت زمان ، پايان داده شد.

سقوط نينوا و از ميان برداشته شدن دولت آشور ، از جمله رويدادهايي است كه مورد استقبال فراوان همه ساكنان سرزمينهاي مجاور آن كشور كه لطمه هاي بسيار از آن ديده بودند ، قرار گرفت .
كياكسار براي آنكه بار ديگر آشور سربلند نكند ، بازمانده نيروهاي آشوري را كه به "حران " رفته بودند، در هم كوفت و در نتيجه سراسر بين النهرين شمالي و تمامي كشور آشور و از جمله ، ناحيه سيرو
مدي يا " سوريه
ماد " را به كشور ماد ملحق گردانيد.
هوخشتره بعد از پيروزي درخشان برآشور ، به سوي غرب راند و با دولت ليدي (
Lydia
) مدت پنج سال به نبرد پرداخت . سرانجام ، بر اثر پادرمياني بخت نصر پادشاه بابل ميان دو دولت صلح برقرار گرديدو رود قزل ايرماق با " هاليس " به عنوان مرز دو كشور و به عبارتي ، غربي ترين مرز پادشاهي ماد تعيين شده . در اين هنگام مادها از جنوب غربي با كشور بابل هم مرز بودند و از سوي شمال ، سراسر سرزمين " وان " يا ارمنستان جزئي از كشور ماد به شمار مي رفت .
هرودوت ( در مجله يكم ، بند 104 ) يادآور شده است كه " خاك ماد " با سرزمين " ساسپيريان " ( يعني قبايل ايبري و گرجي ) هم مرز بود. در مورد سرزمين " كادوسيان " و " ماردان " يا گيلان و مازندران و نيز ايلام ، برخي از مورخان با شك و ترديد سخن گفته اند، در حالي كه در نوشته هاي كهن به پيوستگي آنها با ماد اشاره شده است . از جمله " كتزياس " درباره كادوسي ها اشاره دارد كه آنان تا كمي به پايان دوران دولت ماد ، جزيي از آن كشور بوده اند . در مورد ايلام نيز بايد گفت كه سرزمين مزبور ، دست كم بعد از سقوط قدرت آشور نمي توانسته است به صورت مستقل باقي مانده و جزيي از سرزمين ماد نشده باشد.
ديا كونوف در بحث مربوط به ساتراپهاي دولت ماد در عهد آستياك ( فرزند هوخشتره ) سرزمينهاي زير را نيز ، افزون بر آنچه گفته شده ، به عنوان ساتراپهايي از كشور ماد ياد مي كند :
- در نگيانا و كارمان و ميكيان (شامل سيستان، كرمان وبخشي از مكران وغرب افغانستان تا خط هرات
قندهار )
- ناحيه " پاريكانيان و حبشيان آسيايي " يا مكران بلوچستان كنوني .
- پارت وهيركانيه ، مسلما" ، آره يا وسغديانا به احتمال ولي گمان نمي رود تماما، و خوارزم به ظن بسيار ضعيف .
هرودوت به تسخير اين سرزمينها توسط فرورتيش اشاره دارد . از اين رو مي توان به ظن قوي گفت كه حدود ماد از طرف مشرق تا " باختر " وجيحون امتداد داشته است .
---
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ---

منبع: ویکی پدیا

مترجم سيدخليل مرتضوي /سولاكانبوكان بازدید : 297 چهارشنبه 10 اسفند 1390 نظرات (0)

«شهرستان سقز»

سَقِّز (به کُردی: Seqiz) یکی از شهرهای شمال‌غربی ایران در شمال استان کردستان است. این شهر در شمال‌غربی سنندج و در فاصله ی ۱۹۸ کیلومتری آن واقع است. از شمال به آذربایجان غربی (شهر بوکان)، از غرب به شهر بانه و منطقه ایل گورک و حدود شهرستان سردشت ، از جنوب به منطقه ی سرشیو و مریوان، و از شرق به تکاب افشار منتهی می‌شود. این شهر زمستان‌هایی بسیار سرد دارد و بر اساس داده‌های سازمان هواشناسی یکی از سردترین نقاط شهری کشور است. یکی از پائین‌ترین دماهای ثبت شده در این شهر ۴۳- درجه سانتیگراد بوده ‌است . به گزارش سازمان هواشناسی جمهوری اسلامی ایران شهر سقز به همراه شهرستان بستان آباد در استان آذربایجان شرقی که دمای 46- درجه در آن به ثبت رسیده سرد ترین شهرهای ایران لقب گرفته اند.

شهر سقز برروی دو تپه طویل که رودخانه سرپوشیده ولی‌خان از وسط آن می‌گذرد، بنا شده‌است. پستی و بلندی‌های داخل شهر و چشم‌انداز رودخانه ی سیمینه‌رود، که از کنار این شهر می‌گذرد از ویژگی‌های آنست.

وجه تسمیه

نام امروزینِ سقز از نام قوم ایرانی سکا به یادگار مانده‌است، و سکز همان ساکز است. در روزگار مادها سکاها فراوان به مرزهای ایران می‌تاختند. به‌دنبال حمله ی مجدّد آشور به مادها خشتریته برای پایان دادن به حملات آشور با ماننا و سکاها پیمان دوستی بست و عملاً با آشور وارد جنگ شد.

در حدود سال ۶۵۰ پ.م. پادشاهی ماد دولت بزرگی در ردیف ماننا و اورارتو و عیلام بود. بعد از سکاها کیمری‌ها (یکی دیگر از قبایل صحرانشین شمال قفقاز) به منطقه ی شمال‌غرب ایران حمله کردند و در سر راه خود، دولت اورارتو در غرب دریاچه ارومیه و شرق آناتولی را نابود کردند.

هووخشتره، بزرگ‌ترین پادشاه ماد، در ده سال اوّلِ حکومتش موفّق شد که رابطه‌اش را با پادشاه سکاها، پروتوثیس، به اتّحاد متقابل تبدیل کند. هووخشتره ارتشش را به دو قسمت پیاده‌نظام مجهّز به نیزه و سواره‌نظام تیرانداز (شکلی که از سکاها آموخته‌بود) تقسیم کرد و دولت نیرومندی در ماد تشکیل داد. در روزگار هووخشتره، پس از انقیاد سکاها در ماد، گروهی از سکاها را به غرب ماد کوچاندند و این سرزمین را به‌نام آنان سکزی یا ساکز خواندند که اکنون به سقز معروف است.

جغرافیایی انسانی

سقز طبق آمارهای گرفته شده سال ۱۳۸۵ بعد از سنندج, دومین شهر پرجمعیت استان کردستان است. طبق این آمار جمعیت شهر سقز برابر با۱۳۱٬۳۴۹هزار نفر بوده است. زبان و گویش مردم سقز کردی سورانی با لهجه اردلانی وموکریانی است شهرستان سقز در سال ۱۳۷۰ شمار شهرنشینان آن حدود ۸۰۶۰۰ نفر بوده است و روستایان آن هم برابر با ۷۹۲۰۰ نفر بوده که جمعا کل شهرستان ۱۶۰هزار نفر بوده اند اما با تغییرات حاصل در روستاهای خوش اب و هوا و ایجاد و احداث راههای آسفالته روستایی و برق کشی و مخابرات ودیگر امکانات تمایل مردم به سکونت در دهات بیشتر شده است .بخش های تابع سقز اعبارتند از از شهر صاحب و روستاهای سرا و ترجان و کلتپه و تیلکو است.

مختصات جغرافیای

سقزدر “۴۶ درجه و ۱۷ دقیقه”طول جغرافیایی و “۳۶ درجه و ۱۴ دقیقه” عرض جغرافیایی از خط استوا واقع شده است.ارتفاع آن از سطح دریا ۱۴۷۶ متر است و نسبت به تهران “۲۵ درجه و ۲۷ دقیقه”طول غربی فاصله دارد.در ناحیه ای کوهستانی و مرتفع بین ارتفاعات نامنظم سلسله جبال زاگرس واقع شده، در جنوب این شهر کوههای “هیجانان” و در غرب آن کوههای “ملقرنی” گسترده اند.

محلاّت سقز

شهر سقز سابقاً در دشتی در جنوب‌غربی شهر فعلی قرار داشت که اکنون به کهنه سقز یا سقز کهنه معروف است. شهر فعلی ابتدا در اطراف بازار به وجود آمد و قدیمی‌ترین محلّه، همان محلّهی بازار شهر است که بعداً بر اثر ارتباط تبریز، سنندج، و بانه طرفین جادّه‌های آن آباد شد. امروزه موقعیت طبیعی و نحوهی استقرار شهر در دامنه ی ارتفاعات و رودخانه‌ای که از کنار آن جاری است، سقز را از شهرهای دیگرِ استان متمایز کرده‌است. محلاّت امروزیِ شهر سقز:

بردبران|بَردبران (سنگ‌بُران) | محلّه ی بلوار (سقز)|بلوار | بهارستان (سقز)|بهارستان (حمّال‌آباد) | تَپی مالان (تپه ی خانه‌ها) | جوتیاران (محلّهی برزگران) | چَمی ولی‌خان (رودخانه ی ولی‌خان) | زورآباد | سرپَچه|سرپَچَه | سیلو و سی‌ودومتری | شهرک دانشگاه | شهناز | صالح‌آباد | قَرَچی‌آباد (شریف‌آباد) | قَوخ | کریم‌آباد | مجبورآباد | محلّهی موسایی‌ها|موسایی‌ها | ناوقَلا (محلّهی قلعه) | نَشمیلان | بلوار تربیت | بلوار وحدت | گلستان | بلوار دانشجو | خیابان محمّد قاضی | سه‌راه مدرسه | میدان چایی‌فروشان | پارک لاله | میدان تره‌بار | خیابان حافظ | شهناز | خیابان سعدی | سالن ۲۲ بهمن | خیابان دارالصّفا | خیابان معلّم | پارک کوثر | شهرک فرهنگیان

اماکن دیدنی سقز

مسجد یکی از رایج‌ترین اماکن عمومی در درجهی نخست بوده‌است. در مقایسه با دیگر شهرهای استان کردستان، مساجد سقز زیادند. معروف‌ترین مساجد سقز عبارتند از:

      مسجد دومناره واقع در میان‌قلعه، جنوب خرابه‌ها و آثار قلعه

      مسجد و خانقاه پیرِ غَزائی واقع در میان‌قلعه کوی سرقبران (سابق)

      مسجد حضرت عُمَر (رض) واقع در خیابان شهدا

      مسجد النبی در بلوار انقلاب

      مسجد ملاّابراهیم واقع در سَرپَچه و نزدیک بازار و میدانی به همین نام

      مسجد شیخ مظهر واقع در میان‌قلعه، پایین‌تر از مسجد جامع

      مسجد و خانقاه حاج شیخ مصطفی (رَحِمَهُ‌الله) واقع در سَرپَچه، بازار شیخ

      مسجد شیخ اسماعیل واقع در سَرپَچه، خیابان امام خمینی، نزدیک پل هوایی

      مسجد و تکیهی باباشیخ واقع در سَرپَچه، محلّهی باباشیخ

      مسجد کوچک واقع در سَرپَچه، نزدیک پل هوایی خیابان ۲۲ بهمن

      مسجد حاجی حکیم واقع در چهارراه آزادی

      مسجد شیخ ملاّزاهد واقع در خیابان آزادی، روبه‌روی پارک کودک

      مسجد و خانقاه شیخ جلال‌الدّین (یا شیخ علاءالدّین) واقع در بازار

      مسجد دیم‌کاران، روبه‌روی در ورودیِ پارک مولوی (پارکی شار = پارک شهر)، خیابان ساحلی

      مسجد حاجی کمالی(کانی گرمک) واقع در خیابان رسالت

      مسجد و تکیهی قادری واقع در محلّه‌های تازه‌ساز نزدیک محلّهی باغ حاجی عبدالرَّحمن

      مسجد سنگ‌بُران (به‌ردبران) واقع در محلّه‌ای به همین نام

      مسجد شیخ هادی واقع در محلّه‌های جدید خیابان سعدی

      مسجد دارالصفا واقع در محلّهی کریم‌آباد

      مسجد حاج ارجمند واقع در محلّهی حمّال‌آباد

      مسجد جامع واقع در خیابان امام خمینی، سه‌راه ۲۲ بهمن

      مسجد چهار یار نبی در شهرک دانشگاه

      مسجد رسالت پناه واقع در بلوار انقلاب کوچه رسالت(ایستگاه شکم سابق)

قهوه‌خانه

از رایج‌ترین اماکن عمومی است، که از قدیم‌الایّام، همواره اغلب مردم برای صرف چای و رفع خستگی و گفت‌وگوهای دوستانه به آنجا می‌روند. قهوه‌خانه «علی جواز» معروف‌ترین آنان و در مرکز تجاری شهر (میدان هه‌لو) واقع بود که اکنون به نزدیکی میدان قدس منتقل شده‌است.

سینما

شهر سقز تاکنون سه سینما داشته‌است: نخستین سینمای سقزتوسط یکی از خاندان رعدی تاسیس شدکه«سینما آسیا» نام داشت که درپی یک آتش‌سوزی ویران شد و هرگز بازسازی نشد. سینمای دوم، حافظ نام دارد که بعدها به آن استقلال هم گفتند. این سینما درکنار گاراژ سیف‌الله‌خان و گاراژ کیخسروی قرار داشت؛ فعلاً ویران شده و قرار است در آینده، پس از بنای مجدّد و ایجاد واحدهای تجاری، سینما نیز مستقر گردد. سومین سینما(سینما وزیری) نام دارد که پایین‌تر از مدرسهی بوعلی (اندیشهی کنونی) در میدان انقلاب قرار دارد که به دلیل عدم رسیدگی توسط مالک یا مالکین تا سالها به مخروبه‌ای تبدیل شده بود. سینمای مخروبه توسط تلیس(گونی پلاستیکی) دور گیری شده بود و مردم به این سینما، سینمای تلیس می‌گفتند تا آنکه ارتباط میدان انقلاب با بلوار بهشتی برقرار شد و خیابان جدید بر روی مخروبه سینما تلیس قرار گرفت. در سال‌های اخیر، تنها مکان نمایش عمومی فیلم، آمفی‌تئاتر ادارهی ارشاد است. پس از سالها سوءمدیریت دولتی در استفاده از این ظرفیت موجود و عدم تمایل و توان مدیران اداره ارشاد در رونق بخشیدن به این مکان، با واگذاری بخشی از آمفی‌تئاتر به بخش خصوصی در بیستم اسفند ماه ۱۳۸۷ فعالیت این مکان به عنوان تنها سینمای شهر چند صد هزار نفری سقز با نام سینما فرهنگ، از سر گرفته شده است.

پارک‌ها

ازجمله پارک‌های سقز، پارک مولوی کرد (پارکی شار = پارکِ شهر)، پارک لاله، پارک کودک، پارک کچه شوان(دختر ِچوپان) و پارک کوثر می‌باشند.

اماکن تفریحی

از جمله اماکن تفریحی سقز میتوان به دریاچه لگزی - پیست اسکی وزنه - پیست اتومبیلرانی و موتورسواری سقز - پیست تریال مجموعه کاوه، سه استخر و مجموعه تفریحی تجاری زوزان را میتوان نام برد

-دو استخر سرپوشیده کاوه و شینه‌ای و یک استخر روباز شایلو در سقز وجود دارد که در سال‌های اخیر استخر شایلو به مجموعه پرورش ماهی تغییر کاربری داده‌است. 

پناه‌گاه رووش

این پناه‌گاه در تابستان ۱۳۸۸ با استفاده از منابع مالی مردمی کوهنوردان دوستداران ورزش کوهنوردی، در زمینی به مساحت ۶۲متر مربع بنا گردید این بنا با استفاده از سازه‌های سیمانی مقاوم دارای ابعاد به طول ۹٫۵ عرض۶٫۵ وارتفاع ۲٫۴۰می باشد این پناه گاه که در مسیر روستاهای سه‌رته‌که‌لتو، خه‌ایر، هیجانان، کسنزان در ارتفاع ۱۸۰۰متری از سطح دریا واقع است. فاصلهی تقریبی ازنزدیکترین روستا به جان پناه ۲ساعت و۳۰دقیقه و از جان پناه تا قلهی کوه رووش حدودا ۳۰دقیقه می‌باشد. این پناه گاه دارای سرویس بهداشتی می‌باشد که آب مصرفی آن توسط چشمهی مرمت شده تامین می‌گردد. قله‌های قابل دسترسی این پناه گاه رووش وهه‌ماراو می‌باشند.

مراکز آموزش عالی

·         دانشگاه پیام‌نور مرکز سقز، در سال ۱۳۶۹ با سه رشته‌ علوم تربیتی، زبان و ادبیات فارسی و حسابداری فعالیت خود را آغاز نمود.

·         دانشگاه آزاد سقز، در مهرماه سال ۱۳۷۸ با سه رشته کارهای عمومی ساختمان، حسابداری و آموزش ابتدایی در مقطع کاردانی با پذیرش ۱۳۲ دانشجو پی‌ریزی شد.امروزه دانشگاه آزاد سقز با بالا رفتن رتبه یکی از بهترین و بزرگ ترین دانشگاه‌های آزاد است.

·         آموزشکده فنی سقز.

·         مرکز آموزش علمی- کاربردی سقز، در نیمسال اول سال ۱۳۸۷ فعالیت آموزشی خود را در رشتهی فناوری اطلاعات و ارتباطات آغاز کرد. تعداد کل دانشجویان مرکز بالغ بر ۵۰۰ نفر(شهریور۸۹) می‌باشد. مدیریت دانشگاه به صورت خصوصی می‌باشد.

روستاهای سقز

(قباغلو)(آلتون علیا)(قهرآباد حومه) سولاکان | تُرجان | زیویه | گُلتپه | مَلقَرَنی | سنّته | لَگزی | صاحب | قلعه کهنه | کوچه طلا | تیزآباد | پیر یونس | آلکَلو | کَرَفتو | کانی‌جَژنی | کانی‌نیاز | موکه | سلیمان‌کَنی | کوچک| سَرا | احمد آباد | آخکَند | بَسطام | طاله‌جر | دهستان تیلکو|سوته سرشیو|شیپانه جو|حاجی عبدول|دگاگا|کسنزان|هنگه چینه|هرمی دول|کاومله|حاجی ممدان|بایر

منبع:ویکی پدیا

مترجم سيدخليل مرتضوي /سولاكانبوكان بازدید : 101 چهارشنبه 10 اسفند 1390 نظرات (0)

«شهرستان بوکان»

Boukancity2010.jpg

 

وجه تسمیه

بوکان (کردی: بۆکان، Bokan) مرکز شهرستان بوکان در استان آذربایجان غربی ایران است. زبان مردم این شهر کردی سورانی است. جمعیت شهر بوکان براساس سرشماری سال ۱۳۸۵، ۱۴۹٬۳۴۰ نفر بوده‌است.همچنین این شهر بعد از شهرهای ارومیه و خوی در استان آذربایجان غربی بیشترین جمعیت شهری را دارا میباشد. شهر بوکان در ۳۶ درجه و ۳۱ دقیقه عرض شمالی و ۴۶ درجه و ۱۲ دقیقه طول شرقی نسبت به نصف النهار گرینویچ قرار دارد و ارتفاع آن از سطح دریای آزاد ۱۳۷۰متر می‌باشد.

روایات زیادی در مورد ریشه نام این شهر وجود دارد. اختلاف نظر در مورد نام بوکان در میان نویسندگان و روایت‌گران از آنجا پدید آمده که بوکان با وجود قدمت فراوان، تاریخ مدونی ندارد. کشفیات هیئت باستان‌شناسی در سال ۱۳۵۰ و مطالعات پس از آن نشان داده منطقه بوکان از قدیم پادگان اشکانیان و ساسانیان بوده‌است. آثار باستانی زیادی که در این منطقه به دست آمده مؤید همین نظریه‌است

یکی از روایات در مورد ریشه نام بوکان این است که «بو» به معنی سرزمین و «کان» به معنای معدن بوده و بوکان به معنی سرزمین معادن است.

اما این نظریه تنها در صورتی درست است که ما این اسم را با لهجه فارسی تلفظ کنیم یعنی «بوکان Bookan»، در حالی که ساکنین این شهر و اکثر مردم کرد زبان آن را بصورت «بوکان Bokan» ادا می‌کنند.

از دیگر روایات مشهور این است که بوکان از دو کلمه «بوک» به معنی عروس و «آن» که علامت جمع است تشکیل شده و معنی عروسان یا عروس‌ها را می‌دهد. گویا بوکان در مسیر چند راه قرار داشته و اغلب روستائیانی که هنگام عروسی، عروسشان را از یک ناحیه به ناحیه دیگر می‌برده‌اند، از این روستا عبور می‌کردند و در پیرامون چشمه آب بزرگ و مشهور این شهر که کردها آن را      « حه‌وزه گه‌وره (Hewze Gewre)» به معنی «آبگیر بزرگ» می‌نامند، به رقص و پایکوبی می‌پرداختند و از این رو این شهر به بوکان معروف شده‌است.

نظریه ی دیگری وجود دارد که نام شهر را برگرفته از کلمه ی «بک» به معنی خدا می‌داند. با اضافه شدن ا و ن در آخرِ نام می‌توان گفت بوکان به معنی «سرزمین خدایان» است. این نظریه بسیار کهن است (مربوط به تمدن ماننایان. ایزیرتو) و به دلیل شرایط سیاسی و منطقه‌ای تاکنون ناگفته مانده‌است.

نظریه دیگر در مورد وجه تسمیه شهر چنین است: شهر بوکان به دور چشمه بزرگ «حه‌وزه گه‌وره»‌ شکل گرفته‌است. به چنین چشمه‌هایی در زبان کُردی «کانی Kani» گفته می‌شود. واژه «بو Bo» در زبان کردی کاربردهای مختلفی دارد که اغلب در شکل ترکیبی به کار برده می‌شود؛ مانند«بو کوی؟(کجا؟)».

اما چگونگی ترکیب این کلمات و شکل‌گیری واژه بوکان بر اساس این نظریه از این قرار است که: در زمان‌های قدیم هنگامی که زنان قصد شستن وسایل خانه را داشتند آنها را با خود برداشته و به سمت رود یا چشمه‌ای که در نزدیکی محل اقامتشان بوده می‌بردند. ساکنان اطراف بوکان نیز به همین ترتیب، برای شستن ظروف و وسایل خود به این کانی یا حوض می‌رفتند و هنگامی که کسی سراغ نفری را که جهت انجام این امور به «کانی» رفته بود، می‌گرفت، نزدیکان وی در پاسخ می‌گفتند: «او به کانی رفته‌است» و به زبان کردی «چوه بوکانی» یعنی به «چشمه رفته‌است». بدین ترتیب واژه «بوکانی» به افرادی گفته می‌شد که رفت و آمد زیادی به «کانی» مزبور انجام داشتند و سپس کم کم در آنجا ساکن شدند.

امروز حوض گوره (حه‌وزه گه‌وره)، در مرکز شهر واقع است و با آب گوارا و بی پایان خود آب امیرآباد (بوکان) را تأمین می‌کند. این چشمه که چشمه‌ای جوشان است و آب آن از سفره‌های زیرزمینی تأمین می‌شود نزد اهالی شهر از نوعی دلبستگی و جایگاه خاصی برخوردار است.

پیشینه تاریخی

قبل از اسلام

این شهرستان در حدود ۳۰۰۰ سال قبل تحت نام ایزیرتو پایتخت تمدن مانناییان بوده‌است. به دلیل نبودن موزه و امکانات کافی در این شهرستان آثار این تمدن به کوچکی دیده و بیان می‌شود نمونه‌های از آثار به تاراج رفته اش در موزه‌های جهان از قبیل موزه توکیو و موزه ارومیه دیده می‌شود. این تمدن در مناطق کردنشین شمالغربی ایران سکنی داشته‌اند. وجه بارز هنر ماننایی ظرافت و زیبایی وصف ناپذیر آن است که در تمدنهای معاصر آنها کم نظیر است. هنر معروف آنها ساخت آجرهای لعابدار بوده‌است. آجرهای با طرحهای رنگین که طرح آنها پس از گذشت حدود ۳۰۰۰ سال تقریباً سالم باقی مانده‌اند. نمونه بسیار زیبایی از این آجرها در موزه شرق کهن توکیو یافت می‌شود.

قاجاریه

بوکان در دوران حکومت ناصرالدین شاه قاجار روستایی کوچک بود که دارای کمتر از ۱۴ خانوار و جمعیت آن حدود ۱۰۰ نفر بوده. این روستا جزو یکی ایل‌های قدیمی بنام خالکی یا دراصلاح دیگر خاکی بوده‌است. ایل خالکی که بر روستاهای مانند بوکان و سردشت در آن زمان حکمرانی می‌کرد. بزرگان بوکان در آن دوران از این روستا کوچک به مهاباد کوچ کردند. روستای علی آباد که قبل از حکومت سردارهای نامی چاوان نام داشت. به محبوبیت فرزند ارشد سردارکل علی خان مکری درآمد و تحت حکمرانی پدرش درمنظقه نشست. سردار سیف الدین خان در اطراف چشمهٔ خروشانی که در آبادی کوچک بوکان در سمت شمالی قرارداشت. در نزدیکی آن قلعه‌ای برروی تپه نزدیک به چشمه که همان حوض بزرگ امروزی بوکان است بناد کرد. این قلعه جلوه و شکوه خاصی به منطقه(بوکان, سردشت, مهاباد) سردار سیف الدین خان مکری می‌بخشید و از آن دوران به عنوان نمادی در شعر شاعران و سخن وران این منطقه بسیار مورد توجه قرار گرفته‌است. که امروزه درکمال سهل نگاری مسولان شهری بوکان این قلعه بجز خرابهٔ از آن چیزی دیگر باقی نمانده‌است.

جنگ جهانی اول

بوکان در جنگ جهانی اول هم در امان نماند پیشروی روس‌ها و عثمانیها به منتطقه بوکان سبب ویران شدن این منطقه گردید. سپس بعد از عقب نشینی عثمانی‌ها و روس‌ها سبب شد که منطقه به تاراج برود. نیروهای ایرانی نیز به علت بوجود آمدن این اوضاع نابسمان دست به غارت اموال مردم زدند و تجاوز این غارتگران ارمغانی جز قطحی و گرانی و بیساری از مشکلات آن زمان برای مردم درپی نداشت.

اقدامات مهم تاریخی

·         نخستین درمانگاه بوکان در سال ۱۳۲۶ با پزشکی دکتر«فریدریش آلمانی» جراح و دستیاری همسرش آغاز به کار کرد.

·         اولین روزنامه هم بنام هلاله در اسفند ماه ۱۳۲۴ از چاپخانه بوکان منتشر شد و اولین گروه‌های کوهنوردی به شیوه نوین در سالهای ۱۳۴۷ الی۱۳۵۰ توسط دبیرانی که از مرکز و شهرها به این شهر آمده بودند برپا شد.

·         جمعیت بوکان در زمان ناصرالدین شاه قاجار هنگام تملک سردار»عزیزخان مکری«داماد امیر کبیر بخش کوچکی بوده و بیشتر از صد خانوار در آن نبوده‌اند. اولین مدرسه ابتدایی به شیوه ی نوین در سال ۱۳۰۷ دایر گردید

·         سفر ژاگ دمورگان و خاطرات جهانگردان به بوکان

جمعيت و تقسیمات سیاسی

طبق قانون تقسیمات کشور، درسال ۱۳۱۶ش بوکان به عنوان بخش در شهرستان مهاباد در استان آذربایجان تشکیل شد. درسال ۱۳۶۹ شمسی ، طبق تصویبنامة هیئت وزیران وهمچنین تلاشهای نماینده آن زمان ، شهرستان بوکان به مرکزیت شهر بوکان مشتمل بر دو بخش تشکیل شد.واز مهاباد به کلی جدا گردید.

جمعیت این شهرستان طبق آمار تخمین زده شده و محاسبه شده در سال ۱۳۹۰ به ۲۸۰٬۰۰۰ نفر می‌رسد اما بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت شهرستان بوکان برابر با «۳۰۸,۲۰۴» نفر بوده‌است، که از این تعداد «۴۸۸,۱۰۲» نفر آنان مرد و«۸۲۰,۱۰۱» نفر آنان زن بوده‌اند. همچنین شهرستان بوکان دارای ۲ بخش به نامهای مرکزی و سیمینه‌است و ۷ دهستان دارد.

بخش مرکزی دهستان‌های آختاچی، ایل تیمور، ایل گورک و بهی فیض اله بیگی و بخش سیمینه دهستان‌های آختاچی شرقی ـ آختاچی محلی و بهی دهبکری را شامل می‌شود.

ابنیه تاریخی

مقبره سردار

مقبره تاریخی سردار که مربوط به دوره قارجه‌است که امروزه در پارک عمومی ملت شهربوکان قرارگرفته‌است. این مقبره در انتهای پارک قراردارد.مقبره در سطح ۱۹۸ متر مربع و دارای یک گنبد مرکزی، ایوان و دو دهلیز در طرفین است. مصالح به کار رفته در پی بنا از سنگ لاشه به صورت، دیوارها، گنبد و طاق‌ها از آجر چهار گوش است. در ضلع جنوبی ورودی بنا ایوانی با دو ستون سنگی قرار دارد. این مقبره محل دفن خانواده « عزیز خان مکری» داماد امیرکبیر و فرمانده کل قشون ناصرالدین شاه بوده‌است. مقبره سردار به عنوان یکی امکان‌های مهم تاریخی شهر ثبت شده‌است و نزد مردم از محبوبیت خاصی برخوداراست.

      تپه باستانی قلایچی

بوکان هویت تاریخی خود را از (قلعه باستانی قلایچی) در مجاورت روستای قلایچی در هشت کیلومتری شمال شرقی بوکان می‌گیرد؛ که بازمانده یکی از مراکز بسیار مهم تمدن (ماناها) در هزاره اول پیش از میلاد مسیح در حوزه شمال غرب ایران که برخوردار از تمدن و قانون بودند؛ است. حاکمان قلعه تاریخی قلایچی معبد این قوم متمدن بودند که نزدیک به سه هزار سال پیش مدت زمانی در این ناحیه سکونت و حکم رانی کرده‌اند وآنچه از اجزای معماری این تمدن کهن در این قلعه باستانی به دست آمده با تمدن‌های مشابه و هم زمان خود از جمله (حسنلو) در نقده و (زیویه) در سقز که از نظر جغرافیایی با قلعه (قلایچی) هم حوزه‌است، قابل مقایسه و برابر دانست به گونه‌ای که آثار معماری مکشوفه از نظر مشخصات و نقشه بیش از هر چیز بیانگر یک معبد بزرگ است.

     غار عمیق قلایچی

این غار عظیم با دهانه‌ای بزرگ به قطر ۸ متر، سالها با داستانهای فراوان پر رمزو رازترین مکان نامشکوف بوکان بود تا اینکه در سال ۱۳۸۱ نخستین تیم منتخب از کوهنوردان بوکان با جسارت و از جان گذشته گی زیاد موفق به فرود از چاه نخست این غار به طول ۱۱۰ متر شده و توانستند حس کنجکاوی اهالی را تا حدودی ارضا نمایند، سپس در سال ۱۳۸۴ تیم مجهزتری به سرپرستی زنده یاد مقبل هنرپژو کوهنوردی عضو تیم ملی توانست سه تالار عظیم این غار را بعد از چاه مورد شناسایی و طول مسیر پیمایش شده این غار را به حدود ۳۰۰ متر برساند. ازآن سال ببعد تیمهایی وارد این غار شده و هرکدام مقداری از آن را بازدید کردند تا بالاخره تیمی از باشگاه سنگنوردان بوکان موفق به پیشروی بیشتر و نقشه برداری حدود ۴۰۰ متر ازاین غار برای اولین �..

مترجم سيدخليل مرتضوي /سولاكانبوكان بازدید : 115 چهارشنبه 10 اسفند 1390 نظرات (0)
مروری بر طرح دورکاری
در طول تاریخ، کار، زندگی و تفریح، سه رکن اساسی زندگی بشر بوده اند.

در طول تاریخ، کار، زندگی و تفریح، سه رکن اساسی زندگی بشر بوده اند. روش کار، زندگی و تفریح سنتی بشر، با ورود فناوری اطلاعات و ارتباطات و کاربردهای آن، در حال تغییر اساسی است. امروزه انسان ها در پی انجام بسیاری از فعالیت های روزمره خود از جمله تجارت، ارتباطات، آموزش و حتی سرگرمی در فضای مجازی هستند. فناوری اطلاعات به دلیل استفاده از سیستم های سریع و ارزان ارتباطی و اطلاع رسانی، تمامی عرصه های زندگی را تحت نفوذ و سیطره خود قرارداده است. یکی از کاربردهای این فناوری، استفاده از آن در حیطه اشتغال است به طوری که در حال حاضر، اشتغال به میزانی قابل ملاحظه تحت تأثیر کاربرد این فناوری قرار گرفته است. در این میان، یکی از مصادیق تحول ایجاد شده در زمینه اشتغال، ایجاد شیوه ای جدید برای کار کردن تحت عنوان «دورکاری» است.

تغییر در روش کار سنتی به کار از راه دور، از منزل و یا از هر جای دیگر نظیر مراکز دورکاری، نمونه ای مشخص از تغییر در روش کار سنتی است که بر اساس توسعه اینترنت، شبکه های گسترده در سطح جهانی، ملی، محلی و ابزار مختلف دسترسی مانند رایانه و تلفن همراه، به وجود آمده است. این روزها، موضوع کار از راه دور در ایران نیز مطرح شده است، لذا باید ابعاد مختلف آن را شناخت و پس از دقت و بررسی تمام جوانب، آن را عملی کرد. فرهنگ سازی و بررسی امکان پیاده سازی کار از راه دور در ایران، آغاز و پیاده سازی آن در چند وزارتخانه مورد توجه قرار گرفته و بخشنامه هایی نیز در این زمینه صادر شده است. ناگفته نماند که در این زمینه مطالعات و تحقیقاتی محدود در ایران صورت گرفته است.

● تاریخچه دورکاری

از اواخر سال های ۱۹۷۰، با پیدایش کامپیوترهای شخصی و مودم ها و قرار گرفتن آنها در دسترس عموم، رویای کار از راه دور به شکلی کامل تر به واقعیت پیوست.

«جک ام. نیلز» که در کتاب های مختلف، از وی به عنوان پدر دورکاری یاد می شود، اولین کسی بود که به صورت رسمی به تحقیق در این خصوص پرداخت و ایده دورکاری را برای نخستین بار در دهه ۱۹۷۰ مطرح کرد.

در دهه ۱۹۸۰ با مشکلاتی که در حوزه اشتغال اروپا به وجود آمده بود، بسیاری از افراد متخصص که کار خود را از دست داده بودند، به خویش فرما بدل شده و برخی دیگر نیز دورکاری را در پیش گرفتند. با این حال، دولت ها و شرکت های بزرگ صنعتی جهان که در صدد افزایش بهره وری و ارتقای کیفیت زندگی کارکنان خود هستند، از این پدیده استقبال کرده و منافع زیادی را نصیب خود و کارکنان خویش کرده اند.

طی مطالعه ای که در ۱۹۹۹ در مورد گروهی از کارکنان شاغل به روش دورکاری صورت گرفت، مشخص شد، که ۴۷ درصد از آنها افزایش بهره وری، ۴۲ درصد از آنان عدم تغییر در بهره وری و ۱۰ درصد نیز کاهش بهره وری در کار خود را تجربه کرده اند. در پژوهشی دیگر، ۳۱ درصد به بهره وری بیشتر، ۵۶ درصد به عدم تغییر در بهره وری و ۶ درصد نیز به کاهش بهره وری کاری خود معتقد بوده و ۷ درصد نیز پاسخی نداده اند.

آمارهای دیگر نشان می دهند که افزایش بهره وری به دلیل دورکاری بین ۱۰ تا ۴۰ درصد بوده است.

● چرا دورکاری؟

در کشورهای مختلف، نگاه و انگیزه ورود به دورکاری، متفاوت است. در کشورهای توسعه یافته، دورکاری را ضرورتی برای زمان بروز بلایای آسمانی نظیر سیل، زلزله و تغییرات آب و هوایی ناشی از افزایش آلودگی می دانند. برخی از دیگر کشورها، نگران اتمام نفت، آلودگی هوا و ترافیک های روزافزون در شهرهای بزرگ هستند. در هر حال، انگیزه هر کشوری هرچه باشد، قطعاً موضوع آلودگی هوا و ترافیک شهرهای بزرگ یکی از انگیزه های مشترک برای روی آوردن به توسعه دورکاری است.

● تعریف دورکاری

دورکاری که در انگلیس از آن تحت واژه Teleworking و در امریکا Telecommuting یاد می شود حرفه یا شغل نیست بلکه شیوه یا تکنیکی برای کار کردن در محیطی خارج از اداره است.

این شیوه یا تکنیک، به شاغل اجازه می دهد که بدون نیاز به حضور در اداره، تکالیف و وظایف حرفه ای خود را به دور از بروکراسی های سنتی، در هر زمان و مکانی که بخواهد، با انعطاف پذیری بیشتری انجام دهد.

دورکاری، نوعی مدیریت جدید محسوب می شود. در این طرح، ارتباطی جدید بین کار – کارمند و کارمند – مدیر برقرار می شود، به طوری که کارمند به جای حضور در اداره و انجام کار، کار تعریف شده برای خود را در خارج از محیط سنتی کار انجام می دهد و مدیر به جای نظارت بر کارمند در اداره، کنترل های لازم را از طریق فرایندهای الکترونیکی و از هر مکانی که بخواهد، انجام می دهد. به طور کلی، دورکاری مفهومی به شدت گره خورده با تکامل و توسعه فناوری های اطلاعات و ارتباطات است.

● مزیت های دورکاری

اجرای طرح دورکاری، مزایایی بالقوه در سطح فردی، سازمانی و ملی ایجاد خواهد کرد. شرکت ها و سازمان ها، با طراحی و اجرای هوشمندانه آن می توانند این فرصت ها را از بالقوه به بالفعل تبدیل کنند.

الف مزایای فردی کار از راه دور

در این بخش، تنها به مزایائی اشاره می شود که پس از اجرای طرح دورکاری، عاید فرد دورکار می شود به دلیل همین مزایا، روش دورکاری در مقایسه با روش های سنتی، از جذابیت بیشتری برخوردار می شود.

▪ منعطف سازی ساعات و شرایط انجام کار

▪ کاهش زمان رفت و آمد و هزینه سفر کاری

▪ ایجاد تعادل بین کار و زندگی

▪ مدیریت بهتر انجام کار اداری و مسئولیت خانوادگی

▪ کاهش استرس و فشارهای روحی ناشی از محیط کار و تعاملات اجتماعی روزمره

▪ زمان بیشتر برای تفریح و شرکت در مجامع مختلف عمومی

▪ فرصت اشتغال برای معلولین

ب مزایای سازمانی کار از راه دور

هنگامی که سازمان ها برای بقای خود می جنگند و فشار روزافزونی را برای کاهش هزینه ها و افزایش بهره وری متحمل می شوند، طرح دورکاری در صورت امکان اجرا، مزایای زیر را به ارمغان می آورد:

▪ کاهش مشکلات مرتبط با کنترل حضور و غیاب کارکنان

▪ توجه به نتیجه کار و نه ساعات حضور

▪ افزایش قدرت سازمان ها در انتخاب بهینه نیروی کار متخصص و توانمند

تا دیروز، سازمان ها ناگزیر بودند کار را به یکی از متخصصان همان شهر بسپارند، اما امروزه می توانند کار را به روش از راه دور، به هر متخصصی که توانایی ها و قابلیت های بیشتری دارد، بسپارند که این خود تحقق نظام شایسته سالاری است.

▪ عدم نیاز به فضای اداری بزرگ، پارکینگ و ...

▪ کاهش هزینه های سربار (آب و برق، گاز، تلفن و ...)

▪ افزایش بهره وری سازمان بر اثر افزایش کارایی کارکنان (استرس کمتر)

پ مزایای اقتصادی و اجتماعی کار از راه دور

با صنعتی شدن جوامع و شکل گیری و رشد روزافزون شهرها، معضلاتی همچون آلودگی هوا، ترافیک، هجوم مهاجرین به شهرهای بزرگ و ... در سطح ملی، بیش از پیش نمایان شده است. اجرای طرح دورکاری، یکی از راهکارهایی است که برای کاهش این معضلات در دستور کار دولت ها قرار گرفته است. تعدادی از مزایای اجرای این شیوه از دیدگاه اقتصادی و اجتماعی عبارتند از:

▪ کاهش ترافیک درون شهری و مشکلات ناشی از آن نظیر آلودگی هوا و محیط زیست

▪ کاهش رشد جمعیت شهرهای بزرگ

▪ کاهش هجوم نیروی کار به شهرهای بزرگ برای دست یابی به موقعیت های کاری بهتر

▪ ایجاد فرصتی مناسب برای اشتغال زنان زیرا در بسیاری از خانواده ها، کار زن در خارج از خانه، به دلایل مختلف امکان پذیر نیست.

▪ فراهم آمدن موقعیت کاری برای کسانی که ناتوانی جسمی یا بیماری خاص دارند

● چالش های پیش روی طرح دورکاری

فرسایش فرهنگ کار، یکی از چالش های دورکاری است که از قطع ارتباط کارمندان با محیط کار و همکاران، ناشی می شود و صدماتی جبران ناپذیر به سازمان و کارمندان می زند. دیگر چالش های اجرای این طرح عبارتند از:

▪ نیاز به سرمایه گذاری برای ایجاد فضای کاری در خانه

▪ اختلاط هزینه کار با هزینه های شخصی

▪ تعرض کار به محیط خانه

▪ ضرورت توانایی استفاده از رایانه

▪ نگرانی دورکار به دلیل جدایی از اجتماع و ابهام در امنیت شغلی

▪ نیاز به پشتوانه قانونی مناسب

▪ امنیت و مالکیت اطلاعات

▪ نیاز به بستر ارتباطات شبکه ای و سخت افزاری

▪ مدیریت عملکرد

● دورکاری در چه مشاغلی مناسب است؟

تمامی افرادی که کارشان مستلزم تفکر و نوشتن و یا مشاغلی است که محمل انجام آن IT و ICT بوده و در واقع به نوعی رایانه محور است، امکان کار از راه دور یا انجام کار به شیوه دورکاری را دارند. فهرستی از این نوع مشاغل عبارتند از: مشاغل IT نظیر: برنامه نویسی، طراحی صفحات وب، طراحی گرافیکی، خدمات اطلاع رسانی، تحلیلگر اطلاعات، ثبت کننده اطلاعات، مهندسین، انیمیشین سازی، ویراستاری، تولید محتوای چندرسانه ای، خدمات تبلیغی، بخش خدمات مشتریان، بازرس، خبرنگار و روزنامه نگار، ناظر مالی و بازرس، مترجم، نویسنده، فروش و بازاریابی، مشاوره، حسابداری، دفتردار، تایپیست، کارپرداز، کارهای طراحی و محاسبات در علوم مهندسی نظیر محاسبه و طراحی سازه در مهندسی عمران، طراحی ماشین آلات در مهندسی مکانیک و نظایر آنها.

● دورکاری در چه مشاغلی مناسب نیست؟

مشاغل واجد یک یا چند ویژگی زیر، برای دورکاری مناسب نیستند:

▪ شاغلین آنها باید در تمامی اوقات حضور فیزیکی داشته باشند

▪ ضرورت ارتباط چهره به چهره با سرپرستان، همکاران و یا ارباب رجوع، وجود دارد

▪ می بایستی به منابعی دسترسی داشته باشند که امکان خروج و حرکت دادن آنها به بیرون از محل کار، وجود ندارد

▪ مسائل و جنبه های امنیتی آنها، از بردن کار به بیرون از سایت و محل اصلی و قانونی کار مانع می شود.

● نگرانی های معمول کارفرما

کارفرمایان، به عنوان یکی از ذینفعان اجرای این طرح، نگرانی های خاص خود دارند که عمدتاً از فقدان قوانین و کاهش میزان نظارت بر کارکنان ناشی می شود. تعدادی از نگرانی های معمول کارفرمایان عبارتند از:

▪ ترس مدیران و عدم شناخت آنها از دورکاری

▪ نگرانی از نبودن قوانین و مقررات کافی در سطح ملی و سازمان

▪ کارمند، کار را شخصاً انجام ندهد

▪ کارمند، همیشه در دسترس نباشد

▪ کارمند به محض یافتن کار جدید، مشغول انجام آن شود

▪ کارمند، کار انجام شده را در اختیار دیگران قرار دهد یا بفروشد

● نگرانی های معمول دورکار

دل مشغولی های فرد دورکار در زمینه اجرای طرح، عمدتاً از کمبود قانون و پوشش تأمین اجتماعی و همچنین امنیت شغلی ناشی می شود. فهرست این نگرانی ها عبارتند از:

▪ نگرانی در مورد شغل دائمی خود

▪ دشواری پذیرش دورکاری به عنوان کار رسمی

▪ نگرانی در مورد تأمین اجتماعی

▪ نگرانی در مورد قوانین حمایتی دولت

▪ نگرانی در مورد ساعات اضافه کاری

▪ نگرانی در مورد جدایی از اجتماع

● چگونگی پیاده سازی دورکاری

▪ تشکیل کمیته ای به نام دورکاری یا کار از راه دور با حضور تمامی تخصص های درگیر نظیر: IT، منابع انسانی، آموزش، مدیریت ریسک، لجستیک، روابط عمومی، مالی، حراست و ...

▪ امکان سنجی کار از راه دور و آنالیز سود و زیان ناشی از اجرای طرح

▪ انتخاب نمونه ای کوچک با زمان بندی مشخص برای اجرای آزمایشی طرح

▪ تدوین سیاست ها، مقررات و برنامه های کار از راه دور

منافع سازمانی و کارکنان را با در نظر گرفتن شرایط خانوادگی دورکار، فناوری های مورد نیاز او، تعمیر و نگهداری تجهیزات و خطوط ارتباطی، برنامه زمان بندی کاری، ایمنی محیط کار دورکار، بیمه، آموزش به روز دورکار، بودجه مورد نیاز مالی و سایر موارد خوب دیده شوند.

▪ اجرای گسترده تر طرح در سطح سازمان یا شرکت

● نگاهی به طرح دورکاری در ایران

این طرح در ابتدای ۱۳۸۹ از سوی وزارت کار مطرح و در خرداد ماه همان سال، آئین نامه دورکاری یا «تله ورکینگ» در دولت تصویب و از سوی رئیس جمهوری ابلاغ شد.

در این طرح، بر طبق آئین نامه تنظیمی دولت برای دورکاری، قرار است بخشی از مشاغلی که قابلیت انجام در خارج از محیط کار را دارند به کارکنان منتقل شود و کارکنان ادارات و سازمان های دولتی، آنها را در هر زمان و هر مکانی که بخواهد انجام داده و به اداره متبوعه ارسال کنند. در این زمینه، نحوه پرداخت به کارکنان بر اساس کاری خواهد بود که انجام می شود. اضافه کار و امکانات دیگر نیز برای تشویق کارکنان در آئین نامه پیش بینی شده است.

یکی از مهم ترین مواردی که در دورکاری مطرح می شود، فراهم بودن امکان استفاده از سیستم های الکترونیک است به نحوی که افراد بتوانند از طریق اینترنت، با اداره و سازمان خود ارتباط داشته باشند. دولت در این زمینه قول برقراری اینترنت پرسرعت برای منازل کارکنان دورکار را داده است.

● مزایای طرح دورکاری در ایران

با فراهم شدن بستر تکنولوژی و اجرای طرح دورکاری، فرصت هایی در سطح ملی نمایان می شود که استفاده از آن به نوعی برای جامعه ما به ضرورت تبدیل شده است. توجه به این واقعیت که در کشور ما افزون بر ۶۰ درصد از قبول شدگان کنکور خانم ها هستند و فرهنگ ما نیز برای نقش زن در منزل و تربیت فرزندان اهمیت زیادی قائل است، دورکاری فرصت حضور انجام مشاغل رسمی و همچنین استفاده از توانایی و تخصص این خیل عظیم از جامعه را فراهم می سازد.

با اجرای طرح دورکاری، مشکل آلودگی محیط زیست در شهرهای بزرگ نظیر تهران که در ۱۳۸۹ باعث تعطیلی ادارات و شرکت ها شد، کاهش می یابد. همچنین باعث کاهش حجم ترافیک در سطح شهر شده و علاوه بر اتلاف گسترده منابع، به هدرروی روزانه و مستمر وقت کارکنان در مسیر رفت و آمد به محل کار می انجامد. از دیگر وظایف دولت ها، عدالت در فراهم سازی فرصت های شغلی است. توسعه این گونه مشاغل، علاوه بر اینکه مانعی در برابر مهاجرت بی رویه به شهرهای بزرگ می شود، به تمرکززدایی در این شهرها انجامیده و برای افراد معلول نیز فرصت های شغلی مناسب فراهم می سازد.

● دلایل مطرح شدن دورکاری در ایران

دلایل وزیر کار و امور اجتماعی که باعث مطرح شدن دورکاری شده اند، عبارتند از:

▪ افزایش روزافزون مسافرت های کاری درون شهری

▪ ترافیک های سنگین صبحگاهی و عصرگاهی

▪ افزایش هزینه های رفت و آمد افراد به محل کار و برعکس

▪ اتلاف زمان افراد برای رسیدن به محل کار

▪ ایجاد آلودگی در شهرها بویژه شهرهای بزرگ

▪ افزایش زمان حضور افراد در منازل

● برترین کشورهااز نظر پیاده سازی طرح دورکاری

بر طبق آمارهای اتحادیه اروپا، فنلاند در بین تمام کشورهای عضو این اتحادیه، رتبه اول دورکاری را به خود اختصاص داده است.

فنلاند اولین کشور دنیاست که دسترسی به اینترنت پرسرعت را وارد مبانی حقوق بشر کرده و امکان استفاده از اینترنت حداقل یک مگابیت بر ثانیه را حق مسلم تمام شهروندان خود می داند. از اول جولای ۲۰۱۰، ۹۶ درصد از شهروندان این کشور به اینترنت خانگی پرسرعت دسترسی یافته اند. این کشور در تلاش است تا سال ۲۰۱۵، اینترنت پرسرعت با پهنای باند ۱۰۰ مگابیت بر ثانیه را در اختیار تمام شهروندان خود قرار دهد. بر اساس این آمار، استفاده از فناوری اطلاعات در اشکال مختلف، اولین شرط موفقیت این کشور در توسعه دورکاری بوده است. ۱۶/۸ درصد از نیروی کار فنلاند از شیوه دورکاری مبتنی بر زیرساخت های فناوری اطلاعات و ارتباطات، استفاده می کنند.

در ژاپن، با فراهم شدن بستر اجرای طرح دورکاری تا سال ۲۰۱۰، آمار افرادی که با این شیوه از کسب و کار مشغول به کار شده اند، به حدود ۱۳ میلیون نفر رسیده است. در این کشور، دورکاری، منافعی نظیر توسعه و حیات بیشتر نواحی روستایی و محلی، کاهش مشکلات شهری، کاهش مسائل زیست محیطی، افزایش بهره وری، کاهش هزینه تجهیزات و تسهیلات و بهبود روابط خانواده و تعادل بین کار و زندگی را برای ذینفعان (دورکار، کارفرما و دولت) داشته است.

● نتیجه گیری و پیشنهاد

برای پیشرفت دورکاری، پیش از هر چیز باید نظام بروکراسی سنتی را تغییر داده و زیرساخت های فناوری اطلاعات و ارتباطات را توسعه داد.

افزایش پهنای باند و سرعت اینترنت، اولین گام در ترویج و توسعه دورکاری در ایران است و اگر بخواهیم به موفقیت طرح هایی نظیر دورکاری امیدوار باشیم، اولین گام، آشناسازی خانواده ها با اینترنت و فضای مجازی است زیرا هم اکنون ضریب نفوذ اینترنت در کشور ما کمتر از ۲۰ درصد است.

فرهاد سینائی
کاظم جعفری (معاونت توسعه و بهبود کسب وکار ساپکو)
منابع
۱ . سایت اخبار دورکاری www.dorkarinews.com
۲ . دورکاری، بایدها و نباید ها (دکتر علی اکبر جلالی)
۳ . گزارش ۲۰۱۰ Telework
۴. www.ictpress.ir
۵ . Telework America Survey ۲۰۰۰ and CO Telework Coalition

 

www.aftabir.com

ماهنامه صنعت خودرو ( www.sanatekhodro.com )
مترجم سيدخليل مرتضوي /سولاكانبوكان بازدید : 45 چهارشنبه 10 اسفند 1390 نظرات (0)
TEHRAN-5VIEWS.JPG

تِهْرانْ (دربارهٔ این پرونده آوا ) بزرگ‌ترین شهر و پایتخت ایران است. این شهر همچنین مرکز استان تهران و شهرستان تهران است. جمعیّت آن ۸،۴۲۹،۸۰۷ نفر است[۱] و هجدهمین شهر پرجمعیّت جهان به شمار می‌آید.[۱۰] مساحت این شهر ۷۳۰ کیلومتر مربّع است که به همراه توابع خود (استان تهران)، جمعیّتی برابر ۱۳،۴۲۲،۳۶۶ نفر و مساحتی برابر ۱۸،۸۱۴ کیلومتر مربّع دارد.[۱۱][۲] این شهر یکی از بزرگ‌ترین شهرهای جنوب غربی آسیا و بیست و هفتمین شهر بزرگ دنیا است.[۱۲] شهر تهران، در شمال کشور ایران و جنوب دامنهٔ رشته کوه البرز واقع شده‌است. این شهر دارای یک شبکهٔ متراکم بزرگراهی و چهار خط فعّال مترو است که فقط در بهار سال ۱۳۹۰، ۱۲۹ میلیون مسافر را جابه‌جا کرده‌اند.[۱۳] از دههٔ چهل تهران مرکز جذب مهاجران زیادی از سرتاسر ایران بوده‌است.[۱۴] ساکنان اصلی تهران اقوام فارسی زبان بودند، البتّه هم اكنون این شهر دارای اقوام مختلفی‌است و عمدهٔ زبان محاوره‌ای در این شهر فارسی است. بیشتر مردم در این شهر زبان فارسی با لهجهٔ تهرانی دارند. دیگر اقوام ساکن تهران عبارتند از: گیلک، مازندرانی، ارمنی، عرب، آذربایجانی، کرد و لر.[۸] تراکم جمعیّت در تهران بین ده هزار و هفتصد تا بیش از یازده هزار نفر در هر کیلومتر مربّع برآورد می‌شود که بنابر آمار نخست شانزدهمین شهر پرتراکم جهان است.[۱۵][۱۶] شهر تهران در شمال ایران، در کوهپایه‌های جنوبی رشته کوه البرز در حدّ فاصل طول جغرافیایی ۵۱ درجه و ۲ دقیقهٔ شرقی تا ۵۱ درجه و ۳۶ دقیقهٔ شرقی، به طول تقریبی ۵۰ کیلومتر و عرض جغرافیایی ۳۵ درجه و ۳۴ دقیقهٔ شمالی تا ۳۵ درجه و ۵۰ دقیقهٔ شمالی به عرض تقریبی ۳۰ کیلومتر گسترده شده‌است. ارتفاع شهر در بلند‌ترین نقاط شمال به ۲۰۰۰ متر و در جنوبی‌ترین نقاط به ۱۰۵۰ متر از سطح دریا می‌رسد. تهران از شمال به نواحی کوهستانی و از جنوب به نواحی کویری منتهی شده در نتیجه در جنوب و شمال دارای آب و هوایی متفاوت است. نواحی شمالی از آب و هوای سرد و خشک و نواحی جنوبی از آب و هوای گرم و خشک برخوردارند.[۱۷]

ساختار اداری ایران در تهران متمرکز شده‌است.[۱۸] تهران به ۲۲ منطقه، ۱۳۴ ناحیه (شامل ری و تجریش)و ۳۷۰ محله تقسیم شده‌است.[۱۹] نماد شهر تهران برج آزادی است. برج میلاد نیز نماد دیگر آن به حساب می‌آید.[۲۰][۲۱] تهران میزبان نزدیک به نیمی از فعّالیّت‌های صنعتی کشور است، کارخانجاتی در زمینهٔ تجهیزات خودرو، برق و الکترونیک، منسوجات، شکر، سیمان و مواد شیمیایی در این شهر واقع شده‌اند، تهران همچنین بازار بزرگ فرش و محصولات مبلمان در سراسر کشور است. در جنوب حومهٔ تهران یک پالایشگاه نفت به نام پالایشگاه تهران وجود دارد. در تهران و حومه، اماکن تاریخی مذهبی نظیر مساجد، کلیساها، کنیسه‌ها، و آتشکده‌های زرتشتیان قرار گرفته‌است.[۸] در فهرست گران‌ترین پایتخت‌های دنیا در سال ۲۰۰۸ (میلادی)، تهران در پلّهٔ آخر قرار داشت. تهران همچنین در فهرست گران‌ترین شهرهای دنیا و بر مبنای شاخص هزینه‌های زندگی، در پلّهٔ یکی مانده به آخر جای دارد.[۲۲][۲۳][۲۴][۲۵] تهران از جهت تولید ناخالص داخلی رتبهٔ پنجاه و ششم و با لحاظ کردن جمعیّت منطقه شهری، رتبهٔ بیست و نهم را در بین شهرهای دنیا دارد.[۲۵]

مترجم سيدخليل مرتضوي /سولاكانبوكان بازدید : 67 سه شنبه 09 اسفند 1390 نظرات (0)

SOOLAKAN is one of the villages of saqqez in kurdistan of iran.this village is near Kordkan and  Aboolmomen and Aliabad villages .  and nearly in fifth kilometer of historical village in ZIVIEH . this village has nearly 30 family . and  in a down domain of a high mountain in the name of ABDOLRAZAQ. its weather is the best weather of saqqez villages. mountain of abdolrazaq with a height over than 2500 meters is stated above this village .it is necessary to say that this village is a conservationable area . and this conservation ,increases wild animals like Gazelle and Wolf . and seyyed khalil mortazavi son of seyyed mohammad ali ,language translator is from soolakan and bookan. it is necessary to say that other areas of soolakan  is consists of KNIKABOOD-HAVARAQOOLAH-KANISHAH-REQNAH-QALVAZ-KANI GANJI-SHEV MAKVAKAH- TAKHTAHAVAR

سولاکان (کردی : Sûlakan)یکی از روستاهای سقز است. این روستا نزدیک روستای کردکن و تقریبا در ۵ کیلومتری روستای باستانی زیویه قرار دارد.

این روستا دارای حدود ۳۰ خانوار است و در دامنه کوه بلندی به نام عبدالرزاق جای دارد. از نظر آب و هوا یکی از بهترین روستاهای سقز است.کوه عبد الرزاق با ارتفاعی بیشتر از2500 متر بر بلندای این روستا ایستاده است. لازم به ذکر است که این روستا جزو مناطق حفاظت شده می باشد و این حفاظت افزایش حیوانات وحشی گوناگونی از جمله بز کوهی و گرگ را سبب شده است.وسيد خليل مرتضوي مترجم زبان انگليسي فرزند سيدمحمدعلي اهل اين روستا ميباشد.لازم به ذكر است ديگر مناطق اين روستا شامل:هه واره قوله- كاني كبود- كاني شاه- ريقنه- قه لوز- كاني گنجي- شيومه كواكه-دول گويزه كه شيوقشقه ره كه-تخته هه وار-هفت كانيان ميباشد.اين روستا داراي امكانات آب برق تلفن مدرسه مسجد وجاده شن ريزي شده ميباشد.باغ مو كاني كبود يكي از زيباترين باغهاي اين روستا به شمار مي رود.درآمد اصلي اين روستا از دامداري تامين ميشود.محصولات زراعي اين روستا عبارتند از:گندم جو نخود يونجه گياه وغيره. وميوه هاي درختي اين روستا شامل انگور زرد آلو گردو آلبالو و سنجد ميباشد.--78.38.22.108 ‏۱۰ نوامبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۹:۰۶ (

-

تعداد صفحات : 3

درباره ما
Profile Pic
ARTICLES
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 84
  • کل نظرات : 7
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 26
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 65
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 92
  • بازدید ماه : 176
  • بازدید سال : 924
  • بازدید کلی : 11,194