loading...
ARTICLES
مترجم سيدخليل مرتضوي /سولاكانبوكان بازدید : 65 پنجشنبه 11 اسفند 1390 نظرات (0)



معماری دیکانستراکشن
معماری دیکانستراکشن دیکانستراکشن در فارسی به ساختار زدایی ، شالوده شکنی ، واسازی ، بنیان فکنی ، ساختار شکنی و بن فکنی ترجمه شده است . شاید این کثرت اسامی به دلیل آن باشد که دیثکانستراکشن یک نگرش چند وجهی و چند معنایی به دال و مدلول و هر نوع متنی دارد .
از آنجایی که مبانی دیکانستراکشن مستقیما از فلسفه دیکانستراکشن استخراج شده و به لحاظ آشنایی نسبتا اندک معماران با فلسفه این مکتب ، برای استنباط معماری دیکانستراکشن ، ابتدا لازم است فلسفه دیکانستراکشن و مهم تر از آن ، زمینه های نظری این نحله فکری تبیین شود.
در نیمه اول قرن بیستم مهم ترین مکتبی که ادامه دهنده فلسفه مدرن محسوب می شد ، فلسفه اصالت وجود بود . ژان پل سارتر ( 1980 - 1905 ) فیلسوف فرانسوی ، پایه گذار این مکتب است . او خرد گرایی مدرن ، که توسط دکارت ، کانت و سایر بزرگان مدرن مطرح و تبیین شده بود ، را اساس فلسفه خود قرار داد . سارتر معتقد به خرد گرایی استعلایی ( Transendental Mind ) است . از نظر وی ، " فرد ماهیت خویش را شکل می دهد و نباید از این عامل در مسیر شخصیت فرد غافل ماند ... سارتر آزادی بی قید و شرط را از امکانات ذهن آدمی دانست . به نظر او آدمی آزاد است هر چه می خواهد اختیار کند و به همین جهت است که باید او را مسئول انتخاب های خود دانست . "
از نیمه دوم قرن اخیر ، فلسفه مدرن و مکتب اصالت وجود و خرد باوری از طرف مکتب جدیدی به نام مکتب ساختارگرایی مورد پرسش قرار گرفت . این مکتب در ابتدا توسط فردیناند دو سوسور ، زبان شناس سوییسی و لوی استراوس ، مردم شناس فرانسوی ، مطرح شد . ساختارگرایی واکنشی در مقابل خرد استعلایی و ذهنیت مدرن است . ساختارگراها معتقدند که عاملی مهم تر از ذهن وجود دارد که پیوسته مورد بی مهری قرار گرفته و آن ساختار زبان است . از نظر اندیشمندان ساختارگرا ، می باید ساختارهای ذهن بشری را مطالعه کنیم و این ساختارها بسیار مهم هستند . ساختار ذهن مبنایش زبان است . انسان بوسیله زبان با دنیای خارج مرتبط می شود .
اگر به عقیده دکارت همه چیز آگاهانه شکل می گیرد ، به نظر استراوس ، ساختارهای فرهنگ ، اساطیر و اجتماع آگاهانه نیست ، همه آنها در ساحت ناخود آگاه شکل می گیرد و مولفی ندارد . استوارس استیلای سیصد ساله ذهن استعلایی را زیر سوال برد . اگر از دوره دکارت ، انسان موجودی است خردورز ، از نظر استوارس موجودی است فرهنگی و ماهیت انسان در بستر فرهنگ شکل می گیرد . لذا جهت رهیافت به ماهیت بشر ، باید زبان ، فرهنگ و قومیت را مطالعه کنیم .به طور کلی ، " روش ساختارشناسی ، یافتن و کشف قوانین فعالیت بشری در چهار چوب فرهنگ است که با کردار و گفتار آغاز می شود . رفتار و کردار نوعی زبان است . به همین دلیل ساختارگراها ، ساختار های موجود در پدیده ها را استخراج می کنند . " چنانچه ژان پیاژه ( 1980- 1896 ) ، روان شناس فرانسوی ، مطالعات وسیعی در مورد ساختارهای رشد ذهن کودک و شخصیت کودک انجام داد .
مکتب دیکانستراکشن که یکی از شاخه های مهم فلسفه پست مدرن محسوب می شود ، نقدی به بینش ساختارگرایی و همچنین تفکر مدرن است .
مکتب دیکانستراکشن توسط ژاک دریدا ( - 1930 ) ، فیلسوف معاصر فرانسوی ، پایه گذاری شد . دریدا با ساختارگراها مخالف است و معتقد است که وقتی ما به دنبال ساختارها هستیم از متغیر ها غافل می مانیم ، فرهنگ و شیوه های قومی هر لحظه تغییر می کند ، پس روش ساختارگراها نمی تواند صحیح باشد . دریدا از سال 1967 ، یعنی زمانی که سه کتاب او منتشر شد ، در مجامع روشنفکری و فلسفی غرب مطرح گردید . این سه کتاب عبارتند از :
گفتار و پدیدار ، نوشتار و دیگر بودگی و نوشتار شناسی .
از نظر دریدا فلسفه غرب دچار نوعی ورشکستگی است و در حال حاضر پویایی خودش را از دست داده است .
به عقیده دریدا ، یک متن هرگز مفهوم واقعی خودش را آشکار نمی کند ، زیرا مولف آن متن حضور ندارد و هر خواننده و یا هر کس که آن را قرائت کند ، می تواند در یافتی متفاوت از قصد و هدف مولف داشته باشد . " نوشتار مانند فرزندی است که از زهدان مادر ( مولف ) جدا شده . هر خواننده ای می تواند برداشت خود را داشته باشد . "
از نظر دریدا ، نوشتار ابزار خوبی برای انتقال مفاهیم نیست و یک متن هرگز دقیقا همان مفاهیمی را که در ظاهر بیان می کند ندارد . متن به جای انتقال دهنده معنا ، یک خالق است . به همین دلیل در بینش دیکانستراکشن ، ما در یک دنیای چند معنایی زندگی می کنیم . هر کس معنایی و استنباطی متفاوت با دیگران از پدیده های پیرامون خود قرائت می کند .
تقابل دوتایی موضوع دیگری است که دریدا نقد کرده است . تقابل های دوتایی همچون روز و شب ، مرد و زن ، ذهن و عین ، گفتار و نوشتار ، زیبا و زشت و نیک و بد همواره در فلسفه غرب مطرح بوده است . از زمان افلاطون تا کنون همواره یکی بر دیگری برتری داشته است. ولی به نظر دریدا هیچ ارجحیتی وجود ندارد . او این منطق سیاه و سفید و مسئله یا این یا آن را رد مردود می داند .
به عنوان مثال ، در فلسفه غرب همیشه گفتار بر نوشتار به دلیل حضور گوینده ارجحیت داشته است . ولی به عقیده دریدا ، معنای متن را گوینده تعیین نمی کند ، بلکه شنونده و یا خواننده متن است که با توجه به ذهنیت و تجربه خود این معنا را که می تواند متفاوت از منظور و غرض گوینده یا مولف باشد مشخص می کند . لذا لزوما گفتار بر نوشتار ارجح نیست .
باید عنوان شود که تعریف دقیق و مشخصی از دیکانستراکشن وجود ندارد ، زیرا هر تعریفی از دیکانستراکشن می تواند مغایر با خود دیکانستراکشن تفسیر و تاویل شود .

خود دریدا می گوید : " دیکانستراکشن کردن یک متن به معنای بیرون کشیدن منطق ها و اسنتباطات مغایر با خود متن است . در واقع گسترش درک مجازی است . "
به طور کلی دیکانستراکشن نوعی وارسی یک متن و استخراج تفسیرهای آشکار و پنهان از بطن متن است . این تفسیرها و تاویل ها می تواند با یکدیگر و حتی با منظور و نظر پدید آورنده متن متناقض و متفاوت باشد . لذا در بینش دیکانستراکشن ، آنچه که خواننده استنباط و برداشت می کند واجد اهمیت است و به تعداد خواننده ، برداشت ها ، استنباطات گوناگون و متفاوت وجود دارد . خواننده معنی و منظور متن را مشخص می کند و نه نویسنده . ساختاری ثابت در متن و یا تفسیری واحد از آن وجود ندارد . ارتباط بین دال و مدلول و رابطه بین متن و تفسیر شناور و لغزان است .
شخصی که این مباحث فلسفی را وارد عرصه معماری نمود ، پیتر آیزنمن، معمار معاصر آمریکائی است . آیزنمن نه تنها با مقالات و سخنرانی های خود ، بلکه با فضاها ، کالبدها و محوطه سازی های متعددی که ساخته ، فلسفه دیکانستراکشن را به صورت یکی از مباحث اصلی معماری در طی دهه هشتاد میلادی در آورد .
آیزنمن در مقاله ای به نام " مرز میانی " ، هم فلسفه مدرن و هم معماری مدرن را به باد انتقاد گرفت . از نظر وی ، معماری مدرن بر اساس علم و فلسفه قرن نوزده بنا شده است . به عقیده آیزنمن ، بحث ارزشی هگل در مورد تز ، آنتی تز و سنتز ، دیگر در جهان امروز کاربرد ندارد . فیلسوفان پست مدرن مانند نیچه ، فروید ، هایدگر و دریدا رابطه ما را با جهان هستی عوض کرده اند .
علم قرن نوزدهم و یقین علمی آن دوره دیگر اعتبار خود را از دست داده است . قوانین جدید فیزیک مانند قانون نسبیت آلبرت اینشتین و اصل عدم قطعیت ورنرهایزنبرگ ، دریافت ما را از جهان پیرامون تغییر داده است .
لذا اگر معماری یک علم است باید این معماری بر اساس علم و فلسفه امروز و دریافت کنونی ما از خود و محیط اطراف باشد . معماری امروز ما باید از علم و فلسفه قرن نوزده گذر کند و خود را با شرایط جدید منطبق سازد . همچنان که معانی ، مفاهیم و نمادها در علم و فلسفه عوض شده ، در معماری نیز باید عوض شود .
آیزنمن معتقد است که مدرنیست ها مدعی هستند که مدینه فاضله را باید در آینده جست و جو کرد . پست مدرنیست ها نیز به دنبال این مدینه فاضله در گذشته هستند ، ولی معماری امروز باید این مدینه فاضله را در شرایط امروز پیدا کند . در این مورد وی از واژه " Presentness " به معنای " اکنونیت " استفاده کرده و معتقد است که معماری در هر زمان و مکان باید اکنونیت داشته باشد . متعلق به زمان و مکان حاضر باشد .
برای رسیدن به شرایط فوق ، باید قوانین گذشته معماری را بر هم زد و از آنجایی که این قوانین قراردادی هستند و نه طبیعی ، لذا بر هم زدن آنها ممکن است . حقایق و نمادهای گذشته باید شکافته شود ( دیکانستراکت شوند ) و مفاهیم جدید مطابق با شرایط امروز از دل آنها استخراج شود .
پیتر آیزنمن بر این باور است که در زندگی امروز ما ، دوگانگی هایی مانند وضوح و ابهام ، ثبات و بی ثباتی ، زشتی و زیبایی ، سودمندی و عدم سودمندی ، صداقت و فریب ، پایداری و تزلزل ، صراحت و ایهام وجود دارد . نمی توان از یکی برای استتار دیگری استفاده کرد ، بلکه این تقابل ها و دوگانگی ها می بایست در ساحت معماری به عنوان تجلی گاه شرایط زندگی امروز ما به نمایش گذاشته شود .
در گذشته و همچنین در معماری مدرن و پست مدرن آنچه که حضور داشته ، تقارن ، تناسب ، وضوح ، ثبات ، مفید وبودن و سودمندی بوده است . در این تقابل های دوتایی همواره یکی بر دیگری ارجحیت داشته . اما آنچه که مورد غفلت قرار گرفته و غایب بوده ، عدم تقارن ، عدم وضوح ، ابهام ، ایهام ، منعکس کننده شرایط ذهنی و زیستی امروز ما باشد و آنچه که در معماری امروز ما مورد غفلت قرار گرفته ، بخشی از زندگی امروز ما است .
در معماری دیکانستراکشن سعی بر این است که برنامه و مشخصات طرح مطالعه و وارسی دقیق قرار گیرد . همچنین خود سایت و شرایط فیزیکی و تاریخی آن و محیط اجتماعی و فرهنگی ای که سایت در آن قرار گرفته نیز مورد بازبینی موشکافانه قرار می گیرد . در مرحله بعد تفسیرها و تاویل های مختلف از این مجموعه مطرح می شود . در نهایت کالبد معماری به صورتی طراحی می شود که در عین بر آورده نمودن خواسته های عملکردی پروژه ، تناقضات و تباینات بین موضوعات اشاره شده در فوق و تفسیرهای مختلف از آن ارائه شود . لذا شکل کالبدی به صورت یک مجموعه چند معنایی ، ابهام انگیز ، متناقض و متزلزل ارائه می شود ، که خود طرح زمینه را برای تفسیر و تاویل آماده می کند .
آیزنمن در مقاله " مرز میانی " از واژه " Catachresis " استفاده کرده که به معنای دو پهلو یا ایهام است . دو پهلو مرز میانی است . در دوپهلو یا ایهام ارجحیتی وجود ندارد . هم این است و هم آن - نه این است و نه آن . آیزنمن در این مقاله می نویسد : " دو پهلو حقیقت را می شکافد و این امکان را می دهد که ببینیم حقیقت چه چیزی را سرکوب نموده است . "
یکی از اولین و شاخص ترین ساختمان های سبک دیکانستراکشن ، مرکز هنرهای بصری وکسنر ( 1989 - 1982 ) در شهر کلمبوس آمریکا است . در مسابقه ای که در سال 1982 برای طراحی این ساختمان صورت گرفت ، معماران معروفی از جمله مایکل گریوز ، سزار پلی ، آرتور اریکسون و پیتر آیزنمن شرکت کردند .
سایت این ساختمان در قسمت ورودی اصلی دانشگاه ایالتی اهایو در سمت شرق دانشگاه قرار دارد . عملکرد بنا ، نمایش آثار هنرمندان و دانشجویان دانشگاه در آن است . هر یک از این معماران ساختمان خود را بین دروازه ورودی و ساختمانهای موجود در سایت قرار دادند . ولی در کمال تعجب ، ساختمان طراحی شده توسط آیزنمن به گونه ای بود که فضای باریک بین دوساختمان موجود در سایت را شکافته و در بین آن دو قرار گرفته بود و تعجب بیشتر آن که طرح وی به عنوان برنده اول اعلام شد . از آن زمان سبکی در معماری به نام دیکانستراکشن در مجامع بین المللی معماری به نام سبک دیکانستراکشن در مجامع بین المللی معماری مطرح و مورد توجه قرار گرفت .
آیزنمن در تبیین طرح خود عنوان که این نقطه محل ملاقات دو قشر نسبتا متفاوت است . یکی دانشجویان و هنرمندان دانشگاه که کارهای خود را در این ساختمان ارائه می کنند و دیگری شهروندان و عامه مردم شهر که به دیدن این آثار می آیند . لذا دو کد یا نشانه برای هریک از این دو قشر انتخاب شد . یکی محورهای شبکه شطرنجی دانشگاه و دیگری محورهای شبکه شطرنجی شهر کلمبوس . این دو شبکه نسبت به یکدیگر 17 درجه اختلاف زاویه دارند . لذا هر دو شبکه به عنوان نشانه ای از هر یک از این دو قشر در محل سایت با یکدیگر تلاقی کرده اند . این دو گانگی در کالبد معماری ساختمان به گونه ای نمایش داده شده که هیچ یک بر دیگری ارجحیت ندارد و این دو محور همانند دو تیغه قیچی بین دو ساختمان را شکافته و خود در آن جایگزین شده اند .
پس از باز نمودن و شکافتن فضای بین این دو ساختمان در سایت ، آیزنمن متوجه پی های یک بنای قدیمی شد که مربوط به دانشکده نظامی بود . این بنا در دهه پنجاه میلادی تخریب شده بود ، ولی هنوز بخشی از پی های آن در زیر خاک در محل سایت مدفون بود . اگر چه این ساختمان دیگر وجود نداشت ، ولی آیزنمن با وارسی دقیق سایت متوجه آن شده بود . وی این ساختمان را که دیگر در حاشیه قرار گرفته و به تاریخ سپرده شده بود ، به عنوان بخشی از متن موجود ، که همان سایت پروژه باشد ، قرائت کرد و این قرائت را به صورت کالبدی نمایش داد . لذا در طرح آیزنمن ، بخشهایی از ساختمان دانشکده نظامی ، که شبیه یک قلعه نظامی بود ، در قسمت سردر ورودی ساختمان مرکز هنرهای بصری وکسنر بازنمایی و بازسازی شد .
معماری دیکانستراکشن به عنوان یک سبک فراگیر و جهانی عمر نسبتا کوتاهی داشت و از حدود یک دهه فراتر نرفت ، ولی تاثیر شگرف و بنیادین بر شیوه طراحی و نوع بازنمایی معنی و تفسیر در حوزه معماری داشت . این سبک به عنوان پیش زمینه رویکردهای متعاقب آن همچون معماری فولدینگ و معماری پیدایش کیهانی بود .
از دیگر معماران این سبک می توان از فرانک گهری ، زاها حدید ، رم کولهاس و برنارد چومی نام برد .
 

اما بحث اصلی دیکانستراکشن در چیست ؟

عصیان در برابر باورهای قرار دادی و معمولی در عرصه معماری و پیش از آن در عرصه فلسفه که گفتیم خود شامل عرصه و رشته های وسیع تری می شود و در این مورد ، بیش از همه تردید در « خرد » و « دانایی » به عنوان تعیین کننده نهایی در تمام مباحثی که در جهان اندیشمندی مطرح است به چشم می خورد تکیه و تأکیدی که از دیرباز ، از عصر فیلسوفان کلاسیک یونان وجود داشته وبا ظهور عصر روشنگری Enlightenment و رواج اندیشه های دکارت ، اسپینزا و لایبنیتز و فیلسوفان دیگری مانند ایشان قوت بیشتری گرفته است و تقریباً تا سال های اخیر اساس فکری و فلسفی مغرب زمین را فراهم آورده و از آن مهم تر – برای بحث ما – از انگیزه های اصلی مدرنیسم در عصر معماری بوده است .

بانیان و صاحبنظران عرصه دیکانستراکشن با توجه به آن چه در جهان هستی می گذرد ، گویی با حافظ بزرگ شیراز هم آواز شده اند که :

جهان و کار جهان جمله هیچ در هیچ است

هزار با من این نکته کرده ام تحقیق

و از این رو بر ضد توضیحات « منطقی » گذشته شوریده اند تا جایی که برنارد جومی  ، یکی از معماران بنام دیکانستراکتیویست بخش هایی از اثر خود را در پارک دلاویلت ، فلی یا دیوانگی نام نهاده است . البته می توان این دیوانگی را دیوانگی شاعرانه ای به تصور درآورد که به ویژه در ادبیات ما سابقه ای دیرین دارد و از تعابیر شناخته شده است . اما منطق بر اساس خرد و دانایی از عوامل اساسی پدید آورنده معماری مدرن – و یا اگر مطلب را در عرصه ای وسیع تر بنگریم مدرنیسم بود . در عین حال باید به خاطر آوریم که در معماری همانند فلسفه ، اندیشه منطقی رشد دیرینه دارد و اساس کار بسیاری از مظاهر معماری در دوره های مختلف را به وجود آورده است .

در معماری تا گذشته ای نزدیک از منطق ساختمان ، از منطق سازه ، از منطق اقلیم و انطباق معماری با آن حتی از منطق زیبایی سخن فراوان گفته می شده و به رشته تحریر در می آمده است . اکنون با دیکانستراکشن همه این منطق ها در زیر سوال رفته است . اما به یک نکته باید توجه داشت و آن این که به زیر سوال بردن قضیه ای ، نفی آن نیست . این نکته شاید اختلاف نظر مرا با برخی از صاحبنظران و طرفداران دیکانستراکشن به وجود می آورد . نکته واجد اهمیت به اعتقاد من ، این است که « غیر منطقی » بودن کار جهان و یا با قول حافظ هیچ در هیچی آن را باید به عنوان یک واقعیت موجود مشاهده کرد و آن را به حساب آورد، – البته واقعیتی نامطلوب و ناستوده ولی نباید آن را به عنوان یک اصل پذیرفت . پذیرفتن آن به عنوان یک اصل راه به هرج و مرجی می برد که فقط مقبول آناریست ها ، شارلاتانها و یا به قول با « فارلی » « کاسبان مرگ » می باشد .

بسیاری از معماران دیکانستراکتیویست نیز اگر چه در تئوری آن را پذیرفتند ولی در عمل، آثارشان « منطق خاص » خود را داراست . فی المثل « دیوانگی » های چومی چندان هم « جنون آمیز » نیست ! به علاوه یاد آوریم که خرد و دانایی از جمله وسایل حیاتی و بسیار مهمی بوده است که مورد استفاده آدمی قرار گرفتند و می توانستند به کشف بسیاری از نکات ناشناخته و چیرگی بر محیط دور و بر خود و طبیعتی سخت و بی امان – البته به صورتی نسبی – موفق شود . ولی به زیر سؤال بردن خرد و دانایی معنایش این است ، و معنایش این می تواند باشد که همه چیز را صرفاً با دلائل منطقی نمی توان توضیح داد . بنابراین خرد و دانایی باید توأم با تجربه و آزمایش و با احساس حواس ( که تا این جا در موارد بسیار توضیح ناپذیر مانده است ) باشد . پس پیام پذیرفتنی دیکانستراکشن می تواند این باشد که : اکنون باید آنچه « غیر منطقی » پنداشته می شده نیز به حساب آید و « منطقی » بودن هر قضیه ، بر اساس معیارهای گذشته ، شرط پذیرفتن آن نیست .

تردیدی نیست که برخی از بانیان و هواخواهان دیکانستراکشن راه افراط می پیمایند . نفی خرد و دانایی و نپذیرفتن کلی و عمومی حکم عقل به دلیل آن که عقل نمی تواند فتوای نهایی باشد و هر مبحثی می تواند – بسته به معبر – تابع صدها تعبیر مختلف باشد ماهیتاً پذیرش مطلقی را به همراه دارد که دیکانستراکشن مدعی واسازی آن نیز می باشد . نمی تواند  مطلقی را به زیر سؤال برد و مطلق دیگری را به جای آن برگزیند .
( منوچهر مزینی )

دیکانستراکشن در فارسی به ساختارزدایی ، شالوده شکنی ، واسازی ، بنیان فکنی ، ساختار شکنی و بن فکنی ترجمه شده است . شاید این کثرت اسامی به دلیل آن باشد که دیکانستراکشن یک نگرش چند وجهی و چند معنایی به دال و مدلول و هر نوع متنی دارد و شاید هم به دلیل آن است که هنوز ابهامات و سؤالات زیادی در مورد دیکانستراکشن در کشور ما وجود دارد .

از آنجایی که مبانی دیکانستراکشن مستقیماً از فلسفه دیکانستراکشن استخراج شده و با لحاظ آشنایی نسبتاً اندک معماران با فلسفه این مکتب ، برای استنباط معماری دیکانستراکشن ، ابتدا لازم است فلسفه دیکانستراکشن و مهم تر از آن ، زمینه های نظری این نحله فکری تبیین شود .

در نیمه اول قرن بیستم مهمترین مکتبی که ادامه دهنده فلسفه مدرن محسوب می شد ، فلسفه اصالت وجود بود . ژان پل سارتر (1980 – 1905 آشنایی ذاسیبذبذ) ، فیلسوف فرانسوی ، پایه گذار این مکتب است . او خردگرایی مدرن ، که توسط دکارت ، کانت و سایر بزرگان مدرن مطرح و تبیین شده بود ، را اساس فلسفه خود قرار داد . سارتر معتقد به خرد استعلایی (Transendental Mind) است . از نظر وی ، « فرد ماهیت خویش را شکل می دهد و نباید از این عامل در مسیر شخصیت فرد غافل ماند … سارتر آزادی بی قید و شرط را از امکانات ذهن آدمی دانست . به نظر او آدمی آزاد است هر چه می خواهد اختیار کند و به همین جهت است که باید او را مسئول انتخاب های خود دانست » .

از نیمه دوم قرن اخیر ، فلسفه مدرن و مکتب اصالت وجود و خرد باوری از طرف مکتب جدیدی به نام مکتب ساختارگرایی مورد پرسش قرار گرفت . این مکتب درابتدا توسط فردیناند دو سوسور ، زبان شناس سوییسی و لوی استراوس ، مردم شناس فرانسوی ، مطرح شد .

ساختارگرایی واکنشی درمقابل خرد استعلایی و ذهنیت مدرن است . ساختارگراها معتقدند که عاملی مهم تر از ذهن وجود دارد که پیوسته مورد بی مهری قرار گرفته و آن ساختار زبان است . از نظر اندیشمندان ساختارگرا ، می باید ساختارهای ذهن بشری را مطالعه کنیم و این ساختارها بسیار مهم هستند . ساختار ذهن مبنایش زبان است . انسان به وسیله زبان با دنیای خارج مرتبط می شود . هر ذهنیتی موکول به ساختار زبان است . لوی استراوس ، زبان و ساختار آن را در فهم ماهیت ذهن آدمی سخت واجد اهمیت شمرد و گفت : « تحلیل ساختارهای ژرف پدیده های فرهنگی به آدمی مدد می رساند تا ساخت و کار آن را بشناسد و از این رهگذر به رموز تحولات اجتماعی و فرهنگی واقف گردد . به نظر او ، ساختارهای فرهنگی از انگاره های زبانی پیروی می کنند » .

استراوس ماهیت بشر ، رسالت بشر و آزادی بشر را که سارتر مطرح کرد ، به زیر سؤال برد . از نظر استراوس ، سارتر موجودی است پاریسی با بینش پاریسی . استراوس می گوید : « ژان پل سارتر ذهنیت و شعور تکوین یافته در محیط های دانشگاهی پاریس را به کل بشریت و در همه نقاط عالم و در سراسر تاریخ تعمیم داده و تعینات تاریخی را نادیده گرفته است . » . استراوس به آمریکای جنوبی سفر کرد و ساختارهای ذهنی و زبانی قبایل بومی آمازون را مطالعه نمود . پس از بازگشت ، کتابی به نام ذهن وحشی به رشته تحریر درآورد . از نظر استراوس ، ذهن بدوی دارای منطق خاص خودش است و قوی تر می باشد . اگر به عقیده دکارت همه چیز اگاهانه شکل می گیرد ، به نظر استراوس ، ساختارهای فرهنگ ، اساطیر و اجتماع آگاهانه نیست ، همه آنها در ساحت ناخودآگاه شکل می گیرد و مؤلفی ندارد . استراوس استیلای سیصد ساله ذهن استعلایی را زیر سؤال برد . اگر از دوره دکارت ، انسان موجودی است خردورز ، از نظر استراوس انسان موجودی است فرهنگی و ماهیت انسان در بستر فرهنگ شکل می گیرد ، لذا جهت رهیافت به ماهیت بشر ، باید زبان ، فرهنگ و قومیت را مطالعه کنیم .

به طور کلی ، « روش ساختارشناسی ، یافتن و کشف قوانین فعالیت بشری در چارچوب فرهنگ است که با کردار و گفتار آغاز می شود . رفتار و کردار نوعی زبان است . به همین دلیل ساختارگراها ، ساختارهای موجود در پدیده ها را استخراج می کنند » ، چنانچه ژان پیاژه (1980 – 1896) ، روان شناس فرانسوی ، مطالعات وسیعی در مورد ساختارهای رشد ذهن کودک و شخصیت کودک انجام داد .

اگر چه مکتب ساختارگرایی فلسفه و جهان بینی مدرن را مورد شک و تردید قرار داد ، ولی خود این مکتب نیز مورد سؤال و نقد فلاسفه پست مدرن و خصوصاً پساساختارگراها قرار گرفت . چنانچه میشل فوکو ، که خود از بطن ساختارگراها ظهور کرد ، در مورد مکتب فوق می گوید : « کلیت بخشیدن به ساختارها ما را از مسائل عینی فرهنگ و جامعه غافل می کند . منطق آنها منطق خشکی است و به ما اجازه نمی دهد به هویت ها در دوران های مختلف توجه کنیم » . لذا مکتب ساختارگرایی را می توان یک مکتب بینابین دو مکتب مدرن و پست مدرن تلقی کرد .

مکتب دیکانستراکشن ، که یکی از شاخه های مهم فلسفه پست مدرن محسوب می شود ، نقدی به بیشن ساختارگرایی و همچنین تفکر مدرن است . مکتب دیکانستراکشن جزو زیر مجموعه پساساختارگرایی هم محسوب می شود . زیرا اکثر اندیشمندان این مکتب ، پرورش یافته دوره ساختارگرایی می باشند . پساساختارگراها منطق گرایی افراطی ساختاری و افراط ساختارگرایان در مورد ساختار را مورد پرسش قرار می دهند . پساساختارگراها معتقدند که «اهمیت و پویایی زبان باید در سیلان و ناپایداری معناها جست و جو گردد » .

« سوسور مدعی بود که دال و مدلول چنان با یکدیگر پیوند دارند که گویی دوروی یک سکه هستند » . ولی رولان بارت ، فیلسوف پساساختارگرای فرانسوی در مورد دال (دلالت کننده ) و مدلول ( دلالت شونده ) معتقد است « دال به مثابه همتا و همسفر دقیق مدلول نیست » .

مکتب فکری دیکانستراکشن توسط ژاک دریدا ( 1930) فیلسوف معاصر فرانسوی ، پایه گذاری شد . دریدا با ساختارگراها مخالف است و معتقد است که وقتی ما به دنبال ساختارها هستیم ، از متغیرها غافل می مانیم ، فرهنگ و شیوه های قومی هر لحظه تغییر می کند ، پس روش ساختارگراها نمی تواند صحیح باشد . دریدا از سال 1967 ، یعنی زمانی که سه کتاب او منتشر شد ، در مجامع روشنفکری و و فلسفی غرب مطرح گردید . این یه کتاب عبارتنداز: گفتار و پدیدار ، نوشتار و دیگر بودگی و نوشتار شناسی . در این کتاب ها هدف اصلی دریدا حمله به ساختارگرایی استراوس و پدیدار شناسی هوسرل بود . از نظر دریدا فلسفه غرب دچار نوعی ورشکستگی است و در حال حاضر پویای خودش را از دست داده است .

به عقیده دریدا ، یک متن هرگز مفهوم واقعی خودش را آشکار نمی کند ، زیرا مؤلف آن متن حضور ندارد و هر خواننده و یا هر کس که آن را قرائت کند ، می تواند دریافتی متفاوت از قصد و هدف مؤلف داشته باشد . « نوشتار مانند فرزندی است که از زهدان مادر  ( مؤلف ) جدا شده . هر خواننده ای می تواند برداشت خود را داشته باشد » .

از نظر دریدا ، نوشتار ابزار خوبی برای انتقال مفاهیم نیست و یک متن هرگز دقیقاً همان مفاهیمی را که در ظاهر بیان می کند ندارد . متن به جای انتقال دهنده معنا یک خالق است . به همین دلیل در بینش دیکانستراکشن ، ما در یک دنیای چند معنایی زندگی می کنیم . هر کس معنایی و استنباطی متفاوت با دیگران از پدیده های پیرامون خود قرائت می کند .

تقابل های دوتایی موضوع دیگری است که دریدا نقد کرده است . تقابل های دوتایی همچون روز و شب ، مرد و زن ، ذهن و عین ، گفتار و نوشتار ، زیبا و زشت و نیک و بد همواره در فلسفه غرب مطرح بوده است . از زمان افلاطون تاکنون همواره یکی بر دیگری برتری داشته است . ولی به نظر دریدا هیچ ارجحیتی وجود ندارد . او این منطق سیاه و سفید و مسئله یا این یا آن را مردود می داند .

به عنوان مثال ، در فلسفه غرب همیشه گفتار بر نوشتار به دلیل حضور گوینده ارجحیت داشته است . ولی به عقیده دریدا ، معنای متن را گوینده تعیین نمی کند . بلکه شنونده و یا خواننده متن است که با توجه به ذهنیت و تجربه خود این معنا را که می تواند متفاوت از منظور و غرض گوینده یا مؤلف باشد مشخص می کند ، لذا لزوماً گفتار بر نوشتار ارجح نیست .

باید عنوان شود که تعریف دقیق و مشخصی از دیکانستراکشن وجود ندارد ، زیرا هر تعریفی هر از دیکانستراکشن می تواند مغایر با خود دیکانستراکشن تفسیر و تأویل شود . ولی در این جا چند نمونه از مباحثی که در مورد دیکانستراکشن عنوان شده ذکر می شود .

حسینعلی نوذری ، نویسنده و نظریه پرداز معاصر می نویسد : « شالوده شکنی ، ساخت گشایی ، روش یا متد تحلیل پست مدرن ، هدف آن گشودن یا باز کردن تمام ساختارها یا شالوده ها است . مکتب شالوده شکنی ، متن را به اجزاء و یا پاره های مختلف آن تفکیک کرده و آنها را از هم مجزا ساخته و عناصر متعدد و متشکله ان را پاره می کند و از این طریق تناقضات و مفروضات آن را آشکار می سازد » .

دکتر محمد ضیمران مؤلف کتاب دریدا و متافیزیک حضور ، می نویسد : « قرائت یک متن چیزی است شبیه پی جویی آن چه در محاق غیاب و نسیان قرار دارد و این را می توان غایت بن فکنی شمرد . » .

دکتر ضیمران نظردریدا را در این مورد چنین می نویسد : بنیان فکنیروشی است که آدمی را از خواب یقین آور دکارتی بیدا می سازد و وثوق و اطمینان خیالی را از او سلب نموده و دغدغه تازه ای می آفریند » .

خود دریدا می گوید : « دیکانستراکشن کردن یک متن به معنای بیرون کشیدن منطق ها و استنباطات مغایر با خود متن است . در واقع گسترش درک مجازی است » .

به طور کلی دیکانستراکشن نوعی وارسی یک متن و استخراج تفسیرهای آشکار و پنهان از بطن متن است. این تفسیرها و تأویل ها می تواند با یکدیگر و حتی با یکدیگر و حتی با منظور و نظر پدیدآورنده متن متناقض و متفاوت باشد . لذا در بینش دیکانستراکشن ، آنچه که خواننده استنباط و برداشت می کند واجد اهمیت است و به تعداد خواننده ، برداشت ها ، و استنباطات گوناگون و متفاوت وجود دارد . خواننده معنی و منظور متن را مشخص می کند و نه نویسنده . ساختاری ثابت در متن و یا تفسیری واحد از آن وجود ندارد . ارتباط بین دال و مدلول و رابطه بین متن و تفسیر شناور و لغزان است .

شخصی که این مباحث فلسفی را وارد عرصه معماری نمود ، پیتر آیزنمن ، معمار معاصر آمریکایی است . آیزنمن نه تنها با مقالات و سخنرانی های خود ، بلکه با فضاها ، کالبدها و محوطه سازی های متعددی که ساخته ، فلسفه دیکانستراکشن را به صورت یکی از مباحث اصلی در طی دهه هشتاد میلادی درآورد .

آیزنمن در مقاله ای به نام « مرز میانی » ، هم فلسفه مدرن و هم معماری مدرن را به باد انتقاد گرفت . از نظر وی ، معماری مدرن بر اساس علم و فلسفه قرن نوزده بنا شده است . به عقیده آیزنمن ، بحث ارزشی هگل در مورد تز ، آنتی تز و سنتز ، دیگر در جهان امروز کاربرد ندارد . فیلسوفان پست مدرن مانند نیچه ، فروید ، هایدگر ، ودریدا رابطه ما را با جهان هستی عوض کرده اند .

علم قرن نوزده و یقین علمی آن دوره دیگر اعتبار خود را از دست داده است . قوانین جدید فیزیک مانند قانون نسبیت آلبرت اینشتین واصل عدم قطعیت ورنر هایزنبرگ ، دریافت ما را از جهان پیرامون تغییر داده است . لذا اگر معماری علم است ، باید این معماری بر اساس علم و فلسفه امروز و دریافت کنونی ما از خود و محیط اطراف باشد . معماری امروز ما باید از علم و فلسفه قرن نوزده گذر کند و خود را با شرایط جدید منطبق سازد . همچنان که معانی ، مفاهیم و نمادها در علم و فلسفه عوض شده ، در معماری نیز باید عوض شود .

آیزنمن معتقد است که مدرنیست ها مدعی هستند که مدینه فاضله را باید در آینده جست و جو کرد . پست مدرنیست ها نیز به دنبال این مدینه فاضله در گذشته هستند ، ولی معماری امروز باید این مدینه فاضله را در شرایط امروز پیدا کند . در این مورد وی از واژه «Presentness » به معنای « اکنونیت » استفاده کرده و معتقد است که معماری در هر زمان و مکان باید اکنونیت داشته باشد . متعلق به زمان و مکان حاضر باشد .

برای رسیدن به شرایط فوق ، باید قوانین گذشته معماری را بر هم زد و از آنجایی که این قوانین قراردادی هستند و نه طبیعی ، لذا بر هم زدن آنها ممکن است . حقایق و نمادهای گذشته باید شکافته شوند ( دیکانستراکت شوند ) و مفاهیم جدید مطابق با شرایط امروز از دل آنها استخراج شود .

پیتر آیزنمن بر این باور است که در زندگی امروز ما ، دوگانگی هایی مانند وضوح و ابهام ، ثبات و بی ثباتی ، زشتی و زیبایی ، سودمندی و عدم سودمندی ، صداقت و فریب ، پایداری و تزلزل ، صراحت و ابهام وجود دارد . نمی توان از یکی برای استتار دیگری استفاده کرد ، بلکه این تقابل ها و دوگانگی ها می بایست در ساحت معماری به عنوان تجلی گاه شرایط زندگی امروز ما به نمایش گذاشته شود .

در گذشته و همچنین در معماری مدرن و پست مدرن آنچه که حضور داشته ، تقارن ، تناسب ، وضوح ، ثبات ، مفید بودن و سودمندی بوده است . در این تقابل های دوتایی همواره یکی بر دیگری ارجحیت داشته . اما آنچه که مورد غفلت قرار گرفته و غایب بوده ، عدم تقارن ، عدم وضوح ، ابهام ، ایهام ، بی ثباتی ، فریب ، زشتی و عدم سودمندی است . معماری امروز ما باید منعکس کننده شرایط ذهنی و زیستی امروز ما باشد و آنچه که درمعماری امروز ما مورد غفلت قرار گرفته ، بخشی از زندگی امروز ماست .

در معماری دیکانستراکشن سعی بر این است که برنامه و مشخصات طرح مورد مطالعه وارسی دقیق قرار گیرد . همچنین خود سایت و شرایط فیزیکی و تاریخی آن و محیط اجتماعی و فرهنگی ای که سایت در آن قرار گرفته نیز مورد بازبینی موشکافانه قرار می گیرد . در مرحله بعد تفسیرها و تأویل های مختلف از این مجموعه مطرح می شود . در نهایت کالبد معماری به صورتی طراحی می شود که در عین برآورده نمودن خواسته های عملکردی پروژه ، تناقضات و تباینات بین موضوعات اشاره شده در فوق و تفسیرهای مختلف از آن ارائه شود . لذا شکل کالبدی به صورت یک مجموع چند معنایی ، ابهام برانگیز ، متناقض و متزلزل ارائه می شود ، که خود طرح زمینه را برای تفسیر و تأویل بیشتر آماده می کند .

آیزنمن در مقاله « مرز میانی » از واژه « Catachresis » استفاده کرده که به معنای دو پهلو یا ایهام است . دو پهلو مرز میانی است . در دو پهلو یا ایهام ارجحیتی وجود ندارد . هم این است و هم آن – نه این است و نه آن . آیزنمن در این مقاله می نویسد : « دو پهلو حقیقت را می شکافد و این امکان را می دهد که ببینیم حقیقت چه چیزی را سرکوب نموده است » .

یکی از اولین و شاخص ترین ساختمان های سبک دیکانستراکشن ، مرکز هنرهای بصری و کسنر (1989 – 1982) در شهر کلمبوس آمریکا است . در مسابقه ای که در سال 1982 برای طراحی این ساختمان صورت گرفت ، معماران معروفی از جمله مایکل گریوز ، سزار پلی ، آرتور اریکسون و پیتر آیزنمن شرکت کردند .

سایت این ساختمان در قسمت ورودی اصلی دانشگاه ایالتی اهایو در سمت شرق دانشگاه قرار دارد . عملکرد بنا ، نمایش آثار هنرمندان و دانشجویان دانشگاه در آن است . هر یک از این معماران ساختمان خود را بین دروازه ورودی و ساختمان های موجود در سایت قرار دادند . ولی در کمال تعجب ، ساختمان طراحی شده توسط آیزنمن به گونه ای بود که فضای باریک بین دو ساختمان موجود در سایت را شکافته و در بین آن دو قرار گرفته بود و تعجب بیشتر ان که طرح وی به عنوان برنده اول اعلام شد . از آن زمان سبکی در معماری به نام سبک دیکانستراکشن در مجامع بین المللی معماری مطرح و مورد توجه قرار گرفت .

آیزنمن در تبیین طرح خود عنوان کرد که این نقطه محل ملاقات دو قشر نسبتاً متفاوت است. یکی دانشجویان و هنرمندان دانشگاه که کارهای خود را دراین ساختمان ارائه می کنند و دیگری شهروندان و عامه مردم شهر که به دیدن این آثار می آیند . لذا دو کد یا نشانه برای هر یک از این دو قشر انتخاب شد . یکی محورهای شبکه شظرنجی دانشگاه و دیگری محورهای شبکه شطرنجی شهر کلمبوس . این دو شبکه نسبت به یکدیگر 17 درجه اختلاف زاویه دارند . لذا هر دو شبکه به عنوان نشانه ای ازهر یک ازاین دو قشر در محل سایت با یکدیگر تلاقی کرده اند . این دو گانگی درکالبد معماری ساختمان به گونه ای نمایش داده شده که هیچ یک بر دیگری ارجحیت ندارند و این دو محور همانند دو تیغه قیچی بین دو ساختمان را شکافته و خود در آن جایگزین شده اند .

پس از باز نمودن و شکافتن فضای بین این دو ساختمان درسایت ، آیزنمن متوجه پی های یک بنای قدیمی شد که مربوط به دانشکده نظامی بود . این بنا در دهه پنجاه میلادی تخریب شده بود ، ولی هنوز بخشی از پی های آن در زیر خاک در محل سایت مدفون بود . اگر چه این ساختمان دیگر وجود نداشتد ، ولی آیزنمن با وارسی دقیق سایت متوجه آن شده بود ، به عنوان بخشی از متن موجود ، که همان سایت پروژه باشد ، قرائت کرد و این قرائت را به صورت کالبدی نمایش داد . لذا در طرح آیزنمن ، بخش هایی از ساختمان دانشکده نظامی ، که شبیه یک قلعه نظامی بود ، در قسمت سردرورودی ساختمان مرکز هنرهای بصری و کسنر بازنمایی و بازسازی شد .

در طرح این مرکز هنری ، آیزنمن برخلاف سایرین توجه خود را معطوف آن چیزی نمود که در نگاه اول و قرائت نخست به نظر نمی آمد . وی با کنکاشی موشکافانه ، مواردی همچون تناقضات ، دوگانگی ها و مسائل و تفسیرهای حاشیه ای را عیان و عریان نمود . به چه دلیل ؟ به دلیل آن که معماری باید نمود کالبدی ذهنیت و بینش زمان خود – در این مورد دیکانستراکشن – باشد .

معماری دیکانستراکشن به عنوان یک سبک فراگیر و جهانی عمر نسبتاً کوتاهی داشت و از حدود یکی دهه فراتر نرفت ، ولی تأثیر شگرف و بنیادین بر شیوه طراحی و نوع بازنمایی معنی و تفسیر در حوزه معماری داشت . این سبک به عنوان پیش زمینه رویکردهای متعاقب آن همچون معماری فولدینگ و معماری پیدایش کیهانی بود .

از دیگر معماران این سبک می توان از فرانک گهری ، زاهاحدید ، رم کولهاس و برنارد چومی نام برد .

در حوزه معماری ، اشکال و طرح های مختلف دیکانستراکشن مدت بیش از یک دهه است که در دانشکده های معماری در ایران ارائه شده است . چند نمونه ازساختمان ها به این سبک نیز در تهران اجرا شده ، ولی این که طرح این ساختمان ها در پی پاسخ به چه مسائلی بود ، بر نگارنده مشخص نیست .

 

کاربردهای معمارانه

دیدیم که مباحث عمده دریدا به سال 1967 در فرانسه منتشر شد ، مدتی طول کشید تا دیکانستراکسیون در جهان آنگلوساکسن با آن سنت های قوی « تجربه گرایانه » تأثیر بگذارد . ولی به سال 1973 سخن و پدیده ها و به سال 1976 در باب شناخت دستور زبان و حتی به سال 1978 نوشتار و تفاوت به این زبان ترجمه شد و انتشار یافت .

de1.jpg

Hypo Bank a Tavagnacco

اما دریدا  مدافعی سرسخت داشت و او پال دمن استاد علوم انسانی دانشگاه ییل بود . وی حتی از سال 1971 این نظر دریدا را به موطن خود ( آمریکا ) برد که « زبان در درون خود آبستن انتقادی است که بدان نیاز دارد . » معنی این سخت البته این بود که نسلی از منتقدان ادبی دانشگاههای شرق آمریکا ( همان جا که دانشگاه ییل در آن واقع شده ) کارشان و وجودشان به عنوان نویسندگانی که درباره نوشتار می نویسند توجیه پذیر می باشد !

از این رو ، دیکانستراکسیون جانشین فرساخت گرایی که میان روشنفکران مد بود شد – دست کم در میان دانشگاههای شرق ایالات متحده – این مطلب ممکن است آشکار سازد چرا فیلیپ جانسن با برقرار ساختن رابطه با دیکانستراکسیون در میان روشنفکران معمار کوشید سطح فرهنگی ایشان را اعتلا دهد .

اما راستی چه چیز در معماری موجود است که بتوان آن را وا ساخت یا فرو ریخت؟ معنوی لغوی deconstruct ؟

واسازی متن های معماری

مگر نه این است که دیکانستراکسیون موضوعی ادبی است – و چنان که دریدا اصرار می ورزد – سر کارش با متن های نوشته است . از این رو شاید لازم باشد به کند و کاو واسازی متن های معماری بپردازیم ، مثلاً از ویترویوس تا لکربوزیه و تا رابرت ونتوری و پس از وی ، تا تناقض گوئی های درونی هر متن رادریابیم . ما ممکن است آنها را به محک معیارهایی که دریدا به دست داده است ( اصل و نسب گرایی ، واژه گرایی ، آوا گرایی و انتتئلژی و جز آنها ) بزنیم و آن ها را واسازیم تا ببینیم چگونه این معیارها در نوشته های معماری نفوذ یافته اند . در روند این واسازی ، ممکن است به اجزای تفصیلی نیز بپردازیم – به لگو ها به «تضادهای دو گانه » به « درک مبتنی بر حواس » و یا « مبتنی بر دانایی » ، به « معنی گر » و «معنی شده » ، به « درون » و « برون » ؛ به « مکمل ها » ، به « تأخیر انداختن » به « تفاوت » و به تفاوتی که دریدا از آن صحبت می کند و جز آنها ، آنها را به مفاهیم معماری ربط دهیم تا ببینیم تا چه اندازه در این روند ، دریدا ، مانند آنها ، تاب تحمل می آورد و باقی می ماند !

چنین کاری را تاکنون غیر دریدائیها کرده اند . فی المثل ، این ایده اساسی معماری را در نظر بگیرید : معماری اساساً عبارت است از فضای داخلی . چنان که فن دفن نشان می دهد (1978) چنین فکری ، سابقه دیرین دارد و به تاریخی مدت ها پیش از ویترویوس باز می گردد . به فیلسوف چینی لائو – تزو که در قرن ششم ق . م . نوشت :

از توده ای گل قایق می سازیم :

فضای تهی درون قایق است که مورد استفاده قرار می گیرد .

برای یک اتاق در و پنجره می سازیم ؟

اما به سبب این فضاهای خالی ، اتاق قابل زیست می شود .

de2.jpg

Psycho House at MIT

فرنک لوید رایت از این گفته نتیجه گرفت و خود از آن کوتاه تر نیامد : « فضاهای داخلی واقعیت ساختمانند . » فن دفن 90 مثا

مترجم سيدخليل مرتضوي /سولاكانبوكان بازدید : 68 پنجشنبه 11 اسفند 1390 نظرات (0)

Driving Anxiety and How to Overcome Your Fear of Driving

Anxiety and Panic Attack issues show themselves in many manors across all populations. For you to be reading this article you obviously are one of the unfortunate small number who suffer anxiety or panic attacks and fear of driving whilst behind the steering wheel or are seeking information for a person who does.

Fear is fear and no matter what others  may say or advice they give. You as the individual are the one who has to overcome your fear of driving. You know only to well the feelings you have to endure each and every time you sit behind the steering wheel, so we will not dwell on this point, but on how to seek and implement a prevention program that allows you the freedom to travel by car, wherever and whenever you choose to.

What are your options for a cure? There are so many to choose from ranging from meditation, basic mind control techniques, professional psychiatric, services and hypnotherapy to name but a few. So where do you start?

Like the beginning of any good product there can only be one starting point and that is within yourself, look at when and where you begin to feel anxious about driving. Is it when you think of having to drive, walking out to get to the vehicle, when you get behind the wheel or when you start to move onto the roadway.

Unless you know when you become anxious you cannot direct the necessary resources to the right areas of your thoughts to effect the cure you seek. To break the cycle you have to target the problem and overcome it.  If you become anxious before you even start driving, the system to cure yourself will be a lot different to being anxious as you drive. This is because different segments of your mind are at play. This is not to say, they may not lock and inter relate to each other.

The driving fear program deals with these issues in a simple yet powerful process that builds off its achievements. Set backs will be common and expected as you progress, but you need to see setbacks as progress in establishing the future. Nothing is gained without effort, but without setbacks, nothing will be appreciated as much as success.

Move forward with confidence built of success of previous achievements. Use the driving fear program to achieve the best outcomes. Its there as your guide and your support to build off. It has the answers. Use your strengths and test your fears, call them out to attack you and see that they cannot hurt you, can not harm you. They are but thoughts and inner feelings that challenged individually will be seen for what they are.

Charlotte Wilson is a relationship researcher dedicated to bringing a fresh new approach to dealing with Anxiety and Panic Attack issues generated in our modern society. Her focus is to bring together the best information and treatments and present them in a logical and easily understood manner. This fresh and engaging approach has helped many sufferers regain control over their lives from the debilitating impacts of anxiety.

Charlotte seeks to bring personal empowering to both men and women to achieve the mental and physical transformations in their personal lives, social lives, and workplace interactions that suffer through anxiety and panic attack related issues.

She has inspired and strengthened countless followers the world over. Her website: BeatAnxietyPanicAttacks is a website dedicated to giving you the skills and desire to create the success you crave in rebuilding your life. No matter who you are, Charlotte can help you become the absolute best you can be

مترجم سيدخليل مرتضوي /سولاكانبوكان بازدید : 76 پنجشنبه 11 اسفند 1390 نظرات (0)

How to End Anxiety and Panic Attacks

Anxiety can be so depressing and anxiety attacks so turbulent that anyone who has experienced or seen a loved one go through this hell can only pray and request viable methods to end anxiety and panic attacks. Anxiety disorder is a condition which usually surfaces from intense involvement in a particular thing or event; and can gradually get promoted to anxiety attacks.

Most people who have had sudden bouts of panic attacks - maybe in an airplane, in a business meeting, in a restaurant or anywhere outside the comfort zone of their home, generally tend to withdraw themselves into a shell and seldom socialize. That is however not the solution to the problem, as we look out for enduring ways to end panic anxiety.

How to End anxiety and Panic Attacks

Amongst the many ways practiced to end panic anxiety, lifestyle changes, cognitive behavioral therapy, aromatherapy, music and dance, etc., are known to have given proven results in healing anxiety problems to a great extent. Researchers have elaborated on lifestyle changes by inculcating healthy eating habits, following the right diet, avoid binge eating and adhering to strict exercise regimen.

Moreover, meditation, yoga along with music is known to have unique healing power to treat and end anxiety and panic attacks. Apart from that, aromatherapy and spa massages are now considered to be innovative treatments to end panic anxiety. Another, most common method followed worldwide as the ultimate cure is medication.

Medication no doubt can numb your responses to a sudden panic and anxiety attack; however, that cannot be the cure to the problem as there are chances of revival of anxiety or panic attack. Apart from that, the side effects and drug interaction theories also need to be tested for long-term compatibility.

Innovative Anxiety Release Method to End Anxiety and Panic Attacks

You may be searching for means to end anxiety and panic attacks from doctors, psychologists and alternative medical practitioners. However, nothing can be compared to self help anxiety methods drafted by someone who had passed through this horrendous experience and triumphed over it.

There are exceptionally well co-ordinated self help methods that can not only end anxiety, but also prepare you to be tough mentally and physically so that you can accept the 'end anxiety' challenge and succeed. One such interesting method is breathing and relaxation methods. It is known that during an anxiety or panic attack, the breathing rate recorded is very fast or irregular. Here, meditation and proper relaxation have a significant role to play in dealing with this disorder and putting an end to panic and anxiety attacks.

Facts vs. Myths of Anxiety

One of the main challenges faced by all suffering from anxiety and panic attacks is to understand the reason that leads to panic attacks. In most cases, the fear of experiencing another panic attack is more acute than actually going through the ordeal. Therefore, it is very important to unravel the truth that knowingly or unknowingly is triggering panic attacks. Another very important aspect required to end anxiety and panic attacks is complete control of your mind and self belief in your ability to gain control over the attacks.

As you chalk out your plan to end panic and anxiety attacks, you must also remember that anxiety, even though an unpleasant situation is by far the most basic of all emotions. However, strong exceptions are taken against the myths which refer these attacks as a life threatening condition. The best way to end anxiety and panic attacks is to make you aware of the upcoming intricacies in life, build up the ability to fight any odds and succeed. So are your ready to learn how to end anxiety and panic attacks forever.

مترجم سيدخليل مرتضوي /سولاكانبوكان بازدید : 70 پنجشنبه 11 اسفند 1390 نظرات (0)

What Is Social Anxiety Anyways?

Expert Author Richard Dezso

This type of anxiety disorder is spawned anytime someone with powerful damaging attitudes regarding herself, projects those values onto others. It is thought to be broadly defined as fear of social situations as well as being adversely examined by others.This type of anxiety is in fact a very common psychological condition which creates an overpowering fear of any social situations. It's in fact the fear of social situations in which includes communication with other individuals. The anxiety is a real feeling of uneasiness, fear, or apprehension regarding social interaction as well as presentation.

It is thought to be a debilitating issue which can have an impact on someone's personal, interpersonal and work life. This can fluctuate from a relatively benign, infrequent amount of severity to becoming a massive drawback in everyday life. It is frequently driven by fears of being judged as well as found wanting. It is the most common anxiety disorder and additionally affects 7%-8% of the population. Social anxiety are the intense feelings around social situations of all kinds.

The Anxiety is typically based on incorrect information. It is extremely uncomfortable and additionally thus involves damage.The physical symptoms associated with social anxiety can be anything from facial blushing, to nausea and upset stomach and sweaty palms. It is usually very challenging to treat, as each kind of case generally demands a different approach.Some people react well to medication, while others benefit from Cognitive behavioural therapy. There are many programs that are now available on-line to overcome this disorder. It is often thought to be a fairly normal human response to unknown and additionally significant events. Social anxiety is thought to be frequently mistaken as an ordinary extreme shyness.

Quick Facts
Social anxiety disorder, also known as social phobia, stems from fears involving other people.

Social Anxiety, is actually the 3rd largest psychological problem in the world and it is basically where the sufferer really has trouble facing and coping with any situation that may involve interaction with other people because they fear they are being watched and judged and they fear what others will think of them.

If you are dealing with Social Anxiety, there are numerous treatments available that can help you overcome this. You are not alone, I too suffer from this terrible nuisance and you can reach me at the site in my bio if you have any questions or just want to talk.

مترجم سيدخليل مرتضوي /سولاكانبوكان بازدید : 69 پنجشنبه 11 اسفند 1390 نظرات (0)

10 

Simple Ways To Relieve Stress

Expert Author Mike Mahaffey

Every one is affected by stress sooner or later, but too much stress is bad for you mentally, emotionally, and destroys health. When you're stress is getting out of hand use these 10 simple ways to relieve stress.

1. Laugh out loud is more than a cute LOL to text and tweet with, laughter really is the best medicine. Watching a funny movie that will have you rolling is a great way to reduce stress and even make you physically healthy.

2. Warm baths will relax you and give you a general sense of calm mentally, and emotionally. Try putting about a cup of raw oats in your bath to make your skin healthy and smooth.

3. Herbs are a great simple way to relieve stress. Chamomile is just one example of an herb that is known to promote calmness and well being.

4. Listening to relaxing music is a great way to relieve stress, and let the troubles of the day float away. Do a search for music to relax and you might get some new ideas.

5. Have you had a massage lately? A full body massage by a trained professional is a treat that will dissolve stress and tension, and get every cell in your body re-vitalized.

6. Aroma therapy with herbs and oils such as rosemary, peppermint, and lavender, just to name a few, is a method that may be considered alternative to some, but will help to relax and de-stress you.

7. Write your stress and problems away in a diary, or journal. Most of us stopped writing the day we finished school, but writing borders on miraculous when it comes to relieving stress.

The thing about your personal writing is that you can really say whatever you are feeling and get it all out, without anyone ever knowing.

8. Get some exercise, go for a walk, anything different than work. A 20 minute walk will get blood circulating throughout your body, relieve stress, lift your spirits mentally and emotionally, and make you healthy.

9. Green tea is a natural stress reliever, loaded with antioxidants that help your health and your moods, as it energizes you, and boost your metabolism.

10. When you practice yoga and or meditation, you learn to connect your mind, body, and spirit. Either of these techniques will leave you feeling completely refreshed and tension and stress free.

Stress is known to be the cause of most major illnesses and keeps your immune system weak, allowing every virus entry into your body.

Don't take your stress lightly and be vigilant to look for new, and enjoyable ways to relieve stress.

مترجم سيدخليل مرتضوي /سولاكانبوكان بازدید : 67 پنجشنبه 11 اسفند 1390 نظرات (0)

How To Cure Social Anxiety

How to cure Social Anxiety is the six million dollar question all sufferers of Social Anxiety ask. It is the one thing that most would give their right arm to know. Is there a cure? How can I be cured? How long does it take? All valid and necessary questions for the person whose life is turned upside down by this problem.

There is no easy or straight forward answer to these questions, but lets look at them in turn to offer some help and advice to those seeking a cure.

Is there a cure?

First and foremost, the good news is there are people out there who know how to cure Social Anxiety.

- Professional Help

As you would expect, there are mental healthcare professionals who have studied and have been trained in the latest techniques on how to cure Social Anxiety, along with a large number of other mental health problems. As they then practise their profession they gain in experience and knowledge of certain conditions. They get to know what the effective treatments are and which ones are not so good.

- Personal Help

Others who know something about how to cure Social Anxiety are those who were once sufferers themselves. This group of people stumbled across a cure in their search for relief from their condition. They came across a technique or a group of techniques that solved their problem and then they packaged up their findings with the aim to share their solution with other sufferers. These solutions are usually is the form of self- help books, online courses or E-learning. These people have experienced the pain and torment of this disorder or other Anxiety related conditions and can empathise with those who currently seek help and a way out of their black hole. They know what you are going through since they have been through it themselves. Not all sufferers who have been cured go on to write about it, but those who do offer great help to those who are seeking how to cure social anxiety.

What is the cure?

Simply put, the cure is taking action. Maybe not what you wanted to hear. However it is pretty much guaranteed that those who do not do anything to seek help for their problem, or any other mental health problem for that matter, will not find a cure. Be it a mental healthcare professional or a fellow sufferer who has beaten it by themselves, these people can help put you on the path to recovery and can even lead you successfully to the end of that path. These people know how to cure Social Anxiety. Why would you not seek their advice?

How long does it take?

How long is a piece of string? It is not really a question that can be answered in just one article. This can only be answered when the action you take on your road to recovery starts to produce fruit. You can guess what I'm going to say next. "Everyone is different!". But there is no denying, it is true. There are varying degrees of Social Anxiety and each person will respond differently to treatment. However I would encourage each sufferer who reads this, that there is an end to this problem if you stick at it. Just as it is a problem of the mind, so is stickability. We are all guilty of giving up on things from time to time. When it comes to curing Social Anxiety you can't afford to give up. You must keep at your exercises and mental reprogramming.

So don't despair if you suffer from Social Anxiety. Others have successfully overcome it. Seek their advise and soon you will also know how to cure Social Anxiety.

مترجم سيدخليل مرتضوي /سولاكانبوكان بازدید : 65 پنجشنبه 11 اسفند 1390 نظرات (0)

Social Phobia Treatment -Be ating Social Anxiety

Social phobia, or social anxiety, is a condition suffered by many people. This can be a very serious condition that leads to severe depression as victims are told by others to just "cheer up" or "get out there and meet people." There are many ways to treat this type of anxiety however. Doctors may prescribe a medication if the case is severe enough, but usually this is only until you start seeing effects from whatever therapy is recommended. Some sufferers find they are able to help themselves through their anxiety as well.

Therapy is the most common way to treat social anxiety. One of the most common therapies is called CBT, or cognitive behavioral therapy. This therapy centers around the idea that anxiety is caused by distorted thoughts and that challenging those thoughts can help defeat the panic attacks. Mindfulness therapy is a therapy that is becoming more popular. This therapy is based around simply observing the anxiety and letting it pass to prove that it is not harmful. Exposure therapy involved putting the victim in gradually more social environments and situations over a period of time.

Medications may sometimes be used to treat social anxiety if it is severe and enough of a disruption to the victim's life. There are several medications that may be used. Mostly, doctors will prescribe SSRIs which are primarily used to treat depression but have been shown to be effective in helping anxiety. If severe panic attacks are a part of the social anxiety then a more potent medication such as Lorazepam may be prescribed. There are many cases where a patient cannot use medications, however, such as if they are pregnant or are on other medications.

Some people suffering from social anxiety have found that they can coach themselves into a healthier state of mind. This may be done through lifestyle changes or through other means. For example, many find that working through a work-book geared towards people who suffer from social anxiety is very helpful and it gives them practical steps to work through. Relaxation techniques are also often found to be helpful. This may be a form of meditation or yoga, or it may be breathing techniques. Breathing techniques are often helpful due to the fact that one of the primary symptoms of a panic attack is shallow breathing or hyperventilation which can cause the panic attack to worsen or last longer

مترجم سيدخليل مرتضوي /سولاكانبوكان بازدید : 63 پنجشنبه 11 اسفند 1390 نظرات (0)

Understand the many benefits of fiber, how much you need and how to get started.

Dietary fiber is the part of plant-based foods your body doesn’t digest and diets high in fiber provide several health benefits including aiding regularity, weight management and even reducing the risks of certain diseases.

There are two types of dietary fiber used in the labeling of food products – both are important for good health.

Soluble fiber dissolves in water and is found in foods like beans and other legumes, fruits, and oat products.

Insoluble fiber is considered to be the “gut-healthy fiber” because it keeps the digestive system running smoothly and promotes regularity. It adds bulk, helping move food through the digestive tract, and can be found in whole grain products such as whole wheat bread, cereals made with whole grain and vegetables.

Manage your weight

Research suggests those with higher fiber intakes tend to have healthier body weights. Fiber helps satisfy your hunger, so it’s easier to eat less and lose weight without feeling as hungry. A breakfast rich in fiber is a great way to start your morning.

How much fiber?

The 2010 Dietary Guidelines for Americans encourage Americans to consume more foods high in fiber. The adequate intake of fiber is 25 grams per day for women and 38 grams per day for men. Most Americans do not get enough dietary fiber and intake averages only 15 grams per day.

Ease in to it

When you’re ready to increase the fiber in your diet, be sure to do it gradually. Over time your body will adjust to the positive change. One way to help is to drink plenty of water. Eight 8-oz glasses a day is a good number to shoot for

مترجم سيدخليل مرتضوي /سولاكانبوكان بازدید : 66 پنجشنبه 11 اسفند 1390 نظرات (0)

Anxiety in Women - Causes and Signs

Anxiety in women is a serious problem, and it is becoming more and more common. While there is no clear indication of why this is happening, it may be caused by the changing roles of women in society. As well as these sociological causes, however, anxiety in women can have very real physical causes.

Women are almost twice as likely to suffer from anxiety or from a panic disorder as men. This is the case between the teenage years and menopause. There are a huge number of factors that contribute to this, including hormonal differences between men and women and the lifestyle differences between genders. In many cases, anxiety and panic disorders are accompanied by depression.

Many women suffer from severe anxiety during pregnancy or shortly after giving birth. This is called Postpartum Panic Disorder. Some studies indicate that as many as 6% of pregnant women will develop anxiety or panic disorders towards the end of the pregnancy. While there is no easy way to predict whether a woman will develop such an anxiety problem, a history of anxiety or panic disorders in the family may increase the likelihood of a woman developing a similar problem.

The treatment for anxiety is the same in both men and women, and may be a combination of therapy and medication. Medications called SSRIs, traditionally used to treat depression, are used to treat anxiety. Medications may be used unless the woman is pregnant in which case they may harm the baby. The most common treatment for anxiety in women is therapy, though there can be various approaches. Therapy for anxiety may come in the form of CBT or cognitive behavioral therapy, or a mindfulness based therapy.

Mindfulness means being aware of something. In the case of treating anxiety, mindfulness means simply being aware of the anxiety and not trying to fight it. This can be very difficult for someone with a severe panic disorder which is why it is often practiced in a therapy setting with an experienced professional. This practice comes from the ancient Buddhist practice of meditation in which the meditator simply observes thoughts and does not cling to them or reject them at all. This is often a very quick way to stop panic attacks and make it less likely that they will recur later in life. Similarly the technique can be used for any type of anxiety, unlike CBT which takes different approaches depending on the cause of anxiety.

Anxiety is a crippling mental illness, but there is a way out. To read more about signs of anxiety in women, then click here.

Article Source: http://EzineArticles.com/?expert=Kurt_Gates

تعداد صفحات : 9

درباره ما
Profile Pic
ARTICLES
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 84
  • کل نظرات : 7
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 23
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 57
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 84
  • بازدید ماه : 168
  • بازدید سال : 916
  • بازدید کلی : 11,186